- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

بهای خودنمایی به بهانه هنرمندنمایی

Selfie

سوره سینما : [1] ثبت لحظات خاطره انگیز و به یادماندنی در زندگی اغلب آدم ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است به خصوص زمانی که این لحظه ها با یک عزیز و یا فردی مهم (از منظر شخصی) سپری شود. از دیرباز تا کنون دوربین های عکاسی و فیلمبرداری به عنوان کلیدی ترین ابزار مانایی بصری این خدمت را به نحو احسن انجام داده و در جهان تکنولوژی کار را بر هر پیر و جوان آسان کرده اند. سهولت در ثبت خاطرات به اندازه ای شده که دیگر لازم نیست همچون بیست سال گذشته نگاتیوها را تنها برای لحظه های خاص نگهدارید و احیانا از نورخوردن و سوختن فیلم ها و در نهایت از دست دادن تصاویر دل تان بگیرد. امروز شما می توانید بیشمار عکس و فیلم از خود و دغدغه های تان داشته باشید بی آنکه دلتان شور بزند چه بلایی بر سرشان می آید.

دهه های قبل از ۸۰ شمسی در مخیله تان هم نمی گنجید که در شرایط سیل و زلزله و آتش سوزی و رانش زمین و چرخش ابرها و گردش روزگار و … قرار بگیرید و بدون اینکه شغل تان ایجاب کند دغدغه آن را داشته باشید این لحظه را ثبت کنید. آن زمان تنها می توانستید به فرار از بحران فکر کنید اما امروز حین فرار می توانید شرایط تان را به میلیون ها نفر گزارش داده تا شاید از میان آدمهای بسیاری که شاهد این رویداد هستند کسانی برای کمک به شما و اطرافیان تان قدمی بردارند. اینکه ذاتا چنین رفتاری چقدر پسندیده است به علل بسیاری بستگی دارد که در نهایت نگارنده معتقد است ثبت لحظات و انتشار آن در فضای مجازی یک تصمیم کاملا شخصی است حتی اگر محترم نباشد.

اما نمیتوان کتمان کرد کسی که بخشی از زندگی خود را به این طریق با دیگران به اشتراک می گذارد یعنی خموشانه فریاد می زند «مردم! می خواهم من را ببینید» اما این تازه ابتدای یک جریان است و در ادامه او باید به اقتضای طبیعت فضای مجازی؛ قدرت پذیرش واکنش های منفی و مثبت عملش را هم داشته باشد و خود را برای هر برداشتی که از او می شود آماده کند. اینکه فرد در چه جایگاهی از شهرت و اعتبار و محبوبیت قرار دارد تاثیر مستقیم بر میزان کمی و کیفی بازخوردهایش می گذارد و طبعا هرچه شناخته شده تر باشد بیشتر هم به چالش کشیده می شود. از میان حرفه های مختلف، ورزشکاران و هنرمندان بیش از سایر حِرَف جلب توجه می کنند. از بین هنرمندان رشته های گوناگون، ستاره های سینما و موسیقی و در ورزش هم فوتبالیست ها و چند وقتی است که والیبالیست ها بیشترین هواداران را در صفحه های شخصی خود دارند و بیان عکس ها و نظرات شان در زمره بالاترین تاثیرات کنش و واکنشی قرار می گیرد.

همانطور که اشاره شد یکی از کنش های مرسوم، عکس یا سلفی گرفتن با آدم هایی است که می دانید نظر مردم به سوی شان جلب می شود. در واقع سلفی می گیرید که بگویید «آن روز. فلان جا. من هم بودم» و بسیار دیده اید بارگذاری چنین تصاویری از سوی هنرمندان و ورزشکاران در کمتر از یک ساعت چند میلیون نفر را در معرض مواجهه، قضاوت و تعامل با آنها  قرار داده که بالطبع بخشی از این تعاملات و اظهار نظرها خوشایند نیستند. دقیقا مثل همان نظراتی این افراد به بهانه نقد اجتماعی، اعتراض به وضعیت فعلی کشور و … مطرح می کنند و دیگرانی را از خود ناراحت. آنچه در این نوشته قرار است مورد توجه قرار بگیرد اینکه تمامی این رد و بدل های تصویری و اطلاعاتی دقیقا با چه اهدافی و به پشتوانه چه تفکری به یکدیگر تزریق می شود؟

از منظر تفکر آگاهانه و روانشناسانه چه عاملی باعث می شود شما به عنوان یک چهره مشهور محبوب مردمی در کنار کسی که از شما مشهورتر و محبوب تر است و امروز وضعیت  جسمانی مناسبی ندارد عکس بگیرید و تصور کنید این عکس می تواند نظر مثبت جلب کند. قدیم ترها به عیادت همدیگر می رفتیم که بیمار را خوشحال کنیم. امروز بیمارانی (چهره شناخته شده یا هر کس دیگر) که یک عمر با ظاهری آراسته در جامعه حقیقی و مجازی حضور داشته اند باید نگران باشند که مبادا عکس شان در نامناسب ترین وضعیت دست غریبه و آشنا بیفتد. چند سال پیش در دنیای ورزش چنین عکسی منتشر شد و غوغایی لحظه ای به پا انداخت و پس از آن مطابق تمام واکنش های مردم ایران کار به طنز و لطیفه کشید و بعد هم به فراموشی سپرده شد. آنقدر خندیدیم و نبوغ خود را در مشابه سازی تصویری به معرض نمایش گذاشتیم که یادمان رفت قرار بود از این عمل به عنوان یک حرکت ناپسند یاد کنیم تا دیگر تکرار نشود.

بخش قابل توجهی از جنجال و قشقرقی که بعد از سلفی نمایندگان مجلس با فدریکا موگرینی برپا شد به خاطر واکنش هایی بود که هنرمندان بسیاری نشان داده و این حرکت را تقبیح کرده بودند ولی نمی دانیم چه شد برخی از مذمت گویان این روزها دست به کار شده اند تا در انتشار عکس و سلفی با پیشکسوتان خاک صحنه خورده ای که به تازگی از دنیا رفته اند یا در بستر بیماری اند از دیگری سبقت بگیرند. نکته جالب از واکنش این افراد پس از واکنش انتشار؛ سوال کلیشه ای «چرا قضاوت می کنید؟» است و دو روز بعد که آب ها از آسیاب می افتد و خان بی دریغ نعمت فراموشی بر سفر اذهان عمومی پهن می شود عکس شهیدانی را می گذارند که بی توقع دیده شدن جان شان را بر کف نهاده خون شان را تقدیم سربلندی مملکت کرده اند.

بهای خودنمایی این دسته از چهره های مشهور به بهانه هنرمندنمایی شان را آن دسته از عزیزانی می پردازند که با بیماری و بیچارگی خود در کنترل اوضاع، میدان را برای تاختن همکاران ناپخته شان مهیا کرده اند. رفتارهای ضد و نقیض و پر سر و صدای بعد از هر عکس سلفی مانند طوفانی است که به یکباره بلند می شود خرابی ها را به جا می گذارد و چنان می نشیند که گویی آب از آب تکان نخورده است. گذاری تاسف آور و مضحک که پیش بینی می شود همچنان تکرار شدنی است و بهترین دستمایه برای تلخندهای فردا.