- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

یک تجربه تازه در سینمای ملال‌آور این روزها/ داستان‌های پسرک و کوچه

Yahya-Sokoot

فیلم سینمایی «یحیی سکوت نکرد» اولین فیلم کاوه ابراهیم‌پور اثری باطروات در سینمای ملال‌آور این روزهاست.

سوره سینما – نام فیلم، قلابی است که مخاطب را با خود همراه می‌کند: «یحیی سکوت نکرد». در نگاه اول و تصور کلی، سکوت نکردن واجد ارزش است. معمولا سکوت نکردن، اقدامی است علیه ظلم، اجحاف و ملال. پس تماشاگر وقتی با یحیی و عمه‌اش (فاطمه معتمدآریا) همراه شده و زندگی غریب آنها در عمارت قدیمی را دنبال می‌کند، منتظر است تا اتفاقی بیفتد و قهرمان خردسال فیلم، با اقدام شجاعانه اش این روزهای ملال آور را پایان دهد.

روایت فیلم، بر این تصور صحه می‌گذارد. آنچه یحیی می‌بیند ماجراهایی عادی و ساده نیست. رفت و آمدهای مشکوک لیلا (ندا جبرائیلی) و رفتارهای خشن مسعود، ادبیات پدر مسعود (صالح میرزاآقایی) و کاری که مخفیانه و غیرقانونی عمه انجام می‌دهد، تصویری هولناک از جامعه اطراف یحیی می‌سازد. به ویژه که پدر یحیی هم رفته و به نظر نمی‌رسد راهی برای بازگشت او وجود داشته باشد. کنجکاوی و معصومیت یحیی که در حال کشف و شهود است، فیلم را پیش می‌برد و تماشاگر سمت این پسر ایستاده است. پسر شیرین و دوست داشتنی که در آن بلبشو، قطعه‌ای جواهر به نظر می‌رسد.

«یحیی سکوت نکرد» بر خلاف بسیاری از فیلم‌های سینمای ایران، قهرمان، شخصیت‌هایی قابل باور، جذاب و البته پرکشش دارد. شخصیت‌هایی که عمق دارند و شناختشان ساده و پیش‌بینی فرجامشان ساده نیست، به فیلم گرما داده‌اند. ارتباط یحیی و عمه‌اش به تدریج شکل می‌گیرد، زن از پوسته تنهایی خارج می‌شود و به زندگی می‌آمیزد. قرار است حرفه‌اش را کنار بگذارد و آیا همه این‌ها به خاطر موهبت حضور یحیی نیست؟ یحیایی که خاطره پسر از دست رفته زن را جبران می‌کند و به آن خانه قدیمی نور زندگی می‌پاشد.

yahya-sokoot-2 [1]

فیلم که پیش می‌رود، تماشاگر نمی‌تواند شخصیت‌ها را رها کند. همراه آقای اردکانی (تورج منصوری) اندوهگین می‌شود، همراه لیلا سرگشته است و آرزو می‌کند بلاخره مسعود دست از سر یحیی بردارد. با آنکه فرم روایت فیلم سکانس پایانی را برملا کرده، اما وسوسه برای دنبال کردن سرنوشت شخصیت‌ها تمام نمی‌شود و این کارگردان است که هوشمندانه برگ برنده را در انتها رو می‌کند. با صدای یحیی که یک سال از هشت سالگی‌اش را پشت سر گذاشته و در برابر یک سو تفاهم سکوت نکرده است. یحیی همان طور که پیش‌بینی می‌کردیم مهر پایان را به قصه کوچه و آدم‌هایش زده. اما چالش فیلم این است: اگر او سکوت می‌کرد، زندگی خود و عمه‌اش را نجات می‌داد.

فیلم با غافلگیری تمام می‌شود و تاثیرش را روی مخاطب می‌گذارد. «یحیی سکوت نکرد» اثری است دوست داشتنی و سرشار از فصل‌های گرم و به یادماندنی. مثل سکانسی که یحیی و عمه در اتاق بارش باران را نگاه می‌کنند. یا سکانس وداع عمه با یحیی در شلوغی و ازدحام جمعیتی که نفرتشان را نثار زن می‌کنند. سکانسی که آقای اردکانی تکیه داده به دیوار و تلاش می‌کند فاجعه مرگ لیلا را باور کند. ابراهیم‌پور جوان، صاحب سلیقه است. انتخاب فاطمه معتمدآریا برای نقش زنی که باید میان مرز خوب و بد بودن، حرکت کند و دست آخر قربانی قضاوتی ناعادلانه شود، هوشمندانه بوده. بازی معتمدآریا در «یحیی سکوت نکرد» یادآور روزهای اوج بازیگری بزرگ و درخشان است که حضورش در هر فیلم، به آن غنای مضاعف می‌داد. و بازیگر نوجوان فیلم قطعا در ارتباط با معتمدآریا، توانسته همه ظرفیت و استعدادش را به نمایش بگذارد و اینچنین تاثیرگذار باشد.

تماشای «یحیی سکوت نکرد» یادآور این نکته است که سینمای ایران هنوز زنده است و چه ذخایر عظیمی برای جذب مخاطب دارد. می‌توان از تجربه‌های پیش پاافتاده فاصله گرفت، و قصه گفت. از بازیگر حرفه‌ای استفاده کرد و به مخاطب باج نداد. «یحیی سکوت نکرد» باطراوت است و این طراوت بر جان مخاطب می‌نشیند.