- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

اوضاع کساد رسانه ملی در ماه رمضان؛ فوتبال، والیبال و دیگر هیچ

padari-baradar

به گزارش سوره سینما [1]، رسانه ملی در ماه رمضان ۹۵ یکی از متفاوت‌ترین سال‌هایش را گذراند. متفاوت نه به معنای مثبتش که فرصتی باشد برای به تماشا گذاشتن خلاقیت و نوآوری در پیش گرفته شده برای تولید برنامه‌ها و مجموعه‌های بکر و دست‌اول برای این ماه آیینی، بلکه افتادن در تکرار مکرراتی که عوامل گوناگون از کمبود بودجه گرفته تا بسته بودن حلقه آدم‌های درگیر تولید در رسانه ملی در ایجاد آن موثرند.

رمضان امسال رسانه ملی را باید ماه فوتبال، والیبال و حجمی انبوه از برنامه‌های گفت‌وگومحوری دانست، مانند جنگ‌هایی که در برخی سینماهای فرسوده و تماشاخانه‌های پایتخت اجرا می‌شوند. همزمانی ماه رمضان امسال با مسابقات لیگ جهانی والیبال و البته مسابقات جام ملت‌های اروپا برای رسانه ملی این موقعیت را فراهم آورد که از زیر بار تولید محصولات نمایشی ویژه این ماه که در سال‌های اخیر معمولاً حداقل چهار مجموعه بود خلاصی یابد. به هر حال کمبود بودجه رسانه ملی اصلی‌ترین اثرش را بر کاهش تولید گذاشته و ارگانی که در سال‌هایی بی‌دلیل توسعه نیروی انسانی پیدا کرد حالا همین که بتواند بودجه لازم برای تأمین حقوق کارکنانش را داشته باشد هنر کرده است.

در این مسیر بود که تعداد سریال‌های رمضانی امسال به ۲ عدد کاهش پیدا کرد و در این میان یک سریال یعنی «پادری» یا قسمت دوم «دودکش» هم سریالی بود که برای پخش از نوروز تولید شده بود و فقط سریال جدی «برادر» بود که مختص این ماه تولید شد. رسانه ملی البته برای شب‌های احیاء هم یک مینی‌سریال به نام «کشیک قلب» را تولید کرده که آن هم مضمونی کاملاً جدی دارد.

اصرار بر تکرار

اگر بخواهیم بازخورد مخاطبان نسبت به این سریال‌ها بسنجیم باید بگوییم اوضاع چندان خوب نبوده است چون هم «پادری» و هم «برادر» به سهل‌الوصول‌ترین شکل، داستان خلق کرده بودند و البته تا توانسته‌اند بر الگوهای تکراری سریال‌سازی در تلویزیون که همه چیز در آنها بر مدار کلیشه‌ها پیش می‌رود اصرار ورزیده‌اند.

«پادری» را آقای محمدحسین لطیفی ساخته که دنباله‌ای است بر «دودکش»؛ دقیقاً با همان شخصیت‌های قسمت قبل و همان فضای داستانی و حتی همان تکیه‌کلام‌ها. لطیفی به جای آنکه بکوشد برای فصل دوم سریالش داستان مجزا مبتنی بر موقعیت‌هایی تازه خلق کند سعی کرده به ساده‌ترین شکل و آن هم استفاده از تیپ‌های آشنای قبلی و صرفاً یک گره‌اندازی ابتدایی که همان تلاش برای پیدا کردن مکانی تازه برای راه‌اندازی بساط قالیشویی مشتاق است داستان را پیش ببرد.

این موضوع البته از همان قسمت‌های ابتدایی به رو شدن دست کارگردان انجامید و نتیجه آنکه مخاطب ترجیح می‌دهد به جای این سریال سراغ تماشای فوتبال، والیبال یا حتی تکرار سریال‌هایی مانند «پایتخت» برود که از شبکه‌هایی مانند «آی‌فیلم» پخش می‌شوند.

«پادری» گرفتار در دور تسلسل

اوضاع «برادر» هم بهتر از «پادری» نیست. اگر «پادری» از کلیشه‌گرایی مبتنی بر فصل اول ضربه خورد «برادر» هم از کلیشه‌گرایی ریشه در پرکاری کارگردانی به نام آقای جواد افشار ضربه خورد که به نظر می‌رسید بعد از درگیری در سریال «کیمیا» می‌بایست لااقل چند ماهی به خود استراحت فکری می‌داد و با تلاش برای رفع مشکلاتش سراغ تولید سریال تازه می‌آمد.

اما افشار نه فقط به فکر بازیابی ذهنی خود نرفت که نخستین پیشنهاد را که تولید سریال مناسبتی رمضان بود، پذیرفت و البته کوشید با گردهمایی گروهی از بازیگران «کیمیا» و برخی از بازیگران تلویزیون، این سریال را هم تولید کند.آش افشار آن‌قدر شور بود که حتی سعی نکرد شخصیت‌هایی متفاوت با «کیمیا» برای بازیگرانی خلق کند که از آن سریال به «برادر» آمده بودند. به عنوان مثال آقای پوریا پورسرخ با همان لحن عصبی و نگاه پر از تنش «کیمیا» سر از «برادر» درآورد.

پیش‌بینی‌پذیر بودن سیر اتفاقات، مشکل مشترک هر دو سریال «پادری» و «برادر» بود؛ متأسفانه اهمیت قائل نشدن برای فیلمنامه به عنوان رکن اصلی درام باعث شکل‌گیری سریال‌ها بر اساس یک خط داستانی یکی ۲ صفحه‌ای می‌شود و نتیجه آنکه همه چیز می‌ماند برای زمان ضبط و توسل به بداهه‌های بازیگران برای پیشبرد ماجرا. طبیعی است که این روند هم خیلی زود باعث می‌شود مخاطب دست کارگردان را بخواند…

منبع: صبح نو