- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

یاداشتی بر مستند تحسین‌شده‌ی «برادران» ؛ کنار گذاشتن پز بی‌طرفی ، صراحت در عین جذابیت

baradaran

سوره‌سینما [1]یاسر فریادرس [2] : در سینمای مستند، برخی فیلم‌ها در دنیای خود غرق هستند و در عالم دیگر سیر می‌کنند و با وضعیت روز جامعه هیچ نسبتی ندارند. اینگونه مستندها نهایت هنرشان در نگه‌داشتن مخاطب روی صندلی سینما یا پای تلویزیون به میزان زمان همان مستند است. در دنیایی که رسانه‌ها هر روز از فاجعه‌ای خبر می‌دهند ساخت مستندی که فقط هدفش سرگرم کردن توده‌های مردم باشد هدررفت سرمایه‌ی ملی است.

مستندی که در مورد نقش فلان گیاه در زندگی مردم شمال است یا مستندی که به زندگی یک اسب می‌پردازد، هر چقدر هم که جذاب باشد، تنها خلا سرگرمی مخاطب را پر می‌کند و جز اینکه مدیری که دنبال درد سر نمی‌گردد را راضی نگه دارد سود دیگری ندارد، درحالیکه شاید سرگرمی شرط لازم یک فیلم خوب باشد قطعا شرط کافی نیست و باید از جذابیت برای بیان مضمونی مهم بهره گرفت.

در مقابل هم اما بعضی مستندها آنقدر حرف برای گفتن دارند که تا ساعت‌ها مخاطب را درگیر مضمون خود می‌کنند. این مساله فارغ از نگاه فیلم بزرگترین امتیاز برای یک مستند است.

حالا در این میان قلیل آثاری هم هستند که پا را فراتر می گذارند و علاوه بر محکم بودن در روایت، خودشان را با منافع ملی گره می‌زنند. فیلم‌هایی که سازندگانشان خود را درگیر عبارت متناقض و بی‌معنای «روایت بی‌طرفانه» نمی‌کنند و با شکل صحیح روایت حرفشان را صریح می‌گویند.

مستند «برادران» از این دسته مستندهاست. آخرین اثر مهدی نقویان یک پاسخ بدون لکنت، منطقی، مستدل و جذاب است به شبهه‌ای مهم که رسانه‌ها در روزهای ملتهب انتخابات سال ۸۸ پیرامون حضور نیروهای حزب‌الله لبنان در اغتشاشات مطرح کردند.

کارگردان جوان فیلم با استناد به همان خبرها که حاکی از حضور برادر شهیدان «منیف اشمر» در میان نیروهای دولتی بود به معرفی این شهیدان حزب‌الله و علاقه آن‌ها به جمهوری اسلامی می‌پردازد، تا جایی که مخاطب به «حسین منیف اشمر» حق می‌دهد که شب حادثه در ستاد موسوی هم حاضر شده باشد، اما به یکباره مخاطب غافلگیر می‌شود و متوجه می‌شود آن چهره متعلق به مهدی نوروزی، فرزند جانباز کرمانشاهی است که چندی پیش در آنسوی مرزها در دفاع از حرم عسکریین به شهادت رسیده است.

«برادران» در روایت خود بر صرف اثبات اینکه شخص داخل عکس از خانواده اشمر نیست و یک ایرانی است توقف نمی‌کند-که اگر چنین می‌شد حرفی از دل فیلم بیرون نمی‌آمد- بلکه روایت را تا جایی ادامه می‌دهد که مهدی نوروزی ایرانی خود را فدای آرمانی فراتر از ملیت می‌کند و سخن مستند را اینچنین بر کرسی می‌نشاند.