- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

«لامینور»؛ شکاف بین نسل‌ها

Laminor

سوره سینما [1]حمید غفاریان [2]:  «لامینور» جدیدترین فیلم داریوش مهرجویی بعد از هفت سال و تجربه «اشباح» است که در شرایط پیچیده‌ای و با حرف و حدیث‌های بسیار بالاخره راهی اکران شد، فیلمی که می‌خواهد به شکاف بین نسل‌ها و فشار باورهای سنتی بر فرزندان اشاره کند که می‌تواند مخرب باشد اما مهرجویی با آگاهی به سمت تخریب‌ها که می‌توانست اعتیاد و ابتذال باشد، نمی‌رود و می‌خواهد یک فیلم بدون دردسر با یک آغاز و پایان سرخوشانه را بسازد.

در سینمای ایران درباره موسیقی بسیاری فیلم ساخته شده است که شاخص‌ترین آن را هم خود مهرجویی ساخته است اما او همانند «سنتوری» در «لامینور» به دنبال نشان دادن یک گسست سنگین بین خانواده و علایق فرزند به موسیقی یا می‌تواند هر هنر یا صنعتی باشد، این شکاف در سنتوری با باورهای خانواده همخوانی بهتری داشت اما در «لامینور» مخالفت پدر بیشتر از یک واقعه‌ای می‌آید که برای برادرش رخ داده بود و این رخداد در فیلم مشخص نمی‌شود و فیلمساز هم با خط‌کشی و ایستادن کنار دختر از روایت آن سو عبور می‌کند و می‌خواهد به شمایل دختر، یک زندگی را هدیه کند و همین وابستگی منجر به برگزاری آن مهمانی و پایان‌بندی می‌شود که گویی از جهان عینی نیامده است و بیشتر شبیه یک خواب می‌ماند.

لامینور [3]

هرچه که رابطه بین پدربزرگ و نوه به یک عمق برای پیش روی داستان تبدیل می‌شود که می‌توانست دامنه وسیع‌تری به خود بگیرد اما رابطه بین مادر و دختر در سطح می‌ماند و ضلع‌های شخصیت حول دختر به یک توازن هماهنگ و یکپارچگی نمی‌رسند و فیلم تبدیل به طنز تلخی می‌شود که مهرجویی به دنبال آن بوده است، طنزی که از اغراق بیش از حد پدر برای پافشاری مقابله با موسیقی می‌آید که مهرجویی همواره در فیلم‌هایش این اغراق را به سوی هجو هم برده است مانند فیلم خوب «بانو» که این درام به جایی می‌رسد که لج مخاطب را در می‌آورد و در «لامینور» هم این اتفاق با سکانس حضور سرزده پدر در مهمانی و آن شیوه ادای دیالوگ بازمی‌گردد و این جزو بازی‌هایی است که مهرجویی در فیلم‌هایش استفاده می‌کند.

پردیس احمدیه تلاش کرده تا ضمن ادای دین به بازی‌های خوب فیلم‌های داریوش مهرجویی که پیش از این لیلا حاتمی یا نیکی کریمی با سردی و شمایل یک زن جدا افتاده تصویر خوبی را ساخته بودند او هم چالش این نقش را بپذیرد و قدر نقش متفاوت و مهمی که بر عهده دارد را تا حدود زیاد بداند، با اینکه نابازیگر مقابلش اجرای خوبی را نداشته و فرصت ساخت یک شخصیت را به دور از فردیتش بیهوده از دست داده است.

لامینور هرچند که قصه تلخی را روایت می‌کند اما از این داستان تلخ، مهرجویی با کمک رضا درمیشیان برای فراهم کردن شرایط تولید در مقام تهیه کننده به یک پالایش نسبی روحی می‌رسد که دیگر شیوه اجرا هم مهم نیست بلکه حال خوب در دوران ساخت و پس از آن برای مهرجویی امروز سینمای ما کافی است که می‌تواند نامش همچنان روی پرده سینماها باشد.