- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

تماشاگر محترم! خودنمایی و بی سوادی مجاز نیست/ پیرامون جذاب‌ترین رویداد سینمایی ایران

ekhtetamieh

سوره سینما [1]محیا رضایی کلانتری [2] : متن هر واقعه ای بی حاشیه نیست و می دانیم که حواشی دست از سر هیچ رویدادی برنمی دارد. جشنواره پر سر و صدای فیلم فجرِ نیز قطعا از این قاعده مستثنی نخواهد بود اما نکته اینجاست که برخی حواشی در محیط متن اتفاق می افتد و برخی دیگر از دل آن بیرون می آید.

مهمترین جشنواره سینمایی ایران رویدادی است که در بلبشوی رسانه های رسمی و مجازی مرزهای حرفه ای گری را جابه جا کرده و مخاطب نمی داند هر روز که با حجم وسیع و پراکنده ای از اطلاعات مواجه می شود به کدامش استناد و اعتماد کند اما قابل درک است که نمی شود ۱۰ روز در جهان فیلم و سینمای ایران بود و چیزی ننوشت.

مقدمه

سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر مقارن با چهل سالگی پیروزی انقلاب اسلامی به دبیری ابراهیم داروغه زاده برگزار شد که پیش از این نیز با نظر به شایستگی، تعهد و تجارب ارزشمندش در مدیریت رویدادهای فرهنگی و جشنواره‌ ها به‌ موجب حکمی پس از دوره سی و ششم امسال هم بر این مسند تکیه زد.

با نگاهی اجمالی به آنچه که امسال در کتاب جشنواره فیلم فجر سی و هفتم رقم خورد می توان این نوشته را برای این دوره به یادگار گذاشت.

eftetahie [3]

نقش هیات انتخاب و سهم دوستان بانفوذ

مطابق هر سال دبیرخانه فرصتی در اختیار فیلمسازان قرار می دهد تا با پر کردن فرم جشنواره، آثارشان را ارائه دهند و طبق نظر هیات انتخاب از تعداد فیلم های ارسالی بین ۳۰ تا ۳۵ اثر برای حضور در جشنواره فیلم فجر پذیرفته شوند. این فیلم ها باید به مرحله ای از تولید رسیده باشند که در قضاوت خللی ایجاد نکنند. هر چند به نظر می رسد هر سال هستند عوامل موثری که علی رغم نقایص اثرشان؛ آنقدر نفوذ دارند تا هرطور شده فرصت حضور در جشنواره فیلم فجر را از خود و فیلم شان دریغ نکنند. امسال بر اساس گفته یکی از اعضای هیات انتخاب پس از تماشای حدود۹۰ فیلم سینمایی، ۳۰ اثر سینمایی بلند، ۴ مستند، ۳ انیمیشن و ۷ فیلم کوتاه انتخاب شدند و ۳ فیلم رزرو هم درنظر گرفته شد که در صورت آماده نبودن یکی از آثار منتخب، جایگزین شود.

آنچه در این رابطه قابل تامل است اینکه در هیچ دوره ای هیچ شاخص و مبنای قابل استنادی مطرح نمی شود که علاقمندان به سینما و جشنواره (که طی مدت ۱۰ روز گاها با آثاری مواجه می شوند که توان تماشای آن را تا پایان نداشته و صندلی های خود را ترک می کنند) بدانند بر چه اساسی فیلم های دیگر کنار گذاشته می شوند. بارها پیش آمده یک اثر سینمایی با پر کردن فرم جشنواره خبرساز شده و اگرچه در نهایت نامش بین آثار جشنواره دیده نمی شد اما در فرصت هایی دیگر نشان داد که هم نظر منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کرده هم دیگر جشنواره های داخلی و خارجی را.

احمد امینی، محمدعلی حسین نژاد، حسن خجسته، شاهرخ دولکو، بهروز شعیبی، حسین کرمی و رضا مقصودی اعضای هیات انتخاب این دوره جشنواره بودند.

هیجان یک قرعه کشیِ ضدحال و حرف راست یک بچه

امسال تا پیش از آغاز رسمی جشنواره فیلم فجر ابراهیم داروغه زاده دبیر جشنواره ۳ بار مقابل اهالی رسانه قرار گرفت تا به سوال های شان پاسخ دهد که قطعا یکی از حاشیه سازترین بخش های این رویداد سینمایی از دل همین پرسش و پاسخ ها بیرون آمد. در برنامه دوم اما دو نکته قابل اشاره وجود داشت. اول اینکه مثل سال گذشته بنا شد چیدمان فیلم ها در سینمای رسانه (پردیس سینمایی ملت) با قرعه کشی مشخص شود تا سوءتفاهمی برای فیلمسازان و اهالی رسانه به وجود نیاید.

 اتفاقی بسیار قابل قبول که با یک غافلگیری حال اهالی مستند، انیمیشن و فیلم کوتاه را گرفت و برخی منتقدان نیز به این حرکت روی خوش نشان ندادند. علی رغم اینکه همه منتظر بودند تا ساعت و روز فیلم ها با قرعه کشی مشخص شود اما مسئولان ذیربط تصمیم گرفته بودند که ساعت ۱۳ را برای این آثار اختصاص دهند و صرفا تاریخ روز نمایش قرعه کشی شد.  

ghorekeshi fajr [4]

نکته دومی که نظر نگارنده را در این نشست جلب کرد حضور یونا تدین و نیوشاعلیپور بازیگران خردسال فیلم سینمایی «قصر شیرین» در نشست خبری بود. یونا تدین که برای برداشتن قرعه فیلمش روی سن آمده بود از دبیر جشنواره خواست  بعد از این، جایزه ای مخصوص کودکانی که بازی خوبی ارائه داده اند؛ در نظر بگیرد. خواسته ای شاید کودکانه اما منطقی که دست کم نتیجه اش معلوم بود و نام دو بازیگر خردسال را در کنار استاد پیشکسوتی چون علی نصیریان با عنوان نامزدهای بخش بازیگر مکمل مرد قرار نمی داد و باعث دلخوری و هیاهو نیز نمی شد.

علی نصیریان پس از دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد گفت من تا به حال سیمرغ نگرفتم و انتظار هم نداشتم اما آقایان لطف کردند یک جایزه درجه دو (سیمرغ نقش مکمل) به من دادند.

پردیس سینمایی ملت؛ خانه عاریه ای اهالی رسانه

دو سال است که سینمای اهالی رسانه از برج میلاد به پردیس ملت اسباب کشی کرده و نظرسنجی که از سوی جشنواره فجر سی و هفتم برگزار شد نشان داد که اکثر قریب به اتفاق منتقدان و خبرنگاران از خانه جدید خود راضی نیستند. طی هفت سالی که برج میلاد به عنوان کاخ رسانه میزبان اهل قلم بود اعتراض ها حول دو موضوع مطرح می شد اول حضور افراد ناشناس و بی ربطی که رفتارشان نشان می داد هیچ سنخیتی با سینما ندارند. دوم مسیر پر از اتوبان برج که دسترسی مردم را به وسایل حمل و نقل عمومی سخت می کرد.

بانیان دو دوره گذشته برای حل این مشکل پردیس سینمایی ملت را برگزیدند. در رسانه های مختلف و زمان های گوناگون به مشکلات این تصمیم گیری ناخوشایند پرداخته شده است.

ادعای معکوس جشنواره

امسال شهادت حضرت فاطمه (س) منطبق با روز بیستم بهمن ماه شد و برگزار کنندگان به همین خاطر تغییراتی در تاریخ برگزاری لحاظ کردند. بر این اساس جشنواره از ۹ بهمن افتتاح و تا ۲۲ بهمن ادامه داشت و روزهای ۱۹ و ۲۰ بهمن نیز تعطیل اعلام شد.

از آنجا که طبق صحبت های پیشین دبیر جشنواره در رسانه ملی و مطبوعات اعلام شده بود که همه فیلم های حاضر در بخش سودای سیمرغ و نگاه نو طبق قانون در فرصت معین آثارشان را تحویل دبیرخانه داده اند اما در همان ساعات اولیه زمانی که طبق جدول قرار بود فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» ساعت ۱۵:۳۰ به نمایش درآید با عوامل فیلم سینمایی «معکوس» که نوبت اکران ساعت ۲۱:۳۰ روز نخست را داشت کمتر از یکساعت قبل موعد نمایش سئانس اول تماس گرفته شد که به دلیل حاضر نبودن فیلم «غلامرضا تختی» بنا شد جای نمایش این دو فیلم با هم عوض شود.

عوامل فیلم سینمایی «معکوس» امکان تماشای فیلم خود را با اهالی رسانه از دست دادند و به دلیل اینکه خیلی دیر با موضوع مواجه شدند نتوانستند به موقع در نشست خبری حضور پیداکنند و در نتیجه نشست خبری، دو سئانس بعد یعنی همزمان با اکران فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» برگزار شد که بسیاری از حاضران در پردیس سینمایی ملت برای تماشای فیلم در سالن نشست نقد و بررسی حضور نداشتند. دلخوری های عوامل فیلم «معکوس» و عذرخواهی سعید ملکان تهیه کننده «غلامرضا تختی» آغاز حواشی داغ جشنواره ای بود که پیش تر بر نظم برگزاری ادعا داشت.

neshast [5]

سوال های بیراهه خبرنگارانی که سینماگران را به آدرس غلط برد

نشست پرسش و پاسخ فیلم ها در سینمای رسانه بعد از اکران هر فیلم برپا می شد و فرزاد حسنی، محمود گبرلو، منصور ضابطیان و حمید مدقق مجریان این رویداد علاوه بر کنترل فضای بحث؛ توانایی های خود را به نمایش گذاشتند که به نظر می رسد اجرای بی پروای فرزاد حسنی  در بیان پرسش ها و به چالش کشیدن سوالات خبرنگاران و جواب عوامل فیلم؛ بیش از ۳ مجری منفعل و محتاط دیگر جلب نظر کرده است.

سالهاست ادعاهای پوچ و تبختر برخی بازیگران و فیلمسازان دلیل عصبانیت اهالی رسانه شده و کم سوادی و خودنمایی های سطح پایین برخی خبرنگاران؛ اهالی هنر را نسبت به صاحبان قلم بدگمان کرده است. سوء برداشت های طرفین در یک نشست پرسش و پاسخ قطعا خروجی قابل اعتنایی به همراه نخواهد داشت و در این سال ها جز توهین و زیر سوال بردن توانمندی های یکدیگر چیزی از این نشست ها عایدمان نشد.

به نظر می رسید سینماگران جلسه پرسش و پاسخ را با نشست نقد و بررسی اشتباه گرفته بودند و عدم آشنایی با تفاوت این دو بر سوءتفاهم ها بیشتر دامن می زد.

البته در فضای به ظاهر فرهنگی رسانه ای وقتی یک لغت انگلیسی (spoil) سر زبان ها می افتد و دیگر برای هر اتفاق مربوط و غیر مربوطی به کارش می برند چه انتظاری برای استفاده از ادبیات درست و پیشگیری سوء تفاهم ها؟

تماشاگر محترم! فیلمبرداری و عکسبرداری ممنوع

۱۰ روز تمام هنرمندان، منتقدان و خبرنگاران قبل از تماشای آثار بخش سودای سیمرغ، نگاه نو، مستند، کوتاه و انیمیشن؛ بالا آمدن سیمرغ از اعماق دریا بر فراز آسمان را تماشا کردند، به نصایح رضا کیانیان جهت درست مصرف کردن آب گوش دادند و با صدای حبیب رضایی تحت تاثیر کودکان «زنجیره امید» قرار گرفتند تا برسند به تصویری که در کلیت می گوید: تماشاگر محترم! برای حفظ حقوق صاحبان اثر این مکان مجهز به دوربین مدار بسته است. فیلمبرداری و عکسبرداری مجاز نیست …

tamashagar-mohtaram [6]

اما هنوز فیلم به پایان نرسیده در کانال های تلگرامی و صفحه های اینستاگرام تصاویر متنوعی از یک اثر سینمایی را مشاهده خواهید کرد که یا توسط یکی از عوامل ذوق زده فیلم از روی پرده ثبت شده یا اهل رسانه ای که می خواهد داغ داغ نظرش را راجع به آنچه روی پرده دیده است برای دنبال کننده هایش بگوید.

حضور چنین افرادی در سالن های سینما نه تنها قشر فرهنگی یک جامعه را زیر سوال می برد بلکه لزوم طراحی پوستر و عکس های منتشر شده فیلم ها را که قطعا کارایی درست تری برای چنین استفاده هایی دارند نیز به چالش می کشد.

و اما ۳۷

امسال اکثر قریب به اتفاق فیلم های حاضر در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر پر بود از نعمت زیبای باران که خشکسالی تهران را از یادمان می برد و یک علیرضا استادی توانا که تقریبا هر روز و بعضا روزی دوبار روی پرده نقره ای ملاقاتش کردیم بدون اینکه حتی یکبار در فتوکال «روزهای نارنجی»، «سونامی»، «زهرمار»،« درخونگاه»، «سال دوم دانشکده من» و … کت و شلوار شیک بپوشد و کنار همکاران عشق عکس خود جلوی دوربین خبرنگاران ژست های آنچنانی بگیرد.

به جایش چه بسیار بازیگران خانم کت و شلوار پوشِ دست به جیب که در اقصی نقاط پردیس های سینمایی از سطوح شیبدار گرفته تا فتوکال تمام قد و نیم قد می ایستادند و لحظه ای لبخند از لبان شان دور نمی شد.(ژستی که آدم را یاد عکس فتوکال ترانه علیدوستی در جشنواره کن۲۰۱۶ می اندازد). همین خانم هایی که بعضا اطلاع درستی از ضرورت حضورشان در سینمای رسانه ندارند و غالبا دوربین های عکسبرداری را به رکوردرهای خبرنگاری ترجیح می دهند.

lebas [7]

کاش بازیگران بدانند دندان های ردیف سفید زیبای شان اگرچه برای لبخند زدن جلوی دوربین های عکاسی در یک مراسم رسمی زیبا دلنشین است اما به هیچ وجه مناسب بازی برای نقش آدم های بدبخت مفلوک پایین شهری نیست. مخصوصا سکانس هایی که بازیگر از فرط رنج و عذاب با صورتی چرک و زخمی فریاد می زند و ۳۲ مروارید تر و تازه برفی را به نمایش می گذارد.

متن پشت جلد

هر کتابی پایانی دارد و به همان اندازه که نام و نمایه های بصری روی جلدش خودنمایی می کند؛ خواندن اطلاعات پشت جلدش نیز اهمیت دارد. حالا مثلا برای پشت جلد جشنواره سی و هفتم بنویسند همان دوره ای که ابر و باد و مه و خورشید و فلک زحمت کشیدند و خون دل خوردند تا برنده سیمرغ بگوید جایزه اش را دوست ندارد و یک جایزه دیگر دوست دارد. یا مثلا بنویسند همان جشنواره ای که مثل سال های قبل فقط یک فیلم را دوست داشت و سیمرغ بارانش کرد. یا از نامه انتقادی یکی از داوران بگویند…

یا اصلا چیزی نگویند و به لیست بلند و بالای تشکرهای صفحه آخر اکتفا کنند.