- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

گفتگوی «سوره سینما» با سازنده پربیننده‌ترین برنامه اینترنتی کشور/ صدری‌نیا: خود ما در مورد حجم استقبال و مخاطب جزو غافلگیرشدگان هستیم!/ جای رشیدپور بودم، «دید در شب» را رها نمی‌کردم و به تلویزیون برنمی‌گشتم/۴۰۰ دانشگاه هر هفته «دکتر سلام» را اکران می‌کنند

sadrinia 1

سوره سینما [1]محمدرضا تاجداری [2] : در سالها و ماههای اخیر هر روز بر تعداد برنامه‌های اینترنتی کشور افزوده می‌شود، تولیدات متنوعی که اساسا نه برای پخش از رسانه‌هایی مانند تلویزیون بلکه با چارچوب‌های حاکم بر فضای مجازی و برای عرضه در بستر سایتها و شبکه‌های اجتماعی ساخته می‌شوند و تا اینجا هم توانسته‌اند مخاطبان گسترده‌ای را برای خود دست و پا کنند و تاثیرگذار ظاهر شوند.

اما «دکتر سلام» یکی از قدیمی‌ترین برنامه‌های اینترنتی و همچنان با اختلاف بسیار پرمخاطب‌ترین آنهاست. مجموعه طنزی که توانسته در سه سال گذشته بسیار تاثیرگذار ظاهر شود و تعداد مخاطبینش به جایی رسیده است که می‌تواند برای حضور در جشن سالگردش چند هزار نفر را از شهرستان به تهران بکشاند. با «علی صدری‌نیا» سازنده مجموعه موفق «دکتر سلام» گفتگویی انجام داده‌ایم که خواندنش خالی از لطف نیست:

«دکتر سلام» پربیننده‌ترین برنامه‌ی اینترنتی کشور است

آقای صدری‌نیا با توجه به آماری که در اختیار دارید، آیا «دکتر سلام» در حال حاضر پرمخاطب‌ترین برنامه اینترنتی کشور است؟

فکر می‌کنم در میان برنامه‌هایی که فعلاً موجودند، طبق آمار بازدیدهایی که حداقل از برنامه‌های دیگر دیده‌ام، فعلاً آمار بازدیدهای ما بالاتر است، بعضاً این آمار بازدیدها، ضریب اکران‌ها و دانلود هم می‌خورد. فکر می‌کنم بر این اساس باید همین‌طور باشد. هر چند که ممکن است جامعه مخاطبین متفاوتی داشته باشند.

طبق آمارهایی که گرفته‌اید، دیگر چه برنامه‌هایی در فضای مجازی پربیننده هستند؟

فکر می‌کنم جدی‌ترین و تازه‌ترینش برنامه رضا رشیدپور بود.

دید در شب.

بله.

جای «رشیدپور» بودم، «دید در شب» را رها نمی‌کردم و به تلویزیون برنمی‌گشتم

که تعداد دانلودهایش از شما کمتر بود.

تعداد بازدیدها و دانلودهایی که در آپارات دیدم از ما کمتر بود، ولی به لحاظ نفوذی که پیدا کرده بود و از نظر تعداد مخاطبی که داشت آن را می‌دید و خبرسازی که کرد، به نظرم یک برنامه جدی فضای مجازی بود و اگر جای رضا رشیدپور بودم، رهایش نمی‌کردم و دو باره به تلویزیون برنمی‌گشتم.

به نظر شما تأثیرگذاری یک برنامه‌ی اینترنتی مثل «دید در شب»، از تأثیرگذاری برنامه‌ای در تلویزیون بیشتر است؟

نه با هم تفاوت هایی دارند؛ اما احساس می‌کنم فضای مجازی دارد خیلی جدی می‌شود. خیلی جدی‌تر از تلویزیون؛ البته از نظر تعداد بیننده هنوز با تلویزیون تفاوت معناداری دارد. حتی وقتی رشیدپور ساعت هشت صبح هم برنامه دارد، حتماً خیلی مخاطب دارد، ولی احساس می‌کنم اولاً فضای رسانه‌ای دارد به سمت فضای مجازی می‌رود و ثانیاً احساس می‌کنم تأثیرگذاری، خبرسازی و همه اینها جدیداً دارد خیلی بیشتر از فضای تلویزیون و امثال اینها می‌شود. کما اینکه هر برنامه‌ی دید در شب کلی حاشیه‌ساز و خبرساز می‌شد، ولی من فعلا جایی ندیدم نکته‌ای از برنامه‌ی تلویزیونی رشیدپور رسانه‌ای شود. برنامه عیدش هم همین‌طور بود.

به گفته مخاطبان صراحت و شجاعت مهمترین دلیل استقبال از «دکتر سلام» است

شاید دلیل استقبال مردم از برنامه‌ای مثل «دید در شب» معلوم باشد. مصاحبه‌های شفاف با افراد شناخته‌شده، ولی «دکتر سلام» چه خصوصیتی دارد که این‌قدر پرمخاطب است و حتی بیشتر از «دید در شب» دیده می‌شود؟

ما در پایان قسمت صدم یک نظرسنجی را با جامعه آماری ۳۵۰۰ نفر از مخاطبان «دکتر سلام» انجام دادیم که نظرسنجی بسیار خوبی بود، منتهی باید یک ربع وقت می‌گذاشتند و این پرسش‌نامه را پر می‌کردند. نتایج بسیار جالب بودند. «دکتر سلام» یک برنامه طنز است و واقعاً طنز بودنش کمک بزرگی به جذب مخاطب کرده است، ولی در این نظرسنجی علاوه بر اینکه خواسته بودیم به طنز بودن و سایر موارد آن نمره بدهند، یک سئوال گذاشته بودیم که مهم‌ترین دلیلی که دارید «دکتر سلام» را می‌بینید چیست؟ و باید یک گزینه را انتخاب می‌کردند. صراحت و جسارت «دکتر سلام»؟ اینکه مهم‌ترین اخبار هفته را دارید در یک بسته خبری می‌بینید؟ یا طنز بودنش است؟ ۷۶ درصد مخاطبان گفته بودند به خاطر صراحت و شجاعت «دکتر سلام» آن را تماشا می‌کنند. قریب به ۲۰ درصد گفته بودند به خاطر اینکه مهم‌ترین اخبار هفته را در این بسته می‌بینیم و فقط ۴ ، ۵ درصد گفته بودند به دلیل طنز بودنش است. با اینکه فرم طنز کمک کرده، ولی برای مخاطب کاملاً محتوا مهم است. یعنی فقط این نبود که صرفاً بخندد و الحمدلله این نتایج خیلی به ما کمک کرد در این مسیر پیش برویم. فکر می‌کنم مهم‌ترین دلیل موفقیت این برنامه این است که دارد روی خط قرمزها قدم می‌زند.

sadrinia-2 [3]

از اول هم نمی‌خواستیم پز بی‌طرفی بدهیم

از قدیم تحلیلی وجود داشت که می‌گفتند سریال یا فیلم سینمایی حزب‌اللهی مخاطب ندارد، بنابراین هر کسی که می‌خواست وارد این عرصه شود می‌گفتند کمی فتیله را پایین بیاور و کمی محافظه‌کارانه‌تر عمل کن. شما از همان اول می‌دانستید قرار است انقلابی عمل کنید؟ اصلاً به این فکر افتادید که یک مقدار محافظه‌کارانه‌تر عمل کنید تا قشری هم که روشنفکر غیرحزب‌اللهی هستند جذب شوند؟

چهار پنج قسمت اول چالشی‌ترین قسمت‌های «دکتر سلام» در اتاق فکرمان بود. چرا؟ چون باید چهارچوبمان در می‌آمد که آقا! ما داریم نقد می‌کنیم، ولی آیا این یک شوخی معمولی است؟ آیا می‌خواهیم هر چیزی را نقد کنیم؟ اصلاً از چه زاویه‌ای می‌‌خواهیم نقد کنیم؟ الحمدلله نتیجه این چالش این شد که قرار گذاشتیم چهارچوب نقدمان چهارچوب انقلاب اسلامی باشد و کاری هم به جناح‌بندی‌های سیاسی نداشته باشیم. حالا دیگر هر کسی را که می‌خواهیم بسنجیم، اصولگرا، اصلاح‌طلب، اعتدالی و… را با این معیار می‌سنجیم. به خاطر همین هم قبل از انتخابات سال ۱۳۹۲، بالاخره به هر کدام از کاندیداهای موجود در صحنه نقدی کرده‌ایم. ما با همین چهارچوب و معیار از فلان وزیر می‌پرسیم چرا در فلان شبکه اجتماعی فیلترشده حضور دارید؟ با همان چهارچوب هم آقای دکتر حداد عادل و آقای دکتر توکلی را نقد می‌کنیم. یعنی خط‌کش و معیارمان در مورد آدم‌های مختلف و طیف‌های مختلف تفاوت نمی‌کند.

نکته‌ی مهم‌تر در بحث انقلابی بودن، بعضی از ما گاهی احساس می‌کنیم باید کمی هم پز روشنفکری و بی‌طرفی بدهیم. این پز بی‌طرفی به نظر من کار را تبدیل به یک کار خنثی می‌کند که هیچ‌کس دردش نگیرد و یا اگر از این جناح یک نفر را زدیم، از آن جناح هم باید حتماً یک نفر را بزنیم. اسم این را بی‌طرفی و بی‌طرفانه عمل کردن نمی‌گذارم. در مواجهه با مسائل، داستان ما داستان حق و باطل است و در دعوای حق و باطل بی‌طرف بودن اصلاً معنا ندارد. بنابراین از همان اول چیزی که برای ما مهم بود این بود که نمی‌خواستیم پز بی‌طرفی بدهیم. ما بی‌طرف هستیم، ولی ممکن است در یکی از شماره‌هایمان ۸۰ درصد سوژه‌هایمان دولتی باشند و در یکی از شماره‌هایمان ۸۰ درصدشان اصلاح‌طلب و در شماره بعدی برعکس شود و اصولگرا باشند. چیزی که این را مشخص می‌کند آن چهارچوب و خط‌کش است. حالا اگر در این هفته جناحی گاف نداد، به زور برایش گاف نمی‌تراشیم که بگوییم آقا! ما حتماً بی‌طرف هستیم و حالا که یکی از این طرف را زده‌ایم، یکی را هم از آن طرف بزنیم که مخاطب بگوید چقدر اینها بی‌طرف هستند! اگر با خط‌کش حق و باطل با مسئله مواجه شویم، دیگر این مسائل مطرح نمی‌شوند و چیزی که برای ما مهم است، این خواهد بود که حق بگوییم. اتفاقاً به نظر من حسن کار ما این بود که بر مبنای چهارچوب‌های انقلابی جلو آمده است و اصلاً چون بر این مبنا جلو آمده، این‌طور مخاطب جذب کرده است. مخاطبی که باید یک مقدار در باره‌اش صحبت کنیم و خود ما را هم غافلگیر کرده است که چطور یک برنامه اینترنتی و در فضای مجازی می‌تواند این حجم مخاطب را به یک همایش بیاورد؟

رهبری فرمودند که اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است

الان همه می‌دانند اکثر مخاطبان سینما قشر روشنفکر هستند. شاید چنین تفکری در مورد فضای مجازی هم وجود داشت که اگر شما برنامه‌ای برای طیف روشنفکر مثل «دید در شب» یا «تی‌وی پلاس» بسازی می‌گیرد، ولی برنامه اینترنتی معمولاً برای مخاطب حزب‌اللهی نمی‌گیرد. مگر ما چقدر مخاطب حزب‌اللهی داریم که اهل اینترنت‌گردی باشند، ولی «دکتر سلام» نشان داد این‌طور نیست. این را چگونه تحلیل می‌کنید؟

فکر می‌کنم تا یکی دو سال پیش بچه‌های انقلابی هنوز یک ذره دو به شک بودند که آیا باید در فضای مجازی وارد بشویم یا نشویم؟ اما جمله‌ای که آقا در باره فضای مجازی گفتند به نظر من بسیار عجیب است که اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است. این جمله بسیار عجیب است و ما کم روی آن کار کردیم و کم آن را شکافته‌ایم. به همین دلیل می‌گویم هر چه در فضای مجازی بیشتر پیش می‌رویم، متوجه می‌شویم تأثیرگذاری آن دارد بیشتر می‌شود. لذا موقعی که داشتیم در باره طراحی «دکتر سلام» بحث می‌کردیم، همه بحثمان این بود که کاری را تولید کنیم که دیگران در فضای مجازی نکرده‌اند و بتواند در فضای مجازی اثرگذارتر باشد. به خاطر همین برایش مشخصاتی را در نظر گرفتیم که کاملاً آن را از یک برنامه تلویزیونی متفاوت می‌کرد. بعضی‌ها می‌گویند ای کاش «دکتر سلام» از تلویزیون پخش می‌شد. من می‌گویم که اصلاً…

sadrinia-3 [4]

اگر روزی «دکتر سلام» از تلویزیون پخش شود، خراب می‌شود

اصلا نمی‌شود «دکتر سلام» را از تلویزیون پخش کرد.

و دوست هم ندارم که این برنامه از تلویزیون پخش شود. اگر روزی قرار باشد «دکتر سلام» از تلویزیون پخش شود، خراب می‌شود. لذا همه‌ی تلاشمان این بود که با مختصات فضای مجازی و مخاطب فضای مجازی برنامه‌ای را طراحی کنیم و در آن فضا موفق باشیم. حتی بعضا تکه‌های طنزی که لابلای کار از آنها استفاده می‌شود، تکه معروف‌های فضای مجازی هستند و داریم سعی می‌کنیم متناسب با مخاطب فضای مجازی پیش برویم. به نظر می‌رسد تأثیرگذاری و اهمیت فضای مجازی نسبت به تلویزیون بیشتر شده است، در صورتی که آن هم خیلی اهمیت دارد.

اگر «صرفاً جهت اطلاع» بدون خط قرمزهای صداوسیما تولید می‌شد خیلی فراتر می‌رفت

این را قبول دارید که یکی از دلایل خوب دیده شدن «دکتر سلام» می‌تواند این باشد که شما خط قرمزهای صدا و سیما و محدودیت‌های آنجا را ندارید؟

ممکن بود اگر مثلاً کامران نجف‌زاده بدون خط قرمزهای صدا و سیما بخواهد «صرفاً جهت اطلاع» را تولید کند، خیلی فراتر برود و راحت‌تر بتواند پیش برود، ولی ما از همان اول بحثمان این بود اولاً پشتوانه‌های «دکتر سلام» چیست؟ اینکه صراحت و شجاعت دانشجویی داشته باشیم، خط قرمزهای صدا و سیما را نداریم و در برخورد با مسائل می‌توانیم دقیقاً تحلیلی جلو برویم و این‌طور نیست که… مثلاً در یک برنامه انتقادی صدا و سیما چیزی را می‌گویند، هفته بعد فشارها زیاد می‌شود، هفته بعد فتیله را پایین می‌کشند، هفته بعد می‌بینید تا یک ماه به فلان سوژه نمی‌پردازند. یعنی کاملاً با فراز و نشیب همراه است، ولی در «دکتر سلام» هدف ما این بود روند ثابتی داشته باشد و یک زیربنای تحلیلی و یک جریان‌شناسی برای مخاطب ایجاد کند. اینکه بعضی از کلمه‌های «دکتر سلام» به یک فرهنگ تبدیل می‌شود. یعنی مثلاً وقتی فلان آدم را می‌گوییم فریدون هفته یا خاطره و… به فرهنگ تبدیل می‌شود به خاطر این است که برای مخاطب ما این موضوع باز شده است که این بنده خدا چرا این نوع عملکرد را دارد. چون در فضای مجازی دست بر و بچه‌های «دکتر سلام» بازتر بوده و الحمدلله تیم خلاقی هم پای کار است ـ بچه‌های اتاق فکر و دیگران منهای خودم را می‌گویم ـ و نگاه واقعاً مستقل دانشجویی دارد، الحمدلله توانسته است به این شکل جا بیفتد.

«دکتر سلام» به خاطر قالبی که دارد مورد استقبال است

شما سه سال است که دارید «دکتر سلام» را می‌سازید، به این فکر نیفتاده‌اید که تا حدی فرم را تغییر بدهید و یا به سراغ آیتم‌های تولیدی بروید و آیتم‌هایی را که مخصوص خودتان باشد تولید کنید؟

یک چیزی که برایمان مشخص هست این است که «دکتر سلام» به خاطر قالبی که دارد مورد استقبال است و اگر بخواهیم فرم آن را عوض کنیم، دیگر «دکتر سلام» نخواهد بود. ممکن است به این تغییر هم فکر کنیم، ولی بحث این است که «دکتر سلام» را به خاطر فرم ثابتش هست که همه می‌شناسند، اما آیتم‌هایی که ما معمولاً در ضمیمه کار اضافه می‌کنیم، در برهه‌ای «دفترچه خاطرات حاج‌آقا» یا «داستان‌های آقای محمدجواد» بوده است یا اخیراً انیمیشن «فرار از اوین» را اضافه کرده‌ایم و داریم تلاش می‌کنیم کنار کار، یک‌سری آیتم‌هایی را داشته باشیم و خلاقیت کار در همین نقطه پایان نگیرد. اخیراً داستانی را طراحی کرده‌ایم که اگر خدا توفیق دهد می‌خواهیم بیرون از «دکتر سلام» و در کنارش شعباتی بزنیم.

یعنی چه کنید؟

یعنی یک‌سری برنامه‌های دیگری در فضای مجازی بعنوان ضمایم «دکتر سلام» که هر کدام اسم خاصی دارد، ولی پیوست «دکتر سلام» و معلوم است تیم «دکتر سلام» آن را ساخته است و در آنجا می‌‌خواهیم به سراغ یک‌سری کارهای دیگر برویم. شاید در بعضی از آنها مباحث جدی‌تر باشند، شاید بعضی از آنها مستندمانند باشند و بعضی از کارهایی را که در خود «دکتر سلام» نمی‌شود کرد، چون ریتم ما باید تند و طنز باشد، باید کوتاه و مختصر حرف و تکه‌مان را بگوییم و به سراغ آیتم بعدی برویم. به نظرمان می‌رسد که مخاطب «دکتر سلام» به نقطه‌ای رسیده است که می‌شود از این برند استفاده و یک‌سری برنامه‌های دیگر را تهیه کرد. فعلاً در حال برنامه‌ریزی برای اینها هستیم. ان‌شاءالله بتوانیم در ماه‌های آینده کار کنیم.

sadrinia-4 [5]

فرم «دکتر سلام» اجازه نمی‌دهد که بیشتر از این در اتفاقات عمیق شود

انتقادی مطرح است که شما هم تلویحاً به آن اشاره کردید. آن انتقاد این است که «دکتر سلام» به اتفاقاتی که می‌افتند و بعضاً بسیار مهم هم هستند، خیلی عمیق وارد نمی‌شود و سطحی نگاه می‌کند و می‌گذرد. شاید دیگر لازم باشد بعد از این همه مدت به یک‌سری از اتفاقات به شکل عمیق‌تری پرداخته شود.

بعضی‌ها را وارد می‌شویم، ولی مدل «دکتر سلام» طوری است که بعضی وقت‌ها که مجبور می‌شویم این کار را انجام می‌دهیم و به اجبار «پرونده ویژه» می‌رویم، ولی خود «دکتر سلام» هم تعریفی دارد و قرار است اتفاقات شاذ هفته را بررسی کند، آن هم به صورت سریع، کوتاه و طنز، ولی بعضی از هفته‌ها مثلاً می‌بینیم قصه مجلس ششم را لازم است پرانتز باز و یادآوری کنیم و بگوییم آقا! ما مجلس ششم را دیده‌ایم، لذا در اینجا یک پرونده کامل راجع به مجلس ششم می‌رویم. یا مثلاً قصه بدعهدی‌های امریکا. در دوره‌ای با پژوهش خیلی خوبی که تیمی انجام داد، می‌خواستیم در آنجا مستندی تولید کنیم و دیدیم در این دوره تا بخواهیم مستند را تولید و بعد در باره‌اش تبلیغ و سپس پخش کنیم، کلی طول می‌کشد، برای همین آن پژوهش را شکستیم و همه چیز را در «دکتر سلام» آوردیم و واقعاً یکی از شماره‌های خوبمان بود و مورد استقبال هم قرار گرفت. بدعهدی‌های تاریخی امریکا را گفتیم. راهکاری که فعلاً برایش پیدا کرده‌ایم این است. هر چند که فکر می‌کنم «دکتر سلام» یک پله در سوژه‌هایش عمیق شده است. شاید قبلاً در مرحله شوخی بود، ولی الان کمی تحلیلی‌تر و عمیق‌تر به مسائل می‌پردازد، ولی اقتضائات فرم آن شاید اجازه نمی‌دهد بیشتر از این عمیق شود.

۴۰۰ دانشگاه هر هفته «دکتر سلام» را اکران می‌کنند

برای اینکه جواب این سئوال را کمی دقیق‌تر از شما بگیرم، پرسشم را به گونه‌ای دیگر مطرح می‌کنم. در کارهای ژورنالیستی مثلاً گفته می‌شود مطلبی نوشته شد و فلان اتفاق افتاد یا فلان مسئول از مشکلی اطلاع پیدا کرد و آن را رفع کرد. می‌خواهم بدانم از این دست اتفاقات تا به حال برای «دکتر سلام» افتاده است که بگوییم با پخش یک قسمت اتفاق مهمی افتاده است؟ چون اگر بخواهیم نگاه کنیم مثلاً می‌گوییم «دکتر سلام» بعد از اتفاقات سال ۱۳۹۲ ساخته شد و در آن انتخابات هم سازندگان «دکتر سلام» شکست خوردند.

چرا شکست خوردند؟

چون رأی شما روحانی نبود.

ما اصلاً برنامه تبلیغاتی و جناحی نبودیم. اتفاقاً به نظر من، ما کاملاً در انتخابات سال ۱۳۹۲ موفق بودیم.

چرا؟

فضای انتخابات سال ۱۳۹۲ را به خاطر بیاورید. بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ است، انتخابات مجلس قبلی توسط جریانی تحریم شده بود. اتفاقاً در انتخابات سال ۱۳۹۲ دغدغه اصلی ایجاد شور انتخاباتی بود. ایجاد اینکه اتفاقاً تکثر و جریانات و دیدگاه‌های مختلف وجود دارند و این فضای نشاط منتقل شود. برای ما در آن موقع هدف اولیه دانشگاه‌ها بود، یعنی ایجاد شور انتخاباتی در دانشگاه‌ها که الحمدلله این هدف کاملاً محقق شد. برای خود ما خیلی عجیب بود که بعضی سیاسیون می‌گفتند ما برای برنامه‌هایمان به هر دانشگاهی که می‌رویم، می‌بینیم قبل از آن دارد «دکتر سلام» پخش می‌شود. یک بازخورد گرفتیم و دیدیم حدود ۴۰۰ دانشگاه دارند هر هفته «دکتر سلام» را اکران می‌کنند. اگر ده قسمت «دکتر سلام» قبل از انتخابات سال ۱۳۹۲ را ببینید، اتفاقاً مخاطب ما در سایت، نظر می‌گذاشت که شما که دارید همه را می‌زنید. پس من به چه کسی رأی بدهم؟ فکر می‌کردند داریم همه را می‌زنیم و آخر سر یک نفر را می‌گوییم این اسطوره است که حلول کرده است. در صورتی که این‌طور نبود. لذا اتفاقا ما به هدفمان در انتخابات ۹۲ که ایجاد شور انتخاباتی در عین حال ایجاد آرامش و تبیین شرایط بود رسیده ایم.

sadrinia-5 [6]

یک آقازاده‌ زنگ زد و گفت چرا من را هم‌ردیف «مهدی هاشمی» قرار دادید!

اشاره کردید مسئولین هم «دکتر سلام» را می‌بینند و گاهی هم دردشان می‌آید. از این درد آمدن‌ها یکی دو مورد به ما بگویید که آیا تهدید شدید یا از شما شکایتی شد؟

مثلاً شماره‌ای داشتیم ویژه آقازاده‌های مختلف. یکی از آقازاده‌ها به خبرگزاری زنگ زده و گلایه کرده بود که چرا مرا زدید؟ و آخرین حرفش این بود که حالا مرا زدید، درست، چرا مرا کنار مهدی هاشمی گذاشتید و زدید؟ من که در آن سطح نبودم.

جالب بود.

گاهی در نمایشگاه مطبوعات بعضی از مسئولین و مقامات هم به ما گفتند ما ریز به ریز توهین‌هایی را که به ما کرده‌اید نوشته و مکتوب کرده‌ایم. یکی دو بار هم نیم ساعت، ۴۵ دقیقه‌ای با یکی از این دوستان صحبت می‌کردیم و می‌گفتند کارتان حرفه‌ای است، ولی دروغ می‌گویید. چند مورد را که گفتند، گفتم اینکه از خبر «ایرنا» بود، اینکه از خبر فلان جا بود و خود آن بنده خدا هم ماند که ما خبرهایی را کار می‌کنیم که خبرهای رسمی خبرگزاری‌های کشور قبل از تکذیبشان است.

کمک به نشر محصولات فرهنگی همسو

از این ظرفیتی که برایتان ایجاد شده است، چقدر سعی کرده‌اید برای ترویج چهره‌ها و کارهای خوب جبهه فرهنگی انقلاب استفاده کنید و کمی هم ایجابی کار کنید؟

یکی از داستا‌ن‌هایی که شاید از یک سال، یک سال و نیم پیش داشتیم همین ماجرای پیام‌های فرهنگی «دکتر سلام» بود که در آنجا از کتاب تا فیلم و محصولات فرهنگی مختلف را معرفی کردیم. در هر شماره یک اثر را معرفی کردیم. غیر از آن، در قصه ظرفیت‌های کنار «دکتر سلام» مثل جشن «دکتر سلام» یا کانال تلگرامی «دکتر سلام» باز این دغدغه ما بود. همین که واقعاً نگاهمان این بود که جاهای مختلفی را که بچه‌های انقلابی دارند کارهای قوی می‌کنند، در حد بضاعتمان به نشر آنها کمک کنیم. در جشن «دکتر سلام» که دو سال است داریم برگزار می‌کنیم، امسال که آثار را نگاه می‌کردم، دیدم آن‌قدر قابلیت دارند که می‌توانیم شب شعر طنز سیاسی برگزار کنیم.

یعنی این‌قدر آدم‌های مستعد داریم؟

بله، شخصیت‌هایی هستند که تریبون ندارند، ولی آثارشان قوی، جاندار، بامزه، طنز و پر از نکات بدیع است.

ثبت‌نام ۱۷ هزار نفر برای جشن سه سالگی

شما در جشن یک سالگی «دکتر سلام» نشان داده‌اید که اصلاً جمعیت را خوب پیش‌بینی نمی‌کنید. امسال که جشن سه سالگی را برگزار کردید،خوب پیش‌بینی کردید یا باز هم جمعیت بیشتر از حد انتظار شما بود؟

سال اول مشکل داشتیم. سال دوم الحمدلله به خاطر سالن وزارت کشور می‌دانستیم جمعیت چه تعداد هست، چون از قبل ثبت‌نام کرده بودیم و متناسب با ظرفیت سالن کارت ورود دادیم و الحمدلله مشکل نداشتیم. امسال دوباره به مشکل خوردیم. ما به خاطر حجم ثبت‌نام‌ها که تا ۱۷ هزار نفر ثبت‌نام کردند، دو سه بار مجبور شدیم سالن عوض کنیم، به اضافه اینکه سالن وزارت کشور آتش گرفته بود و نمی‌توانستیم از آن استفاده کنیم و مجبور شدیم به سالن ورزشگاهی بیاییم، والا تمایل اولیه‌مان این نبود.

سال بعد ان‌شاءالله سالن ۱۲ هزار نفری را باید بگیرید!

دو سه برنامه اول «دکتر سلام» که پخش شد، از آمار اکران‌ها و دانلودها متوجه شدیم چقدر خلاء وجود داشت و الحمدلله چقدر کار دیده می‌شود، در حالی که در شماره‌های اول واقعاً حداکثر ۴۰ درصد چیزی که می‌خواستیم محقق شده بود. یعنی گفتیم فعلاً شروع کنیم و شماره به شماره اصلاحش می‌کنیم. به جشن یک سالگی که رسیدیم، یک سالن ۴۰۰ نفره را گرفته بودیم و عزایمان این بود که آیا این سالن پر می‌شود یا نه؟ چون مخاطب یک برنامه بودن یک بحث است، اما…

خود ما در مورد حجم استقبال و مخاطب جزو غافلگیرشدگان هستیم!

آمدنش بحث دیگری…

خود من می‌گفتم مخاطبان برنامه را می‌بینند و حال می‌کنند، ولی اگر خودم بودم وقت نمی‌گذاشتم تا به سالن بروم. اینکه قرار است یک‌سری از شهرستان‌ها بیایند، اصلاً برایمان قابل تصور نبود. وقتی آن جمعیت ۳، ۴ هزار نفری در سال اول آمد و بعد در مصاحبه‌ها دیدیم طرف می‌گوید من از سیستان و بلوچستان آمده‌ام، دیگری می‌گفت من از کرمان آمده‌ام و… می‌پرسیدیم چرا آمدی؟ می‌گفت به خاطر اینکه این برنامه دارد حرف مرا می‌زند و آمدم که از آن حمایت کنم. در سال اول به‌قدری خسته شده بودیم که می‌خواستیم بعد از جشن یک ماه تعطیل و استراحت کنیم و یکمرتبه احساس کردیم از آن روز باری روی دوش ماست. این اتفاق برای خود ما عجیب بود و با دیدن این حجم از مخاطب قضیه برای خود ما هم جدی‌تر و حساس‌تر شد. اینکه دو باره سال دوم با برنامه‌ریزی بهتری نسبت به سال اول برگزار شد. فکر می‌کنم امسال با همه کمک‌هایی که گرفتیم، برگزاری خلاقانه داشتیم، به لحاظ جایگاه صحنه، نوع آیتم‌هایی که چیده بودیم و آدم‌های مختلف. به نظرم یک بخش جدی قضیه این است که این حجم مخاطب پای کار را دیدیم و این به ما اجازه می‌دهد برای آینده برنامه‌ریزی کنیم. برای امسال یک‌سری کارها و طرح‌های جدید داریم که ان‌شاءالله بتوانیم عملیاتی کنیم و جلو بیاییم، ولی واقعاً خود ما در مورد این حجم استقبال و مخاطب جزو غافلگیرشدگان هستیم!

sadrinia-6 [7]

نتوانستند «دکتر سلام» را بایکوت کنند

کارهایی که انجام می‌دهید و جشن‌هایی که برگزار می‌کنید در رسانه‌های غیر همفکر هم بازخورد دارد؟

اوایل سعی می‌کردند نادیده‌اش بگیرند و فکر می‌کردند نباید هیچ خبری را درباره آن منتشر کنند. اما همه روزنامه‌ها بعد از جشن‌هایمان در باره این رویداد تیتر زدند. امسال گزارش روزنامه‌های مختلف، مثلاً گزارش روزنامه شرق را خواندم و دیدم چه گزارش کامل و خوبی را از جشن امسال کار کرده است. روزنامه ابتکار همین‌طور. تا جایی تلاش می‌شد که دکترسلام دیده نشود، ولی الحمدلله پشت مجموع این قضایا اتاق فکر جدی هست، یعنی ده دوازده نفر از بچه‌هایی که هر تکه از این پازل ایده یکیشان بود و در باره همه اجزای آن بحث و پخته شده و نتیجه کار این شده است، لذا این کمک و این جریان باعث شد از بایکوت در بیاید و مجبور به دیدن و پاسخگو بودن نسبت به آن شوند.

ناراحتی جشن «دکتر سلام» برای یک جریانی خیلی زیاد بوده است

شما از اول هدفتان ایجاد شور انتخاباتی در انتخابات سال ۱۳۹۲ بود. الان با توجه به مخاطبی که می‌دانید زیاد هم هستند و «دکتر سلام» را نگاه می‌کنند هدفتان چیست؟

یک‌سری اهداف کوتاه مدت و مقطعی هستند و یک‌سری بلندمدت. یک‌سری خواب‌هایی است که ما برای «دکتر سلام» دیده‌ایم و فکر می‌کنیم اگر خدا قوت بدهد و چشمه‌های خلاقیت بچه‌های «دکتر سلام» را نخشکاند همچنان توفیق داشته باشیم کار را جلو ببریم، بنا داریم «دکتر سلام» را به عنوان یک رسانه طنز انتقادی پیشرو که دائماً دارد ضعف‌هایش را کم می‌کند و مرجع طنز سیاسی می‌شود، جلو ببریم و سعی می‌کنیم با همین نگاهی که تا به حال آمده‌ایم، بدون اینکه بخواهیم به جریان خاصی تمایل پیدا کنیم، پیش برویم و حرف حق بزنیم. این هدف «دکتر سلام» است، اما بنا به اقتضائات و رویدادهای سیاسی و ماجراهای حساسی که در کشور در مقاطع مختلف اتفاق می‌افتند، هدف‌های مختلفی باید طراحی شوند. یک وقت داستان، داستان نفوذ است که یک‌جور برنامه داریم. یک وقت قصه فساد اقتصادی در کشور است که برای آن هدف‌گذاری دیگری داریم و سعی می‌کنیم نقشمان را ایفا کنیم. در مجموع تلاشمان این است که در جبهه رسانه‌ای انقلاب «دکتر سلام» بتواند نقش خود را به‌خوبی ایفا کند. در برهه فعلی «دکتر سلام» کمکی برای تقویت جبهه انقلاب باشد. مهم‌ترین شعاری هم که از تریبون جشن «دکتر سلام» دادیم شعار «مرگ بر امریکا» بود. حالا اینکه به کسی بربخورد یا نخورد، جدی‌ترین شعار ما «مرگ بر امریکا» بود. خودمن چند روز پس از جشن «دکتر سلام» وقتی فیلم لحظه ورود سردار فدوی را می‌بینم کلی انرژی می‌گیرم. سردار فدوی و بر و بچه‌هایی که تفنگداران امریکایی را دستگیر کردند، آن حجم استقبال با آن شوری که سالن دارد منفجر می‌شود و خوشحال از اینکه این افراد به جشن ما آمدند. مطمئناً بر و بچه‌های جبهه انقلاب چه به جشن آمده، چه نیامده باشند، وقتی این صحنه را می‌بینند قوت قلب پیدا می‌کنند. از آن طرف هم جریانی که خواب دیگری برای آینده کشور دیده است، ایجاد یأس و ناامیدی می‌کند. در این چند روز جاهای مختلفی که می‌روم، احساس می‌کنم ناراحتی این جشن برای یک جریانی خیلی زیاد بوده است.

حرف آخر؟

آنچه برای خودم خیلی جذاب هست و بر و بچه‌های «دکتر سلام» به خاطر آن غافلگیر شدیم، مخاطب‌های پای کار «دکتر سلام» است. به سئوال اول شما برمی‌گردم که مهم‌ترین دلیل‌اش این است که «دکتر سلام» بدون رعایت ملاحظات و مصلحت‌‌اندیشی‌های غیر ضروری آمده و شعارهای انقلاب را سر دست گرفته است و برایش مهم نیست فلان آقا که این حرف را به او زده است به او برمی‌خورد. حرف حق را زده و صریح و جسور پیش آمده است. به همین دلیل جریان و مخاطبی احساس می‌کند حرف‌هایش در این دوره از زبان «دکتر سلام» شنیده می‌شود و این برای ما ارزش دارد و بار مسئولیت ما را سنگین می‌کند. در این دو سه سال تلاشمان بر این بوده است که سعی کنیم بیشتر و بهتر مسائل را تحلیل کنیم و درست بفهمیم و درست منتقل کنیم. امیدوارم خدا توفیق دهد و شرمنده نشویم.

ان‌شاءالله. با تشکر از وقتی که گذاشتید.