- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

حیدریان: اثر هنری مبتنی بر عقل و وحی باشد راهگشا است

حیدریان: اثر هنری مبتنی بر عقل و وحی باشد راهگشا است

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «محمد (ص)» وجود مایه‌های عقلی و الهی در آثار سینمایی را ضمانت تاثیر آن‌ها دانست.

پایگاه خبری- تحلیلی سوره سینما، ساده‌ترین تعریفی که از سینمای اجتماعی به ذهن می‌رسد سینمایی است مبتنی بر متن جامعه. سینمایی که محور فیلمنامه آن بر مسائل موجود اجتماعی و با نگاهی جامعه شناختی همراه است. به نظر می‌رسد اگر این گونه سینمایی بتواند بنا بر تعریف خود بیشترین نزدیکی را با مردم و مسائل آنها داشته باشد مؤثرترین گونه سینمایی در جذب مخاطب نیز خواهد بود. اما این سؤال مطرح است که اساسا هر مسئله اجتماعی را و با هر لحنی می‌توان در سینما نشان داد؟ آیا عنایت مدیران سینمایی به این تنوع و بازگذاشتن دست هنرمند در پرداختن به این تنوع تا چه میزان است؟

محمدمهدی حیدریان تهیه‌کننده فیلم «محمد(ص)» که در حوزه سینما فعالیت اجرایی داشته،درباره تعریف سینمای اجتماعی به خبرنگار پایگاه خبری-تحلیلی سوره سینما گفت.ابتدا توضیح این نکته لازم است که هنرمند و به ویژه سینماگر مولد و خالقی است که در تعامل با جامعه و متأثر از آن اثر خود را تولید یا خلق می‌کند. حال در تعریف و تبیین سینمای اجتماعی باید گفت اولا باید توجه داشت که بسیار اتفاق می‌افتد که هنرمند ، جامعه یعنی گروهی از مردم که مشترکات خاصی دارند را انتخاب می‌کند و این در طیفی وسیع می‌تواند صورت پذیرد.

حیدریان افزود: حوزه مشترک این جامعه انتخابی می‌تواند فرهنگ و آداب، تحصیلات و شغل، ویژگی‌های فکری، اعتقادی یا سیاسی و از این دست باشد. ثانیا این تأثیر می‌تواند متوقف به ادراک حسی باشد و همین سطح از تأثیر را نیز دنبال کند یا اینکه احساسی را به عنوان قوه مدرکه ابتدایی به کار گیرد و با ارائه آن به عقل و مبانی فرایندی را طی کند و مقصد را هم ادراک عقلی مخاطب انتخاب کند.

رئیس سابق اداره نظارت و ارزشیابی سینما ادامه داد: ثالثا هنرمند می‌تواند پس از دریافت و انتخاب یا متأثر شدن از موضوع و مسئله‌ای ضمن درک و هضم آن و عبور از آن قصدراه نمایی و روشنگری و یا راهنمایی کند یا اینکه صرفا متوقف در آیینه‌گی و صورت نمایی شود و به همین بسنده کند.

عضو هیئت امنای بنیاد سینمایی فارابی افزود: نکته دیگر این است که اثری که حاصل فرایند صرفا حسی باشد را می‌توان تولید یک اثر هنری دانست و آنچه از مسیر حس به عقل و مبانی راه یافته و نهایتا در صورت و شکلی محسوس حاصل کشف ذهنی هنرمند می‌شود را می‌توان خلق اثر نامید.

وی ادامه داد: تاکنون همه اشکال مذکور در خلق و تولید آثار هنری مورد نظر و عمل هنرمندان مختلف قرار گرفته و البته گریزناپذیر و طبیعی است. اگر ما شرایط را برای درک عمیق‌تر هنرمند و زمینه را برای خلق اثر مهیا کردیم ، می‌توانیم انتظار اقبال بیشتر و تأثیر مخاطب هم داشته باشیم و اگر میدان به دست سهل پسندی و صورت گرایی افتاد، نمی‌توان انتظاری بیش از روزمرگی و دنباله‌روی متقابل و البته غیر قابل اتکای حوادث و موضوعات با محصولات و مخاطبین را داشت.

محمدمهدی حیدریان گفت: وجود انواع تولیدات و آثار اجتناب ناپذیر و با اندکی توجه مفید است و همه مسائل را هم می‌توان در چارچوب این تنوع، طرح و بسط داد. اما باید با تدبیر متولیان اداره امور جامعه، راه را برای غلبه و تسلط فضای هنری و وجود آثار هنری مبتنی بر عقل و وحی و طرح موضوعات منجر به راهنمایی و راهگشایی افراد جامعه هموار کرد که این وظیفه اصلی حکومت است.