- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

کارگردان «دلبری»: جشنواره، محفلی برای دیده‌شدن است

Dehghani-Ashkezari

به گزارش سوره سینما [1]، جلال دهقانی اشکذری با فیلم «خانه‌ای کنار ابرها» در جشنواره سی و دوم فجر شناخته شد و پس از آن اقبال تهیه‌کنندگان برای همکاری با او بیشتر شد. او در دوره سی و چهارم با فیلم دلبری در بخش سودای سیمرغ حضور دارد و در این گفت‌وگو ضمن توضیحاتی درباره این فیلم از تجربیاتش در ساختن فیلم برای اولین بار و مشکلات آن سخن گفته است.

در ابتدا درباره فیلم اولتان «خانه‌ای کنار ابرها» صحبت کنید و بفرمایید چطور شد که توانستید اولین بار این فیلم بلند را بسازید؟ از بدنه سینما کسی حمایت کرد یا اینکه خودتان با امکانات خودتان ساختید؟
فیلمنامه آن را نوشته بودم و یک سالی از نوشتن آن گذشته بود. به چند تهیه‌کننده سینما که می‌شناختم دادم ولی به دلایلی معطل شدم. تا اینکه به این نتیجه رسیدیم که خودمان این کا را به صورت یک مجموعه انجام دهیم. بعضی از دوستان دور هم جمع شدند و فیلمنامه را خواندند در نتیجه کار شکل گرفت.

هزینه ساخت را خودتان پرداختید؟
بله خودمان پرداخت کردیم. بعضی از دوستان که هشت نفر شدند و وام گرفتند. یا اینکه قرض کردند که در نتیجه شروع به کار کردیم. ما به تهران آمدیم و با یک تهیه‌کننده صحبت کردیم. شروع رسمی کار از طریق همان مجموعه فرهنگی بود.

با توجه به اینکه خودتان در فیلم اول مشکلاتی را تحمل کردید، نظر شما درباره ورود فیلمسازان اول با سینما چیست و اینکه فکر می‌کنید فیلمسازان جوان با چه مشکلاتی رو‌به‌رو هستند؟
حوزه فیلمسازی دارای محدودیت‌هایی است. اگر بخواهیم حساب کنیم در سال حدود ۷۰ فیلم بیشتر ساخته نمی‌شود و گاهی به اکران هم نمی‌رسند یا مشکلات دیگر که بر سر راه فیلمسازان وجود دارد. بسیاری از مجموعه‌ها می‌خواهند از پیشکسوتان یا کسانی که در فیلم‌های قبلی خود موفق شد‌ه‌اند استفاده کنند. ریسک نمی‌کنند. بسیاری دوست دارند با کسانی کار کنند که امتحان خودشان را پس داده‌اند. ورود به عرصه فیلمسازی خیلی سخت است.
شاید اگر خودم با این شروع کار نکرده بودم هنوز باید به این فکر می‌کردم که یکی فیلمنامه من را بخواند! در نتیجه فیلم دوم من هم ساخته نمی‌شد.
فکر می‌کنم در مرحله اول برای ورود به این عرصه باید فیلمنامه خوبی داشته باشند. پیدا کردن سرمایه‌گذار مرحله بعدی است. همچنین بسیاری از نهادها باید حمایت کنند. بعد از اینکه فیلم من ساخته شد مثلاً سازمان اوج حمایت کرد در صورتی که قبل از آن اصلاً توجهی نمی‌کرد. البته شاید ما هم باید به آنها حق بدهیم.
الان ارشاد شرایط جدیدی برای کارهای اول دارد، در ابتدا با تهیه‌کننده اول نمی‌توانید کار کنید و بعد از آن باید مشخص کنید که آیا صلاحیت برای ساخت فیلم را دارید یا ندارید، به نظر شما این شرایط درست است؟
به این موضوع می‌توانیم از دو جنبه نگاه کنیم. جنبه اول چون یک فضای جدی است و حواشی دارد مجبورند شرایط خاصی برای ورود بگذارند. ناخودآگاه فضای رقابتی شروع می‌شود که آثار خوب و بد دارد. به نظر من کار بدی نیست.
من خودم قبل از اینکه فیلم اولم را بسازم چند تله فیلم کار کرده بودم یعنی اینکه به سمتی رفته بودم که فیلم کوتاه کار کردم و بعد از آن به این نتیجه رسیدم که می‌توانم فیلم بلند بسازم. من می‌دانستم کسی برای من سرمایه‌گذاری نمی‌کند و متوجه شدم که کسی حاضر نیست این فیلمنامه را اجرایی کند.

یعنی فیلمسازی ما مانند قیف برعکس است اول آن سخت است و بعد راحت‌تر کار می‌کنند. نظرتان چیست؟
بله درست است بعد از ورود راحت‌تر کار می‌کنند ولی تا به حال هم بوده‌اند کسانی که فیلم اول را ساخته‌اند ولی نتوانستند فیلم دوم را بسازند.

شما چه کاری انجام دادید که به سرنوشت آنها دچار نشوید؟
سعی می‌کنم فیلمنامه تولیدی بنویسم. مثلاً اگر من یک فیلمنامه بنویسم که سه میلیارد هزینه دارد این موضوع برای تهیه‌کننده سخت است چون باید ریسک کند و حق دارد زیرا به راحتی نمی‌توانند ریسک کنند. من سعی کردم کاری کنم که بتوانم فیلم دوم خودم را بسازم. در فیلم دوم سوژه‌ای را در نظر گرفتم تا بتوان با هزینه کم و از طریق اسپانسر این فیلم را ساخت. هوشمندی‌هایی را درباره فیلم دوم انجام دادم. این کار یک نوع بالانس شرایط است.

اگر فیلمی را تولید کنید فکر می‌کنید برای اکران با چه مشکلاتی مواجه می‌شوید؟
وقتی با تهیه‌کننده کاربلد و حرفه‌ای کار کنیم و یک تعامل دو طرفه اتفاق بیفتد مشکلات حل می‌شود. تهیه‌کننده تجربه دارد و موضوع اکران تا حدودی حل می‌شود. به نظر من حضور تهیه‌کننده حرفه‌ای بسیاری از مشکلات را برطرف می‌کند.
در فیلم اولم ما شرایط خاصی داشتیم زیرا تهیه‌کننده‌ای که در زمینه اکران کار کرده باشد را نداشتیم. ما هفته اول حتی نمی‌دانستیم کف فروش به چه معنایی است. در نهایت از اکران راضی نبودم. به نظر من اصلاً فروش خوبی نداشتیم. در شهرستان‌ها فروشمان بهتر بود. کسانی که فیلم را می‌دیدند از کار راضی بودند ولی از فروش آن اصلاً راضی نبودم.

مواجه شدن فیلمساز اول با جشنواره را چطور ارزیابی می‌کنید؟
فضای جشنواره یک فضای خاص است. عوامل سینما به جشنواره توجه می‌کنند زیرا جشنواره برای همه مهم است. تماشاگر حرفه‌ای می‌آید در نتیجه هنرمند هم دوست دارد کارش جایی ارائه شود که دیده شود. فکر می‌کنم جشنواره محفل خوبی برای دیده شدن است.

از دیده شدن فیلمتان در جشنواره راضی بودید؟
بله بازخورد خوبی داشت ولی ما نتوانستیم این برخورد را به سمتی که مد نظرمان بود هدایت کنیم. نتوانستیم فضای خوب جشنواره را به تبلیغات برسانیم.
بعد از آن شما سریال «حانیه» را کار کردید، کمی درباره آن صحبت کنید.
این سریال مانند فنری بود که چند سال جمع شده بود. من فیلمنامه‌ای که ارائه دادم همه چیز آن مشخص بود. و دوستان تلویزیون هم خواندند و قبول کردند. خدا راشکر هم شبکه از فیلم راضی بود، عوامل و مخاطبین هم از کار راضی بودند. بازخورد مخاطبان هم خوب بود. راضی‌کننده بود.

درباره فیلم بعدی «دلبری» صحبت کنید. پیش‌بینی شما از میزان استقبال در جشنواره چطور است؟
نمی‌توانیم قبل از دیده شدن نظر بدهیم. این فیلم یک فضای اجتماعی دارد و به تبعات جنگ می‌پردازد و در زمان حال هم روایت می‌شود.

با توجه به اینکه با یک تهیه‌کننده حرفه‌ای هم کار کردید تجربه شما از ساخت این فیلم چطور بود؟
تجربه خوبی بود. فضا کاملاً حرفه‌ای بود. تهیه‌کننده و عوامل خوبی داشتیم. تعامل خوبی داشتیم و راحت حرف هم را می‌فهمیدیم. گاهی با تهیه‌کننده‌ای که تجربه و مهارت خوبی نداشته باشد دچار مشکلات زیادی می‌شویم. من در این کار با تهیه‌کننده راحت بودم و تعامل خوبی میان ما شکل گرفته بود.

درباره فیلمتان نظر هیئت انتخاب را خودتان جویا شدید؟
من از چند نفر که پرسیدم راضی بودند. من با روزنامه‌ای مصاحبه داشتم که بعد از اتمام کسی که مصاحبه کرده بود از هیئت انتخاب پرسیده بود که از چه کارهای راضی هستید که گفته بودند یکی از کارها فیلم «دلبری» است ولی خودم اصلاً با اعضای هیئت انتخاب صحبت نکرده‌ام.

درباره جشنواره عمار صحبت کنید، آن جا هم حضور داشتید و برنده شدید، این جشنواره را چطور می‌بینید؟
به نظر من جشنواره عمار از زمانی که شروع به کار کرد رو به رشد است و راه خوبی را در پیش گرفته است. این جشنواره با جشنواره‌های دیگر تفاوت دارد که این متفاوت بودن راه خوبی است. به نظر من به این جشنواره نیاز داشتیم زیرا جای خالی آن کاملاً مشهود بود.

چه نقدی به این جشنواره دارید؟
وقتی یک جشنواره هنوز پنج سال است که برگزار می‌شود نمی‌توانیم با نگاه نقد به آن نگاه کنیم. تا به حال به این موضوع فکر نکرده‌ام.

اگر فیلمتان در جشنواره پذیرفته نمی‌شد سعی می‌کردید با دبیر صحبت کنید و تلاش می‌کردید که این فیلم پذیرفته شود؟
من اگر بلد بودم این کار را انجام می‌دادم ولی من این کارها را بلد نیستم. اگر فیلمی به جشنواره نرود دلیل بر بد بودن آن فیلم نیست. چون ناخودآگاه همه وقتی کار می‌کنند با نگاه خودشان فکر می‌کنند فیلم خوبی ساختند و زمانی که انتخاب نمی‌شود ناراحتی‌هایی به وجود می‌آید. شاید اگر من بودم درخواست می‌کردم که فیلم من را یک بار دیگر ببینند. این طبیعی است. من زمانی که فیلم می‌سازم تمام توانم را صرف ساخت فیلم کنم اما عموماً روحیه این را ندارم که به دنبال کارهای حاشیه‌ای بروم.

بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر فیلمشان در جشنواره قبول نشود حتماً کارشان خوب نبوده است، شما با این دیدگاه موافق هستید؟
الان به این شکل نیست. البته برای کارگردان‌ها جشنواره مهم است و این یک سری تبعات دارد بعضی‌ها سرخورده و افسرده می‌شوند و فکر می‌کنند به آخر خط رسیده‌اند.
البته این موضوع بیشتر به ضرر کسانی می‌شود که فیلم را فقط به صرف جشنواره بسازند. اگر فقط به نیت جشنواره فیلم بسازیم اگر قبول نشود برایش بد می‌شود چون نمی‌تواند آن را برای دید عموم به نمایش بگذارد ولی کسی که فیلم را فقط به خاطر جشنواره نمی‌سازد موفق‌تر است و آن فیلم اگر خوب ساخته شود در هر شرایطی دیده می‌شود.
با توجه به اینکه از بازیگران و عوامل حرفه‌ای مانند آتیلا پسیانی استفاده کردید تعاملتان با آنها به عنوان یک کارگردان تازه‌کار چطور بود؟
براساس تجربه‌ای که در این چند سال دارم می‌گویم وقتی بدانیم که دقیقاً چه می‌خواهیم می‌توانیم همکاری خوبی داشته باشیم. بازیگران حرفه‌ای با کارگردان‌های مطرح کار کرده‌اند در نتیجه کار حرفه‌ای انجام می‌دهند. وقتی یک کارگردان و تهیه‌کننده کاربلد سر کار حضور داشته باشد ناخودآگاه کار خوب پیشرفت می‌کند. من خودم به فیلمنامه و فضای کار آشنایی داشتم. چون می‌دانستیم چه می‌خواهیم پس دچار مشکل نمی‌شدیم.
اگر عوامل فیلم با یکدیگر ارتباط مؤثر برقرار نکنند فیلم به نتیجه نمی‌رسد. وقتی کارگردان با بازیگر درگیر می‌شود به این دلیل است که فیلمساز نمی‌داند چه می‌خواهد. وقتی کارگردان بداند چه می‌خواهد همه کارها درست می‌شود. من سعی کردم بدانم چه چیز می‌خواهم و با عوامل هم تعامل خوبی برقرار کنم.

فیلم شما داستان‌گو است؟
بله شدیداً همین طور است.

قهرمان هم دارد؟
بله همه بازیگران تقریباً قهرمان قصه‌اند.

منظورم قهرمان به معنی کلاسیک آن است.
بله این فیلم قهرمان دارد. یک بازیگر اصلی داریم که بار اصلی داستان را به دوش می‌کشد. با اینکه کار سختی بود و فیلمنامه آرام پیش رفت اما فکر می‌کنم به نتیجه برسیم.

برای کار بعدی برنامه‌ای دارید یا هنوز مشخص نشده است؟
روی یک فیلمنامه کار می‌کنم اما می‌خواهم بازخورد این فیلم را ببینم و بعد به سراغ کارهای دیگر بروم.

منبع: جوان