- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

حجت الاسلام خسروپناه در برنامه «سینما۱» از علاقه اش به سینما گفت

cinema1

به گزارش سوره سینما [1]، ششمین قسمت از سری جدید برنامه «سینما۱» ۱۲ مردادماه به نمایش و نقد و بررسی فیلم سینمایی «چه رویاهایی می آیند» ساخته وینسنت اختصاص یافت.

حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه در ابتدای این گفتگو درخصوص دلیلش برای انتخاب این فیلم گفت: من به سینما و فیلم های سینمایی بسیار علاقمندم و البته بیشتر به فیلم های تاریخی، فلسفی و دینی در سینمای جهان علاقمندم. چه تاریخ اسلام، چه تاریخ جهان و آثاردینی مثل فیلم مختلفی که در رابطه با حضرت عیسی مسیح یا حضرت نوح (ع) ساخته شده اند. شاید اگر از من بپرسید چرا این فیلم را انتخاب کردم یکی دیالوگ فیلم است که بسیار قوی است و دیگر ترکیب ژانر فیلم که هم درام، هم عاشقانه، هم فلسفی و هم الهیاتی و دینی است و برای من جذاب بود.

این استاد افزود: این فیلم برای فیلمنامه نویسان از منظر دیالوگ خیلی درس آموز است. واژه ها بسیار دقیق انتخاب شده است و تعابیر خیلی تعابیر دقیق ومبتنی بر برخی معانی فلسفی و دینی است. این نشان می دهد که فیلمنامه نویسی مبتنی بر اندیشه های دقیق فلسفی فیلمی را بنویسد می تواند چقدر ماندگار باشد. البته این فیلم برگرفته از رمانی به همین نام است وهیچ هشو و زائدی در این فیلم دیده نمی شود و نقطه اضافه ای در آن نیست. تمام دیالوگ ها بسیار دقیق و ظریف است.

این کارشناس فلسفه پس از تماشای این فیلم نیز بیان داشت: فیلم را دو بخش می توان تحلیل کرد. یک بخش نکات مثبتی است که در معنای فیلم است و با مبانی دینی ما نیز می تواند سازوگار باشد و در بخش دوم از منظر فلسفی به نقد آن می پردازم.

وی ادامه داد: نکته اول تائیدی است که فیلمساز بر قوام خانواده و مباحث تربیتی فرزندان دارد. نکته دیگر عشق و محبتی است که این زن و مرد با هم دارند و به زیبایی این فیلمساز به تصویر کشیده است و نشان داده که عشق مجازی نیز می تواند درست باشد. منظور از عشق مجازی، عشق به مخلوق است که نهایتا به خدا منتج می شود. چون عشق حقیقی عشق به خداوند است. مرد با وجود آنکه به بهشت رسیده و فرزندان خود را در آنجا یافته، اما برای عشق خود از بهشت می گذرد تا همسرش را از جهنم برهاند. این گذشت از بهشت برای رسیدن به همسر نشان از عشق والای زن و شوهر است.

خسروپناه خاطر افزود: نکته سوم فیلم اعتقاد به خداست. با وجود آنکه بارها از خیالی بودن این دنیا می گوید، در متن فیلم خداوند را حقیقت محض معرفی کرده است و این بسیار جالب توجه است. از نکات دیگر جالب توجه فیلم اعتقاد به حقیقت بعد از مرگ است. بعد از این دنیا حیات پس از دنیا وجود دارد. در فیلم درباره حیوانات هم می بینیم که حیات پس از مرگ نیز صدق می کند. این مسئله در برخی آیات و روایات ما نیز وجود دارد.

در ادامه غلامعباس فاضلی، مجری و کارشناس برنامه بیان داشت: من وقتی فیلم را می دیدم در وهله اول به ذهنم رسید این فیلم به نوعی پاسخ به وسوسه همیشگی جهان غرب بوده که آن سوی دنیا چه می گذرد و شاید ریشه اش به کمدی الهی دانته باز می گردد که می خواست تصویری از دوزخ، برزخ و بهشت به ما بدهد و این فیلم نیز با بیان بصری همان تمایل به پرداختن را برای ما به زیبایی تصویر کرده است. البته فیلمساز اشاره ای به قیامت نکرده و آنچه که ما می دیدیم جهان برزخ بود. اما برزخی که برای خوبان و بدان بصورت خوب و بد، بهشت و جهنم به تصویر بکشد.

در ادامه خسروپناه خاطرنشان کرد: بله مشخص بود که قیامت برچیده نشده است و هنوز عالم سر جای خودش برقرار است. فیلم ارتباط وسیع دنیا و آخرت را به خوبی به تصویر کشیده است. رنج دیده شده زن در دنیا بر وجود مرد در آن دنیا اثر می گذارد.

فاضلی نیز اظهار داشت: این فیلم جزو معدود آثار تاریخ جهان است که بر تاثیر کردار ما بر زندگی آن جهانی مان تاکید می کند.

خسروپناه ادامه داد: در واقع اگر حیات بهشتی را با حیات جهنمی در این فیلم مقایسه کنیم، می بینیم آن کسی که در بهشت زندگی می کند هر‌آنچه اراده می کند محقق می شود. اینکه آدمی در بهشت به اندازه جایگاهی که دارد می تواند از خواسته های خود بهره مند شود، می بینیم. اما در جهنم اینگونه نیست. در دوزخ برزخی به خاطر دارد که همسر و فرزند دارد و به نقاشی علاقه داشته است اما به آنها دسترسی ندارد و از این موضوع رنج می برد. این نشان می دهد بخشی از رنج دوزخی، رنج درونی و عاطفی است. از آن سوی آن کسی که در بهشت است از همنشینی با کسانی که دوستشان داشته بهره مند است.

وی افزود: «آنی» در بخشی از صحبت هایش به نقد تجدد نیز می پردازد. وقتی می گوید تمام خانواده ام را در تصادف از دست داده ام و به سراغ دوچرخه می رود، به نوعی از تجدد دوری می جوید. یا جایی که از کالیفرنیا می گوید که قوانین وحشتناکی دارد و من احساس امنیت نمی کنم. این نشان می دهد که هرچه شهرها مدرن تر می شوند، الزاما احساس امنیت در آنها بالاتر نمی رود. این یعنی مراقب باشیم که مدرنیته زده نشویم هرچند بهره بردن از ابزار مدرن برای پیشبرد زندگی مفید است. با وجود آنکه «آنی» زن مهربان و خانواده دوستی است اما بخاطر خودکشی راهی دوزخ می شود، و به خوبی در فیلم اشاره می شود که زندگی مسیر طبیعی خود را دارد و ما نباید آن را قطع کنیم. مقاوم بودن و تسلیم نشدن در برابر سختی ها و رنج ها از نکات دقیق و ظریف فیلم است. تاکید آموزه های دینی ما نیز همین است که انسان نباید مایوس شود.

این استاد فلسفه در ادامه بیان داشت: در بخشی از فیلم می بینیم «کریس» با دکتر «آلبرت» وقتی سوار قایق می شوند تا وارد جهنم شوند. وقتی وارد می شوند جهنمیان قایق آنها را کج می کنند و سرنشینان قایق وارد آب جهنم می شوند. این یعنی با جهنمیان زیست کردن این است. جهنمی تنها خودش را جهنمی نمی کند، بلکه می خواهد دیگران را نیز جهنمی کند. اگر وارد زندگی جهنمیان شوید، غرق می شوید.

در ادامه خسروپناه در نقد این فیلم بیان داشت: یکی از نقدهای بنده بر این فیلم است که حاکمیت روح سوبژکتیویسم بر سراسر این فیلم است که هم در دنیا و هم در آخرت خود را نشان داده است. من «سوبژکتیویسم» را من به «اصالت فاعل شناسای انسانی» ترجمه می کنم. و اینکه آنچه واقعیت دارد ذهن و ذهنیات انسان است نه آنچه در خارج از ذهن است. این تفکر از دکارت شروع شد که می گفت من می اندیشم که هستم و هستی خود را متوقف بر فهمیدن خود دانست، یعنی به نوعی تقدم ذهن بر عین و به ترتیب تحقیقا می توان گفت همه فیلسوفان غربی بعد از او این اصالت را پذیرفتند. سوبژکتیویته در این فیلم افراطی حاکم است.

وی ادامه داد: نقد دیگر نفی واقعیت برای قوانین است. فیلم می گوید قانونی مستقل از ذهن برای انسان و جامعه انسانی وجود ندارد. هر وقت تو بخواهی همان می شود. درحالی که ما در تفکر انسانی می گوییم قوانین منشا واقعیت دارند. واقعیتی به عنوان حسن عدالت، ضرورت نظم و… وجود دارد که قوانین قضایی یا انتظامی وضع می شوند.

این استاد فلسفه افزود: نقد سوم بنده فلسفه مرگ است. در فیلم نشان می دهد که مرگ آخرین راه نجات از زندگی پردرد است. گویی زندگی دنیا همه رنج و درد است و راه نجات از آن مرگ است. به نوعی نگاه اگزیستانسیالیستی به زندگی است. در حالی که اینطور نیست. نقد بعدی نگرش مدرنیته به خداست. این تصویر مدرنیته از خدا که خدا بالاست غلط است. در تفکر ما خدا از رگ گردن به ما نزدیک تر است.

حجت الاسلام خسروپناه درنهایت بیان داشت: و آخرین نقدم بر حقیقت وجودی انسان است. در دیالوگی که در بهشت بین کریس و آلبرت برقرار می شود، برای یافتن «خود» کریس می گوید خود من در مغزم است. حال اینکه مغز هم فاسد می شود، پس حقیقت انسانی چیست؟!

برنامه تلویزیونی «سینما۱» پنجشنبه شب ها ساعت ۲۳ از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. در دوره جدید این برنامه، فیلم به انتخاب میهمان برنامه به نمایش درمی آید و سپس بررسی و تحلیل آن با حضور میهمان و مجری «سینما۱» انجام خواهد شد.

تهیه کننده، سردبیر و مجری «سینما۱» غلامعباس فاضلی، منتقد و نویسنده سینمایی است. این برنامه در«تامین برنامه» شیکه یک سیما تولید شده است.

علاقمندان «سینما۱» می توانند اخبار مربوط به این برنامه را از کانال t.me/cinema1tv1 [2] دنبال کنند.