- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

فیلمسازی واقع گرایانه به معنای برجسته‌سازی معضلات نادر نیست

vali-morad

یک برنامه‌ساز معتقد است تا زمانی که مفهوم خانواده ایرانی به درستی تعریف نشود، نمی‌توان به بازنمایی آن در آثار تصویری پرداخت.

سوره سینما- سارا کنعانی: فرشته ولی‌مراد، کارشناس برنامه‌‌های اجتماعی صدا و سیما، جامعه‌شناس و دبیر ائتلاف اسلامی زنان است. با او درباره سبک زندگی اسلامی و مفاهیم و معانی مربوط به این حوزه که جای خالی‌اش کاملا در سینما و تلویزیون مشهود است صحبت کردیم.

فکر می‌کنید سینما و تلویزیون ما تا چه حد در معرفی سبک زندگی ایرانی و اسلامی موفق عمل کرده است؟

فرشته ولی‌مراد: پاسخ این سوال منفی است. هنوز سینما و تلویزیون ما موفق به انجام چنین کاری نشده است. دلیلش هم روشن است، نقاط مطلوب زندگی ایرانی و اسلامی هنوز در کشور ما تعریف نشده است. تا امروز اقشار مختلف اعم از روحانیون و منبری‌ها، مجلسی ها، فیلمسازان و نویسندگان و … نظر خودشان را نسبت به این موضوع مطرح کرده اند، یک نظر تک ساحتی و و تک بُعدی. البته بدیهی است که هر هنرمندی نظر خودش را می‌گوید اما چنین روندی هنوز هیچ خلاء ای را پر نکرده است، پس می توان نسبت به کامل یا درست بودن این شیوه شک کرد. همه اجزای یک سیستم باید با هم هماهنگ باشند تا به یک نتیجه مطلوب برسیم. در حال حاضر حتی مراکز دولتی و رسمی ما هم برای سبک زندگی ایرانی و اسلامی تعریف مشخصی ندارند. هر کسی ساز خودش را می زند و بر اساس ذهنیات فردی حرف می زند. این همه اختلاف نظر و سلیقه باعث بروز نوعی عدم تعادل و ناهماهنگی شده است. تولیدات رسانه ای ما هم دارند ساز ناکوک می زنند.

به طور مشخص عملکرد سینما را چطور ارزیابی می کنید؟

فیلمسازی که می خواهد فیلم واقع گرایانه بسازد وظیفه دارد واقعیتی را نشان بدهد که در سطح گسترده در جامعه رواج دارد. پیدا کردن موضوعات نادر از گوشه و کنار و درشت‌نمایی آنها به معنای رئالیستی کار کردن نیست. ما علاوه بر اینکه تعریف مشخصی درباره زن ایرانی نداریم، در تلاشمان برای نشان دادن این کاراکتر هم به بیراهه می رویم. نهادهای رسمی ما هم چنین مشکلی دارند و برای خانواده سالمی که پایه ساز جامعه سالم است، ویژگی های مشخصی ارائه نکرده اند. سبک زندگی ایرانی و اسلامی، تعریفی است که از تعریف خانواده مطلوب مشتق می شود. البته، سینمای ما فیلم های خوب زیاد دارد، مشکل اینجاست که فیلمسازان ما سیستماتیک حرکت نمی کنند. معلم ما باید نحوه آموزش دادن را آموزش ببیند، کارگردان ما هم به عنوان یک عنصر اثرگذار در جامعه باید بداند می خواهد به کدام سمت برود. وزرای ما هم باید بدانند که در حوزه زنان و خانواده باید چگونه برخورد کنند. ما به طور کلی در حوزه آموزش دادن ضعیف هستیم و سیستم به گونه ای نیست که هر کسی سر جای خودش بتواند مفید واقع شود. فیلم هایی را که در جشنواره فجر سی و سوم دیدیم به خاطر بیاورید. یکی از آن آثاری که خیلی هم گل کرد چه مضمونی داشت؟ چرا فیلم هایی با این محوریت به بهانه واقع گرایی ساخته می‌شود ؟ این دوستان چه آماری دارند؟ فیلم خود را بر اساس چه تحقیقاتی می‌سازند؟ نظر من این است که این سازندگان به جای اینکه به جامعه خدمت کنند دارند خیانت می کنند و اصلا افکار بیمار خود را در جامعه اشائه می دهند. موضوعی مثل تعامل سالم زن و مرد در خانواده را در نظر بگیرید. این موضوع باید تعریف شود و بعد بر اساس آن فیلم ساخته شود. در حال حاضر ما چنین تعریفی نداریم. درست است که مفاهیمی مثل حیاء، عفاف، فداکاری و … در آثار نمایشی ما جا داده می شود اما این پرداخت بر اساس یک تعریف مشخص صورت نگرفته است. تعریف مشخصی که در قالبی بسیار گسترده تر از یک نصیحت رونمایی شود. یک تعریف دقیق و کارشناسی شده از مفاهیم مختلف از جمله مسائل مربوط به زنان، برای عملی شدن باید یک جامعه را هم به حرکت در بیاورد.

به نظر شما چهره ای که تلویزیون از زن ایرانی نشان می دهد چگونه است؟ در سال های اخیر به ویژه در سریال های طنز اتفاقات خوبی صورت نگرفته است.

یادم می آید زمانی نامه ای نوشتم خطاب به سازمان صدا و سیما و در مورد سبک کاری سازندگان چند سریال و آن چهره ای که از زنان نشان داده بودند انتقاد کردم. صاحبان اثر به من گفتند تا پایان سریال صبر کنید و ببینید چه می شود. در حالی که موضوعی که من مطرح کرده بودم اصلا به اول و آخر سریال کاری نداشت بلکه به آن چینشی ارتباط پیدا می کرد که زن را مطیع و مطاع مرد می خواست، آن هم زنی که در جامعه یک فرد موفق هم بود. اشکال اینجاست که جامعه ما و به خصوص مردان ما اهل آموزش دیدن نیستند. سی و شش سال قبل با وقوع انقلاب اسلامی، یک تصویر از زن به عرصه ظهور رسید و او را به عنوان یک انسان مستقل، تصمیم گیرنده، تأثیرگذار و حاضر در اجتماع بازشناختند. خیلی از افراد با این تصویر زن مخالف بودند اما بعد از انقلاب به صحنه آمدند و برای کارهایشان بودجه هم گرفتند.

به نظر می‌رسد انقلاب اسلامی در دهه‌های قبل،حتی  در خارج از مرزها هم در ارتقاء جایگاه زنان موثر بوده.

همینطور است. رهبر معظم انقلاب، شهید مطهری و … کسانی بودند که مکتب فکری امام خمینی (ره) را زنده نگه داشتند، اما اشکال اساسی سیستم کاری در رسانه‌های مختلف این است که آن نگاه ارزشی به همه وجوه فرهنگی و به ویژه تصویر زن در تلویزیون و رسانه را که با وقوع انقلاب به صحنه آمد، به عنوان تعریف شاخص تثبیت نکردند و سیستم خودشان را با آن تعریف نکردند. در حال حاضر برای مثال زنان مسلمان ترکیه موفق شدند در مقابل قانونی که می گفت زنان مسلمان نباید با حجاب اسلامی در مراکز عمومی ظاهر شوند پیروز شوند. چنین موفقیتی تأثیر انقلاب اسلامی ماست. در حال حاضر زنان محجبه در کشورهای اسلامی سهمی دارند که قبلا نداشتند. انقلاب اسلامی خدمت بسیار بزرگی به زنان کرده، جوری که اصلا نمی شود آنها را برشمرد. زنان کشورهای همسایه ما نیز پس از انقلاب اسلامی، زنانی تصمیم گیر، تصمیم ‌ساز و دارای اعتماد به نفس بالا شده اند. در حال حاضر در کشور خودمان اما، سیستم از زنان عقب افتاده است. بسیاری از مشکلاتی که ایجاد شده به همین موضوع عقب افتادن سیستم برمی گردد. هر کسی قدرت می گیرد می خواهد جامعه و زنان را که بخش مهمی از آن هستند به سمت و سویی که خودش می خواهد هدایت کند. خرده موفقیت‌هایی که در نشان دادن تصویر زن در سینما و تلویزیون به دست آمده حاصل نگاه فردی هنرمندان ما بوده و نمی شود چندان به آن دل خوش کرد، ضمن اینکه تعدادشان هم در مقابل این همه تولید غلط اندک است.

یکی از مباحث مهم امروز جامعه ما رشد جمعیت و فرزندآوری است. به نظر شما یک زن ایرانی چگونه می‌تواند بدون دل نگرانی درباره وظایف متعدد و علائق گوناگون خود به مادر شدن بیندیشد.

موضوعات مربوط به خانواده، موضوعات تک ساحتی نیست. سال‌هاست زنان ما هم شاغل اند و هم مادر اما هنوز هستند کسانی که نسبت به برخی مسائل گلایه دارند، چون می بینند برخی حقوق آنان نادیده گرفته شده است. یک زن باید از امنیت جسمی، جنسی، حقوقی، روانی و … برخوردار باشد تا بتواند با وجود داشتن فرزند، چه یک نفر باشد چه شش نفر و چه بیشتر، خوشحال و راضی باشد. برای رسیدن به چنین هدفی باید برنامه ریزی برای ارائه راهکار به خانواده ها در اتاق فکری انجام شود که اعضای آن را کارشناسان خبره خانه و خانواده تشکیل می‌دهند. اگر خیال زن از بابت همه آن مسائلی که عنوان کردم راحت باشد می تواند تصمیم بگیرد که چند فرزند بیاورد یا اصلا ازدواج بکند یا نکند. نبود امنیت است که باعث شده آمار طلاق بالا برود یا جوانان از ازدواج فراری باشند. چنین موضوعاتی است که زن و شوهرها را به سمت بی فرزندی یا حداکثر تک فرزندی سوق می دهد.

و مسوولان دولتی ما در این زمینه چگونه عمل کرده اند؟

معاونت زنان که زیرمجموعه نهاد ریاست جمهوری است در بیست و شش سال اخیر بارها تغییر شکل داده، اما همواره بی خاصیت بوده است و به اموری مشغول شده که که اصلا برای انجام دادن آنها به وجود نیامده است. این نهاد باید با استفاده از پژوهشگاه ها و مراکز مطالعاتی کار فکری انجام بدهد و نتایج تحقیقات خود را در قالب طرح و لایحه به دستگاه های اجرایی مربوطه بدهد اما به کل از این فضا دور است.