- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

مسیر درست یک کارگردان جوان در «قندون جهیزیه»

ghandoon1

سال‌هاست که سینمای ایران به دو بخش تقسیم شده است: فیلم‌هایی که برای دیده شدن ساخته شده‌اند و فیلم‌هایی که برای دیده نشدن…..

سوره سینما [1] – رضا سیف: پریدن در وسط یک مسابقه بین‌المللی فوتبال و برهم زدن نظم برگزاری آن برای چند دقیقه، اقدامی عجیب و تاسف‌بار است اما استثنائا این بار باید خوشحال باشیم که فرزند مرحوم رسول ملاقلی‌پور دست به چنین اقدامی زد تا مخاطب را تهییج کند که به تماشای «قندون جهیزیه» برود؛ فیلمی که با وجود ایرادات ساختاری هم که در آن وجود دارد، به دلیل سخن گفتن از مردم با زبان مردم حسابی حال مخاطب را خوب می‌کند.

علی ملاقلی‌پور برای ساختن اولین فیلم خود سنگ تمام گذاشته است. این مساله به معنی بی‌نقص یا حتی کم نقص بودن «قندون جهیزیه» نیست، بلکه از آنجایی نشات می‌گیرد که با وجود اکران در زمانی کاملا نامناسب و تحت‌الشعاع قرار گرفتن آن در کنار چند فیلم مهم دیگر، روایت تماشاگرپسندی را ارائه کرده که بر دل مخاطب نشسته است و این نشان می‌دهد که کاگردان جوان فیلم، به جای خودنمایی‌های شبه روشنفکرانه، خیلی ساده به سراغ فیلم ساختن رفته است.

سال‌هاست که سینمای ایران به دو بخش تقسیم شده است: فیلم‌هایی که برای دیده شدن ساخته شده‌اند و فیلم‌هایی که برای دیده نشدن. سرایت ویروس جشنواره‌ای به درون ساختار سینمایی کشور تا جایی پیش رفته که علاوه بر کارگردانان مطح و مشهور کشور، جوانان خوش ذوق نیز به تاسی از سینمای بدون مخاطب اروپا به سراغ ساخت فیلم‌هایی رفته‌اند که اساسا نه برای مردم و تماشا در سالن سینما بلکه برای ارائه‌ی مغرورانه درونیات کارگردان تولید شده‌اند.

سینمای «هنر و تجربه» را باید عالی‌ترین دستاورد این جریان دانست که توانسته یک گروه سینمایی مستقل را به خود اختصاص دهد و ضمن کسب یک سالن تمام وقت، چند سالن دیگر را نیز به صورت تک سانس در اختیار خود بگیرد و اتفاقا و در کمال تعجب، از حمایت مسئولین دولتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم برخوردار باشد.

در طرف مقابل، سینمایی وجود دارد که برای اکران و تماشای مردم فیلم می‌سازد؛ یعنی زمانی که نویسنده و کاگردان در حال تولید فیلم هستند، تصویر مخاطبی را ذهنشان تجسم می‌کنند که در حال خرید بلیت از گیشه سینما و ورود به سالن نمایش است و می‌خواهد یک روایت سرگرم کننده را تماشا کند. این سینما، نگاه مستمری به وقایع فرهنگی و اجتماعی نیز دارد و از نقد اجتماعی غافل نیست اما تلاش می‌کند تا این مساله را در قالب روایت‌های زندگی مردم عادی به نمایش در بیاورد.

ghandoon2 [2]

«قندون جهیزیه» در مورد عطا و معصومه، زن و شوهر مستاجر و فقیری است که مجبورند شرایط جدید اجاره بها را بپردازند؛ در حالی که پولی در اختیار ندارند. این فیلم نقد شرایط اقتصادی جامعه است اما فیلم سیاه و تلخی نیست چراکه نویسنده با خلق موقعیت‌های طنز موفق می‌شود در اوج تلخی از تماشاگران خنده بگیرد. می‌توان «قندون جهیزیه» را یک فیلم کامل نامید که از لحاظ فرمی شباهت بسیاری به اجاره‌نشین‌های داریوش مهرجویی دارد اما از لحاظ محتوا یک فیلم متفاوت را شاهد هستیم که حتی شرایط روز سینما را هم نقد می‌کند.

فیلم ملاقلی‌پور با وجود اینکه در برخی سکانس‌ها دچار شعارزدگی هم می‌شود اما به دلیل همین روایت ساده و صادقانه از زندگی عمومی مردم، مخاطب را خسته نمی‌کند و حس نگاه از بالا به او دست نمی‌دهد. حتی نمایش کم‌کاری‌های عطا در تعمیر وسایل برقی یک خانواده مرفه و ثروتمند هم به دلیل اینکه ناشی از نوع نگاه طبقاتی او به جامعه و حاکی از تلاش برای انتقام‌گیری از اوضاع نامساعد اقتصادی است، با واکنش منفی مخاطب روبرو نمی‌شود و در ادامه نیز، معصومه با صحبت‌ها و اقدامات خود زمینه را برای خارج شدن پول شبهه‌ناک به زندگی‌شان فراهم می‌کند.

نوع نگاه کارگردان به مساله ازدواج جوانان هم جالب توجه است؛ تا جایی که صراحتا به مساله تماشای فیلم‌های غیراخلاقی توسط برادر عطا برای تسکین موقت دردهای خود اشاره می‌کند اما علت این مشکل را نه در ذات و ریشه شخصیتی فرد و نه در بستر فرهنگی جامعه بلکه ناشی از فضای اقتصادی و به تبع آن بیکاری او عنوان می‌کند. به همین دلیل است که وقتی او مشغول به کار می‌شود، علاوه بر کنار گذاشتن تمامی مشکلات و خطاها، تمام تلاش خود را برای انجام وظیفه خود به عالی‌ترین شکل ممکن انجام می‌دهد؛ مساله‌ای که در روایتی طنز به مخاطب ارائه می‌شود و تاثیرگذاری بالایی نیز دارد.

در مجموع باید گفت که «قندون جهیزیه» – که حتی نام معناداری هم دارد و روایتگر ساده‌انگاری مشکلات زندگی توسط معصومه و دغدغه‌های ساده و دوست داشتنی او در میان تمام سختی‌ها و مشکلات است – فیلمی شریف است که با همه ایرادات ساختاری و فرمی خود، در مسیری درست و صحیح ساخته شده است. قطعا فیلم‌های بعدی ملاقلی‌پور باید از خطاهای این اثر خالی باشد اما این اطمینان وجود دارد مسیر درستی که این کارگردان جوان انتخاب کرده و برخلاف هم طیف‌هایش به سراغ خودنمایی و به رخ کشیدن نرفته است، به فرجامی شیرین برسد؛ درست همانطور که مرحوم پدرش را به «میم مثل مادر» کشاند تا هنوز پس از چندین سال، آهنگ ماندگار این فیلم زمزمه روزمره مردم باشد.