- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

منتقدان «رستاخیز» سعه صدر داشته باشند/ سینماگران را از حوزه دین دور نکنیم

sarlak

دبیر جشنواره روحانی و سینما از منتقدان خواست با سعه صدر با فیلم «رستاخیز» مواجه شوند.

سوره سینما- سارا کنعانی: حجه الاسلام علی سرلک، یکی از روحانیونی است که در چند سال اخیر با در نظر داشتن دغدغه‌های فرهنگی و هنری تلاش کرده بین هنرمندان و جامعه دینی ارتباط برقرار کند. او درباره فیلم «رستاخیز»، موضع منتقدان و نگاهی که سینماگران باید به موضوع‌های دینی داشته باشند، صحبت کرده است.

حتما در جریان حرف و حدیث های ایجاد شده پیرامون «رستاخیز» قرار گرفته اید. به عنوان یک روحانی که با سینما و هنر پیوند دارد در مورد این اتفاق چه نظری دارید؟

حجت‌الاسلام علی سرلک: من «رستاخیز» را ندیده ام اما نقدهایی زیادی درباره آن خوانده ام و با نقطه نظرات مختلف سینماگران و اشخاصی که از منظرگاه دین نگرانی‌هایی داشتند آشنا هستم. حوزه دین و معنویت حساسیت های ویژه ای دارد که رعایت کردن آنها کار را خیلی خوب و رعایت نکردن شان کار را خیلی بد می کند. اگر کسی موفق به رعایت این حساسیت ها بشود اتفاق خوبی رخ می دهد، زیرا می تواند با جریان سازی های مختلف با اقبال مردم روبرو شود. طبق چنین فرمولی است که یک غیرشیعه «محمد رسول الله» را می سازد و با واکنش های مثبت جهانی از طرف مردم و بزرگان دین نیز روبرو می شود. این مهم است که یک کارگردان به اقتضائات هر ژانری اشراف پیدا کند. یک فیلمساز نباید خود را مجاز بداند هر محتوایی را در قالب ظرف سینمایی که در اختیار دارد بریزد. سینما سواد هنری و فنی و همچنین دانش کافی در مورد محتوای پیام می خواهد. اگر کسی یکی از این دو مهارت را نداشته باشد سینماگر موفقی نیست. موضوع امام حسین (ع) موضوع بسیار حساسی است و باید اقتضائات آن را رعایت کرد. طبیعی است وقتی چیزی روایت شود که استنادات کافی ندارد قاعدتا اعتراض‌هایی برانگیخته می شود. از طرفی نباید به گونه ای برخورد کرد که سینماگران عطای پرداختن به سوژه های مذهبی را به لقای آن ببخشند.

بنابراین شما نفس کار کارگردان اثر را تحسین می کنید؟

بله،  باید به انگیزه ها و دغدغه های احمدرضا درویش احترام گذاشت. او خطر کرده و دست روی چنین موضوعی گذاشته است پس شایسته تحسین است و همچنین باید به ایشان گفت «طریق عشق طریقی خطرناک است/نعوذ بالله اگر ره به مقصدی نبری».  اگر قبل از رونمایی فیلم بار دیگر یک بازنگری انجام می گرفت، علمای ما اظهار نظر خود را در مورد خروجی دیگری بیان می کردند و این اتفاقات رخ نمی داد. آقای درویش همانطور که برای آهنگسازی فیلم از یک هنرمند خارجی استفاده کرده به این دلیل که تخصص آنان را قبول دارد، چقدر خوب بود در حوزه تاریخی و منابع هم احساس خودبسندگی نمی کرد و در طول نگارش اثر با متخصصان این حوزه مشورت می کرد، مشورتی که راهنمای حرکت ایشان باشد. چه خوب است هر فیلمسازی که می خواهد به چنین حوزه هایی وارد شود هوشمندی لازم را به خرج دهد. من در جریان هستم که آقای مجیدی در همه مراحل ساخت فیلم «محمدص» نظر کارشناسان امر را لحاظ کرد و از حالا می توان پیش بینی کرد این فیلم در زمان اکران دچار چنین مشکلاتی نباشد. چرا «رستاخیز» باید به گونه ای ساخته شود که ۴۰ دقیقه از آن حذف شود؟ این قیچی کردن قبل از پایان کار با دریافت مشاوره های تخصصی اصلا به وجود نمی آمد و چه بسا آن موقع تفاهم بیشتری هم حاصل می شد. در کل نباید جوانب انصاف را رها کرد و آقای درویش را هم نمی توان به هیچ چیز بدی متهم کرد. دغدغه مندی این کارگردان متدین باید مورد تقدیر قرار بگیرد اما این موضوع را هم باید به وی یادآور شد که وقتی به چنین حوزه حساسی قدم می گذارد، باید بیشتر از این ها جوانب احتیاط را نگه دارد. برای مثال در همه مقاتل آمده که خون حضرت علی اصغر (ع) به آسمان پاشیده می شود و به زمین برنمی گردد. در نسخه اولیه فیلم خلاف این موضوع را شاهد بودیم و شنیده ام در نسخه دوم این مورد اصلاح شده، اما صحبت من این است که آقای درویش چرا از ابتدا به سراغ منابع معتبر نرفت تا اتفاق را به درستی روایت کند؟

تا امروز آثار تاریخی و دینی زیادی در تلویزیون و سینما ساخته شده اما بیشترین واکنش ها به «رستاخیز» مربوط می شود.

محتوای «رستاخیز» درباره حساس‌ترین موضوعی است که برای همه شیعیان جهان اهمیت دارد و شایسته بود متخصصان در زمان تولید به شکل خردمندانه و خیرخواهانه گروه سازنده را همراهی می کردند. من در ابتدای صحبت فیلم مصطفی عقاد را به عنوان مثال اسم بردم و تأکید کردم که با رعایت اصول حتی یک فیلمساز سنی هم می تواند به تفکر شیعه نزدیک شود. سریال حضرت یوسف یا سریال مختارنامه را در نظر بگیرید که اتفاقا در جاهایی به عاشورا هم نزدیک شد اما حساسیت ها را تا این اندازه برانگیخته نکرد. در «معصومیت از دست رفته» و «مسافر ری» هم شاهد بودیم وقتی می خواهیم به موضوع دین بپردازیم باید الزامات و اقتضائات آن را رعایت کنیم. وقتی کسی رعایت نمی کند، درها را برای دفاع از خودش نیز می‌بندد. سریال «پرده‌نشین» را در نظر بگیرید. این مجموعه موفق شد نظر مثبت روحانیون را به خود جلب کند، اما فیلمی مثل «مارمولک» به این دلیل که به اقتضائات مورد نیاز توجه نکرد در زمان خود واکنش هایی را هم برانگیخت.

صحبت شما با منتقدان این فیلم سینمایی چیست؟

من از بزرگان حوزه و علما خواهش می کنم سعه صدر بیشتری داشته باشند و با این موضوع پدرانه برخورد کنند. اگر هم انتقادی مرتبط با حوزه تخصصی خود را وارد می دانند آن را با زبان محبت مطرح کنند تا سوءتفاهم ایجاد نشود و خدای نکرده آب را به آسیاب بدخواهان نریزیم. رهبر حکیم و هنرشناس انقلاب اسلامی انصافا احترام زیادی برای هنرمندان دینی ما قائل هستند و چه خوب است سینماگران ما نیز در مقابل بیشتر نسبت به حساسیت های دینی توجه کنند. سوال من از آقای درویش این است که هدف از ساخت این فیلم آیا کمک به شناساندن هر چه بیشتر واقعه کربلاست یا اینکه صرفا یک اثر سینمایی تاریخی در حوزه دین ساخته شده است؟ آنچه تا امروز برداشت شده این است که در «رستاخیز» خود سینما فربه تر از پیام معنوی محتوای فیلم است و در یک کلام انگار بیننده با تماشای فیلم  حسینی تر نمی‌شود. آیا این فیلم ما را به اندازه یک منبر خوب به امام حسین نزدیک تر می‌کند؟ تأکید می کنم که پیش داوری نمی کنم و صرفا از آقای درویش سوال می‌کنم.

عده ای هم معتقدند باید اجازه داد فیلم به نمایش در بیاید تا بعد با توجه به واکنش‌ها کیفیت آن را سنجید. این دیدگاه البته منصفانه‌تر است.

بله، عده‌ای این نگاه را مطرح می کنند اما این حرف مبنای قدرتمندی ندارد. اگر بنا باشد هر چیزی با پیامدهایش مورد ارزیابی قرار بگیرد، ما خیلی جاها دچار خسارت‌های گاه جبران ناپذیر می‌شویم و نمی توانیم از این فیلم چه در حوزه تئوری و چه در حوزه عملی دفاع بکنیم. صحبت خود را با مثالی کامل می کنم. وزارت بهداشت وظیفه دارد از پخش محصولی که به سلامتی مردم آسیب می رساند جلوگیری کند. آیا می توان گفت اجازه دهیم این محصول مسمومیت زا پخش شود تا مردم خودشان در مورد آن تصمیم بگیرند؟ هر چیزی که نام آن را یک اثر هنری بگذاریم اجازه منتشر شدن ندارد. بیان حقیقت و استدلال پیرامون ادعا، لازم است یا نیست؟ آیا صرف اینکه کسی ادعایی داشته باشد، کافی است؟ پیرو همین واقعیت من مخالف این نظریه هستم که هر کتابی ارزش یک بار خواندن را دارد. یک اثر هنری باید از وزن هنری برخورد باشد تا استحقاق توزیع و نشر را پیدا کند. بنابراین نمی توان گفت یک فیلم را منتشر کنیم و بعد منتظر بازخوردهای آن باشیم. البته این یک سخن کلی است و من در اینجا درباره یک فیلم مشخص مثل «رستاخیز» حرف نمی‌زنم. همانطور که یک پدر درباره تماشای یک فیلم و خواندن یک کتاب برای فرزندش نگرانی دارد، مصلحان اجتماعی و دینی نیز وظیفه دارند نسبت به مسائل گوناگون در جامعه حساس باشند.