- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

ژانر علمی تخیلی، خیال‌پردازی عالمانه است/ نظر یک منتقد درباره فیلم نولان

danesh

فیلم سینمایی «بین ستاره‌ای» ساخته کریستوفر نولان شنبه ۱۰ مردادماه در سالن اشراق مجموعه ایوان شمس به نمایش درآمد.

سوره سینما – این فیلم در ادامه سلسله جلسات بررسی ژانرهای سینمایی و به منظور بررسی ژانر علمی تخیلی به نمایش درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت. در ابتدای این نشست که با حضور جمعی از اعضای انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی برگزار شد، مهرزاد دانش درباره تعریف ژانر علمی تخیلی گفت:« علمی تخیلی عبارتی ترکیبی است که از دو واژه علم و خیال گرفته شده درحالیکه این دو واژه و دو مفهوم به نوعی در تقابل با یکدیگرند. یعنی علم که مبتنی بر یکسری داده های قطعی و تجربی است و ارتباطی با خیال ندارد، در کنار خیال قرار می گیرد که از داستان سرایی و تخیل سرچشمه می گیرد. در واقع انسان بر اساس ذهن خود چارچوبی را می آفریند که طبیعتاً قطعیتی درآن نیست.»

وی افزود:« مسئله دیگری که مطرح می شود این است که بر اساس این تعریف نمی توان گفت هر نکته علمی صرف و یا تخیلی صرف می تواند زمینه ساز ساخت اثری علمی تخیلی شود. از این رو این بحث را مطرح کردم که دیده شده از فیلم هایی مثل هری پاتر و ارباب حلقه ها هم بعنوان فیلم های علمی تخیلی یاد می شود که اینچنین نیست.»

دانش با برشمردن مثالی در همین ارتباط ادامه داد:« حتماً کتاب مسخ کافکا را خوانده اید؛ داستان مردی که صبح از خواب بیدار می شود و می بیند تبدیل به سوسک شده است. آیا این داستانی علمی تخیلی است؟ کافکا در هیچ کجای داستان اشاره ای به فرایندی که موجب این تغییر شده، نمی کند. مشابه همین داستان را کراننبرگ در فیلم مگس روایت می کند اما آن فیلم را علمی تخیلی می دانیم چراکه در حین انجام یک آزمایش نوعی بازآفرینی صورت می گیرد و شخصیت اصلی تبدیل به یک انسان– مگس می شود. در روایت کراننبرگ بیننده در چارچوب فیلم متقاعد می شود که این فرآیند تغییر صورت گرفته ولی کافکا اصراری بر متقاعد کردن مخاطب خود ندارد.»

این منتقد سینما اشاره کرد:« از سوی دیگر فیلمی مثل “آپولو ۱۳″ اثر ران هاوارد یک واقعه تاریخی (تلاش برای فتح کره ماه) را بازآفرینی می کند و با اینکه روابط دراماتیکی را به اصل داستان اضافه کرده ولی فیلمی علمی تخیلی محسوب نمی شود چراکه از تخیل نویسنده یا کارگردان بهره ای گرفته نشده است. در واقع ما کاری با صحت و سقم نظریه علمی نداریم بلکه فضای داستانی که برای ما تصویر شده باید مانند یک قرارداد سینمایی برای بیننده جا بیفتد. شاید در یک تعریف کلی بتوان گفت آنچه ما می خواهیم علم در چارچوب خیال است یعنی یک بازآفرینی عالمانه.»

دانش در مورد مولفه های ژانر علمی تخیلی گفت:« هر ژانری ویژگی های بصری خود را دارد اما ژانر علمی تخیلی مولفه خاصی ندارد. مثلاً در ژانر نوآر عمدتاً با داستان های جنایی – پلیسی مواجهیم که ویژگی های بصری مثل خیابان های باران خورده تاریک و ساختمانهای معوج و … را در خود دارد ولی در ژانر علمی تخیلی نمی توانیم موارد بصری را به این صورت طبقه بندی کنیم. معمولاً چند موقعیت در این ژانر مطرح شده که یکی از آنها حضور انسان در فضاست از “سفر به ماه” و “دختری در ماه” تا “ادیسه فضایی” و “سولاریس”. دومین زیر ژانر را می توان این گونه تعبیر کرد؛ دمیدن روح در اشیا بی جان یا مهندسی ژنتیک و … که از جمله این فیلم ها میتوان به “her”، “دوازده میمون”، “کاندیدای منچوری” و … اشاره کرد. متأسفانه در فضای علمی تخیلی فیلم های بد هم زیاد ساخته می شود.»

وی افزود:« سومین گروه به فیلم های کامپیوترمحور باز می گردد مثل “ماتریکس” که به فضای مجازی پرداخته و البته با بحث ربات ها کاملاً متفاوت است. یکی از معروف ترین طبقه بندی ها را در فیلم بین ستاره‌ای شاهدیم که به گونه ای دیگر به آن پرداخته شده؛ سفر در زمان که پیش از آن هم در فیلم هایی مثل “بازگشت به آینده” رابرت زمه کیس دیده شده و در سال های اخیر هم بسیار به آن پرداخته شده است. جالب اینکه در تصویری که از آینده در فیلمهای علمی تخیلی شکل گرفته، از آرمانشهر خبری نیست و آنقدر آینده تاریک و تلخ دیده شده که رویه دیگری از ژانر وحشت را به نمایش می گذارد.»

مهرزاد دانش در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع دنیاهای موازی اشاره کرد و گفت:«  دنیاهای موازی به لحاظ فیزیکی بحث پیچیده ای است و در فیلم هایی مثل “کد منبع” دانکن جونز یا زمین دیگر دیده می شود. فیلم نولان چند مورد از همین زیرژانر ها را در کنار هم مطرح می کند؛ سفر در زمان، ربات، آینده یا فوتوریسم (آینده نگری) و حتی در لحظه هایی دنیاهای موازی را هم می بینیم. در کنار اینها باید نکته دیگری را هم مطرح کنم که شخصاً این فیلم را به دلیل پرگویی بیش از حد و علمی بودن صرف آن نمی پسندم. این درست است که باید زمینه علمی فیلم حفظ شود ولی بار دراماتیک فیلم کمی مغفول مانده است.»

وی در مورد شباهت های فیلم نولان و “۲۰۰۱: اودیسه فضایی” کوبریک افزود:« در فیلم نولان  از نگاه فلسفی کوبریک خبری نیست ولی شمه هایی از آن دنیا را شاهد هستیم. تفاوت عمده این دو فیلم، نگاه ضد تکنولوژی کوبریک است اما نگاه نولان خوش بینانه است و این خوشبین بودن کاملاً واضح و روشن است. از سوی دیگر رباتی که در فیلم “بین ستاره ای” وجود دارد نقش دراماتیک و کاربردی ندارد و این نقطه ضعف، مقایسه این فیلم را با اثر کوبریک دشوار می کند.»

این منتقد سینما در ادامه اشاره کرد:« در فیلم کوبریک چیزی که زندگی میمون ها را دستخوش تغییر و تکامل می کند، مکعبی است که شاید بتوان در فیلم نولان آن را مشابه ربات مکعب شکلی دید که راه می رود و برنامه می دهد و … منتها تفاوت در اینجاست که مکعب رمزآلود فیلم کوبریک دارای هویتی بود که متأسفانه ربات فیلم نولان از آن بی بهره است. این نکته را هم باید اضافه کنم که فیلم علمی تخیلی چون از قاعده مشخصی پیروی نمی کند می تواند در کنار سایر ژانرها بکار گرفته و با آنها ترکیب شوند مثل فیلم “بلید رانر” که به نوآر نزدیک است.»

در بخشی دیگر از این نشست اشاره ای به چرایی عدم حضور فیلم علمی تخیلی موفق در سینمای ایران شد که دانش در این ارتباط گفت:« در ایران دلایل متعددی باعث عدم توفیق این ژانر شده و در پاسخ به این کمبود عدم توانایی در مباحث تکنولوژیک و فنی بیان می شود در صورتیکه اتفاقات تکنولوژیک اینقدرها هم موثر نیست. درست است که ما نمی توانیم “آواتار” بسازیم ولی می توانیم یک فیلم علمی تخیلی متوسط بسازیم. مطلب مهمی که نباید از آن غافل شد پیشینه قوی و پشتوانه محکم غرب در زمینه ادبیات علمی تخیلی است. این میراث غنی که از امثال آرتور سی کلارک و ژول ورن به جا مانده، پتانسیل خوبی برای ساخت یک اثر سینمایی ناب محسوب می شود.  حکایت های ادبی ما بیشتر جنبه افسانه ای و فانتزی دارند تا علمی تخیلی.»

وی افزود:« نکته دیگر بحث ایدئولوژی است و از آنجا که بیشتر فیلم های علمی تخیلی نگاهی آینده نگرانه دارند و در آینده اتفاق می افتند، باید پاسخگوی مباحث ایدئولوژیک هم باشند که این خود مانعی برای فیلمساز محسوب می شود. مثلاً بهرام عظیمی که فیلم “تهران ۱۵۰۰″ را ساخته می گفت مدتها با این پرسش روبرو بوده که در سال ۱۵۰۰ جایگاه امام زمان کجاست؟ در صورتیکه در دنیای تخیل و فانتزی قرار نیست جنبه های مذهبی و آیینی در این دنیا وجود داشته باشد. یکی دیگر از موانع موجود در کشور ما ناهمبستگی علم با فضاهای جامعه است. از دیرباز تاکنون نوابغی مثل فارابی و ابن سینا فردیت خود را داشتند و به دلایل مختلف ارتباط مفیدی بین آنها و مردم ایجاد نشد و این روند کم و بیش تا امروز ادامه دارد. از سوی دیگر با توجه به تراکم اتفاقات متعدد در زندگی روزمره، خیال پردازی از بین رفته و متأسفانه فیلمسازان ما به جای تقویت این امر و بها دادن به آن، احساس می کنند رسالتشان ساخت فیلم های اجتماعی است که به نظر من نگاه درستی نیست.»

در پایان این نشست که مجری آن اسماعیل میهن‌دوست بود، پرسش هایی از سوی حاضران مطرح شد که مهرزاد دانش به آنها پاسخ داد. جلسه نمایش و نقد و تحلیل فیلم سینمایی بین ستاره‌ای که با حضور اعضای انجمن منتقدان و صنوف دیگر از ساعت ۱۷:۳۰ در سالن اشراق تالار ایوان شمس آغاز شد تا ساعت ۲۱:۳۰ به طول انجامید.

گزارش و عکس: گلاره محمدی