- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

فکر نمی‌کنید آب دارد سربالا می‌رود؟

فکر نمی‌کنید آب دارد سربالا می‌رود؟

رئیس سازمان سینمایی که قرار است حمایت و نظارت بر تولیدات سینمای ایران داشته باشد، درگیر پروژه میلیاردی «لاله» شده است.

سوره سینما: فارس نوشت: مدتی است سازمان سینمایی از ساخت فیلمی درباره زندگی لاله صدیق خبر داده است. افراد و مراکزی با ساخت این فیلم اعلام مخالفت کرده و کمیسیون فرهنگی مجلس نیز موافقت خود را مشروط به خواندن فیلمنامه و تایید آن کرده است.
١. مدتی است که بخش سینمایی وزارت ارشاد اعلام کرده که می خواهد فیلمی در باره زندگی خانم لاله صدیق صرفا برای مخاطبان خارج از ایران بسازد و تصویر زن ایرانی را در ذهن جهانیان اصلاح کند. افراد و مراکزی اعلام کرده اند که با این کار مخالفند و کمیسیون فرهنگی مجلس نیز گفته اعلام کرده که به شرط خواندن فیلمنامه و تایید آن، با ساخت فیلم موافق خواهد بود.

با یک نگاه به قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، می توان به روشنی فهمید که وزارت ارشاد از طرف قانونگذار، موظف به انجام فعالیت‌های نظارتی، هدایتی و حمایتی در زمینه امور فرهنگی و هنری است. در کنار سه بند قانون که صراحتا وظیفه نظارتی و هدایتی برای وزارت ارشاد ذکر شده، حتی یک کلمه یا مفهموم تلویحی از «تولید» آثار هنری ذکری به میان نیامده است. همچنان که هیچ جا حرفی از وظایف و تعهدات ارشاد در زمینه تعیین «کمیت تولیدات آثار هنری» یا «کنترل بازار» به میان نیامده است.

یعنی اگر فرض کنیم که در سال فقط یک فیلم سینمایی ساخته شود، یا به جای آن، صد فیلم تولید شود، وزارت ارشاد مسئولیتی در قبال کم یا زیاد شدن شمار تولیدات در برابر قانون و مردم ندارد. اما بر اساس همین قانون، موظف است چه یک فیلم ساخته شود و چه صد فیلم، بر محتوای آن نظارت داشته باشد و نحوه نظارت و حدود آن هم تعریف شده است. به این ترتیب، اگر مثلا در سال گذشته فیلم هایی با مضامین ضد خانواده و خیانت زن و شوهر به یکدیگر ساخته شده است که بنا به قول آقای شمقدری، صرفا با اعلام محدودیت سنی برای مخاطبان قابل نمایش است، معنی اش این است که وزارت ارشاد به وظایفش در کنترل و نظارت بر مراحل پیش از تولید عمل نکرده است.

گاهی شاهدیم که مثلا معاون امور سینمایی وزارت ارشاد، بیش از آن که مراقب کیفیت محتوایی فیلم هایی از این دست باشد، گزارش می دهد که تاکنون مثلا چهل فیلم در حال تولید است و تا پاییز ان شاالله به صد فیلم می رسد! و با ارائه این آمار در صدد است که اثبات کند وزارت ارشاد دارد خوب کار می کند. گویی ارشاد یک موسسه فیلمسازی است!

در حالی که آنچه مسئولیت مصرح و مستقیم ارشاد است، کمیت تولیدات نیست. اتفاقا اشکال اصلی دقیقا از جایی شروع می شود که وزارت ارشاد درباره ساخت فیلم هم احساس تکلیف می کند.
٢. حال ببینیم وزارت ارشاد برای ساخت چه فیلمی احساس تکلیف کرده است. هم اکنون که پای یکی از تولیدات ارشاد به محافل و مجالس باز شده است، به راحتی می توان به عنوان یک مطالعه موردی، بعضی از غلط های مصطلح مدیریتی و سیاستی را در حوزه فرهنگ و هنر کشور که موجب اشکالات و انحرافاتی نه چندان کوچک می شود، مشاهده کرد. این یادداشت، بر مبنای فیلم لاله، به شرح یکی از این اغلاط مصطلح می پردازد.

آن طور که در خبرها آمده است، آقای شمقدری، رییس سازمان سینمایی(چه بر اساس تدبیر شخصی یا بر اساس دستور مقامات بالاتر، که فرقی هم ندارد) تصمیم گرفته فیلمی را بر اساس زندگی و فعالیت‌های یک بانوی رالی سوار تولید کند. فرض کنیم که الگوی داخلی و خارجی زن موفق ایرانی، یک بانوی رالی سوار است. فرض کنیم که برای خارجی ها مهم است که بدانند زنان ایرانی اصولا علاقه مند مسابقات رالی هستند و کاملا هم موفقند.

بحث از جایی ایجاد می شود که در این کار، پای یک تهیه کننده بدسابقه که در کارنامه‌اش تولید فیلم‌های غیر اخلاقی وجود دارد در میان است. مخالفت عمده مخالفان نیز از همین جا شروع می شود.در پاسخ به این انتقادات، استدلال آقای شمقدری این است که این فرد، مستقیما در ساخت آن فیلم‌ها نقشی نداشته و فقط امکانات شرکتش را در اختیار گذاشته است. بعد، برای اثبات این ادعا مجبور می‌شود دوره‌هایی آموزشی در باره مراحل ساخت فیلم و پیش تولید و پس تولید برای منتقدانش برگزار کند و توضیح دهد که تهیه کننده موصوف، فقط در مراحل پس از تولید، امکانات موسسه اش را در اختیار گذاشته است و گناهی متوجه شخص او نیست. البته صنعت اتومبیل رانی را هم در استدلالش بی نصیب نمی گذارد و اشاره می کند که آقای اسی نیک نژاد نهایتا یک قطعه ساز بوده است.(که البته ما که در این تشبیه، وجه شبه را نیافتیم!)

ادعای بی اطلاعی آقای نیک نژاد از محتوای فیلم های ساخته شده در موسسه اش، قابل قبول نیست. لازم است به مسئولین سینمایی که خود بهتر این موضوع را می دانند یادآوری کرد که ساخت فیلم های غیراخلاقی در سراسر دنیا و البته در آمریکا تابع قوانین و قواعدی است و از پروتکل هایی پیروی می کند که همه دست اندرکاران این فیلم ها، چه فعالان تولید و چه پس از آن، از محتوای این فیلم ها آگاهی کامل دارند و تعهداتی را برای انجام این امور در حال و آینده می پذیرند و اعلام می کنند. و از آن جا که این صنعت، یک سوداگری بسیار سودآور است، قوانین آن بسیار جزیی تر و دقیق تر است که برای پرهیز از خیلی مسائل، از بازگو کردن یا پرداختن به جزییات خودداری می کنیم.

فعالان این گونه سرگرمی و صنعت غیر اخلاقی، در خود جامعه سینمایی دارای سطح بندی مشخص هستند و چارچوب هایی برای زندگی و فعالیت های اجتماعی و سیاسی شان در همان جامعه به ظاهر آزاد تعریف شده است. از جمله این که مثلا این افراد مادام العمر از عضویت در موسسات خیریه و نیز حق تاسیس مراکز نگهداری کودکان یا مدیریت و فعالیت در آموزشگاه ها و مدارس محرومند. ( کما این که در جامعه اروپا، حتی مردان یا زنانی که زندگی مشترک ناموفق داشته اند، حق اداره نشریات یا موسسات انتشاراتی برای کودکان را ندارند. با این منطق که کسی که نتوانسته زنگی خودش را سامان دهد، صلاحیت تربیت نسل بعد را ندارد.)

این حساسیت مدنی در جوامع غربی به حدی است که چند سال پیش، دختری که تا مراحل نهایی انتخاب به عنوان دختر شایسته سال یکی از کشورها پیش رفته بود، به اتهام بازیگری در فیلم های غیراخلاقی، از رقابت بازماند و بر اساس قوانین موجود، از دور مسابقات حذف شد. جامعه غربی هم نپذیرفت چنین کسی را به عنوان دختر شایسته انتخاب کند؛ دختر شایسته ای که مهمترین عوامل انتخابش، ویژگی های فیزیکی اوست!

پس بپذیریم که حتی با نادیده گرفتن شواهد غیر قابل انکار، ادعای بی اطلاعی آقای نیک نژاد از محتوای فیلم ها بی اساس است.

اما حالا از بعد دیگری به مساله نگاه کنیم. آقای اسی نیک نژاد، دارای کارنامه ای سینمایی است که در همه سایت ها و بانک های اطلاعاتی سینمایی دنیا با شرح محتوای فیلم ها و نمونه هایی از عکس بازیگران و پوستر فیلم ها ثبت شده و با اولین جستجوی اینترنتی قابل دسترسی است. گیریم که فیلم لاله با اغماض عین بی سابقه و تاریخی مسئولین سینمایی کشور و در غیبت غیرت دینی بعضی از ما ساخته شود. آیا این فیلم در کنار کارنامه سینمایی یا تهیه کنندگی آقای کارگردان قرار نمی‌گیرد؟ اگر فرزندان ما و مسئولین ارشاد بخواهند بقیه کارهای این فیلمساز را پی گیری کنند، تکلیف چیست؟ آیا نمی توان تصور کرد تصویر پوستر زندگی خانم لاله صدیق، به واسطه نام تهیه کننده یا کارگردان، در کنار پوستر فیلم های غیراخلاقی موجود در کارنامه آقای نیک نژاد خواهد آمد؟ فارغ از این که خانم لاله صدیق – با رعایت احترام ایشان به عنوان یک زن ایرانی کوشا و به تعبیر بعضی موفق – چه شهرتی در دنیا دارد، تصویر ایشان در کنار تصویر چه زنانی منتشر خواهد شد؟ با فرض این که استدلال آقای شمقدری را برای مصرف خارجی فیلم بپذیریم، آیا شایسته نام و اعتبار و شأن زن ایرانی و شایسته غیرت ایرانی و اسلامی است که خدای ناکرده خانم لاله صدیق در ردیف زنان نیمه شب معرفی شود؟ این تصویری است که می خواهیم در دنیا از زن ایرانی ارائه کنیم؟ این است همه عقل و تدبیر و اندیشه و توان تشخیص ما برای استفاده از بیت المال و اموال عمومی برای معرفی زن ایرانی؟

آقای شمقدری در جمع نمایندگان عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی که به درستی به ساخت این فیلم اعتراض کرده اند، گفته است که این فیلم مصرف خارجی دارد. این حرف یعنی چه؟ آیا اگر ما فیلمی درباره الگوهای واقعی زن مسلمان ایرانی بسازیم، مخاطب خارجی ندارد؟ آیا می توان در دنیای امروز برای فیلم ها جغرافیای مصرف تعیین کرد؟ فیلمی که با این هیاهو ساخته می شود، تماشاگر داخلی نخواهد داشت؟ آیا با دیدگاهی چنین منفعل می خواهیم در برابر استکبار غرب بایستیم و جنگ فرهنگی کنیم؟

الحمدلله، به واسطه هوش و ذکاوت ایرانی که حاصل پاکی و پاکیزگی نسل ایرانی است، جا به جای دنیا می توان نام و نشان ایرانیان موفق را دید که هر یک در رشته های فنی و پزشکی و علوم فضایی و فناوری های دیگر مشغول خدمت به بشریتند. احتمال دارد به رفتار معدودی از این جمع کثیر نقدهایی نیز وارد باشد، اما بزرگان ایرانی سراسر جهان در جایگاه و پایگاهی چنان رفیع هستند که هر یک به تنهایی نماینده و مبلغ فرهنگ و هنر و اندیشه و شخصیت ایرانی و ایرانیانند.

آقای اسی نیک نژاد با هر کارنامه ای که داشته، همین که به وطن بازگشته و همین که به زبان، نسبت به گذشته اش اظهار ندامت می کند، محترم است. اما حتی خودش هم نباید انتظار داشته باشد که با وجود فیلمهای غیراخلاقی که به حق یا ناحق در سوابق کاری اش قرار گرفته، چنین ماموریت خطیری را در ترسیم جایگاه زن ایرانی به او محول کنند.

حرف را با یادآوری آن قول معروف تمام می کنیم که: ممکن است فلانی را به مسجد هم راه بدهیم، اما پشت سرش نماز نمی خوانیم!
٣. یک جمع بندی: تردیدی نیست جای بعضی چیز ها عوض شده است.

* یک تهیه کننده فیلم های بدنام، مامور تولید فیلمی شده که می خواهد مقام زن ایرانی را به دنیا معرفی کند.

*آقای شمقدری که وظیفه اش نظارت و حمایت است، و کارنامه سال گذشته اش نشان از توفیق در همین کار را هم ندارد، برای تولید فیلم آستین بالا زده و با پیش بینی مبلغی که در مصاحبه با پایگاه اینترنتی خانه ملت بیش از دو و نیم میلیون دلار اعلام کرده، قصد دارد فیلمی بین المللی بسازد.

*جالب تر از همه این ها، اعلام شده که کمیسیون فرهنگی که وظیفه اش ظاهرا قانون گذاری و نظارت است، مشغول خواندن و تصویب فیلمنامه لاله شده است!

* فکر نمی کنیدآب دارد سر بالا می رود؟!

علی امامی

©۲۰۱۲ Fars News Agency. All Rights Reserved