- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

تکدی‌گری به سبک سینمایی؛ چرا فیلم جدید عطاران بر خلاف پیش‌بینی‌ها فیلم موفقی نیست

deracula

به گزارش سوره سینما [1]، هر بار که سینما می‌روم، بیشتر پشیمان می‌شوم، انگار تنها برای به‌دست آوردن پول تصاویر خلق شده‌اند نه ارائه اثری زیبا؛ تصاویری که هر پلانش تیری به قلب مخاطب است، زیرا برای هر ریالش عرق ریخته است. به راستی باید درباره کدام هنر صحبت کنیم و یا کدام یکی را نقد کنیم؛ هنری که خلق شده است تا تجربه جدیدی به مخاطب ارائه دهد و یا تصاویری از یک دورهمی. به هر حال باید نقد شود، اما اولی با فرم سینمایی و دیگری نگاهی به معضل اجتماعی به نام «تکدی‌گری» که آخرین اثر رضا عطاران، دراکولا از جنس دومی است.

تکدی‌گری در جامعه روش‌های مختلفی دارد، گاهی در چهره یک معتاد، گاهی در نقش یک بیکار و گاهی در ظاهر یک مجنون حتی به قیمت درآوردن شلوار، مسئله‌ای که عطاران به خوبی با فیلم دراکولا به نمایش گذاشت. او نشان داد برای پول در آوردن نیاز به تلاش زیادی نیست، تنها با چند سکانس از دستشویی، چند دیالوگ درباره فضای مجازی با میزانسنی مملو از دود می‌توان در قامت یک بازیگر و یا یک کارگردان از مردم پول گدایی کرد و مانند تمامی تکدی‌گر‌ها در خارج از لوکیشن کاری خود، پز پولداری‌اش را بدهد. تکدی‌گران همیشه در یک لوکیشن با یک میزانسن و البته با یک نوع دیالوگ هنر خود را به نمایش می‌گذارند، مسئله‌ای که کارگردان فیلم دراکولا هم از آن مستثنا نمی‌شود و عطاران اینبار هم مجبور می‌شود به لوکیشن دلخواه و البته ثابت خود، یعنی دستشویی روی بیاورد و با در آوردن شلوارش از مردم طلب پول کند. البته آفت این شغل مطمئناً ثابت بودن در یک فضا و نقش است، چون مردم تنها یک بار فریب این نماها را می‌خورند و بار دیگر نه‌تنها پولی جلوی کسی نمی‌اندازند، بلکه نگاهی ترحم‌برانگیز به شخص دارند؛ نگاهی که براساس اشکار شدن نقشه تکدی‌گران برای جیب مردم نمایان می‌شود. فیلم عطاران یک دورهمی زننده با ادا و اطوار‌های مسخره و گاهی شوخی‌های بی‌مزه و البته جنسی است. «دراکولا» درباره (کلمه «قصه» در اینجا بیشتر شبیه یک شوخی است مثل تمامی آثار ایرانی پس از آوردنش پرهیز می‌کنم) یک فرد مجهول الهویه و مظلوم است که نه خون‌آشام است، نه انسان.

زمانی با خون آرامش به‌دست می‌آورد، اما حالا با تریاک، البته به انسان‌ها درس اخلاق می‌دهد و نصیحت می‌کند، از بدی دروغ و اعتیاد گرفته تا مشکلات جامعه دیالوگ می‌پراند و برای بهتر نشان دادن این مظلومیت، دراکولای ظاهری فیلم توسط انسان‌ها به دام اعتیاد کشیده می‌شود و تنها راه رهایی از این معضل، کشتن ساقی خود است؛ ساقی که کارگردان فیلم هم گیرش افتاده است و اینبار به جای مواد به او پول می‌دهد تا خراب و نابودش کند. در هر حال «دراکولا» نه کارگردانی دارد نه بازیگری، نه فیلمنامه دارد نه مسیر، تنها نقشه‌ای برای پول درآوردن دارد؛ نقشه‌ای که تا کنون به خوبی جلو رفته است و در این بازار شام شورای پروانه نمایش که می‌توانست به خوبی نقش شهرداری سینما را برای جمع‌آوری و پاکسازی چهره هنر کشور از چنین فیلم‌هایی اجرا کند باید نادیده گرفت، چون تکدی‌گری که جزئی از «هنر خلاق» برای پول به‌دست آوردن است، نیازمند آزادی و امنیت است.

منبع : روزنامه جوان