- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

زنان در سینمای باشه‌آهنگر/ جلوه زنانه ایثار

zanan-bashe

سوره سینما [1]نرجس علوی مقدم [2] : محمدعلی باشه‌آهنگر بیش از همه فیلمسازان دفاع مقدس زنانی منحصر به فرد در آثارش ترسیم کرده است. در «نیمه گمشده» (۱۳۷۸) باشه آهنگر سرنوشت زنی را روایت می‌کند که به آبادان می‌رود تا در کنار همسر رزمنده‌اش باشد. «نیمه گمشده» یک عاشقانه جنگی است، راحیل (سارا پرچم) و علی (رامبد شکرابی) زوجی جوان هستند که عشقشان با جنگ و روزهای دفاع پیوند خورده. شخصیت اصلی فیلم راحیل است که برای یافتن علی به آبادان می‌رود و تصمیم می‌گیرد همانجا بماند و با وجود شرایط دشوار جنگی، برای عشقش وفادارانه صبر کند.

farzande-khak [3]

در فیلم «فرزند خاک» (۱۳۸۶) که محبوب‌ترین فیلم کارنامه باشه آهنگر است، دو زن همسفر می‌شوند تا پیکر یک شهید را تحویل بگیرند. باشه آهنگر با خلق شخصیت جذاب و متفاوت گونا (مهتاب نصیرپور) تصویری تازه از زن در فضای سینمای دفاع مقدس شکل داده. رابطه مینا (شبنم مقدمی) زن شهری و زن کرد مستقل و قوی خوب از کار درآمده و فضای فیلم متاثر از حال و هوای این دو زن است که به جستجویی مردانه می‌روند. مضمونی که در «فرزند خاک» وجود دارد از جنس اتفاقی است که در «سرو زیر آب» می‌‎افتد. یعنی ایثار جان توسط شهید انجام می‌شود و ایثار یک پیکر از سوی وابستگان او و این شاید بالاترین مرحله ازخودگذشتگی است.

bidari-royaha [4]

در «بیداری رویاها» (۱۳۸۸) باشه آهنگر باز هم پرده ای تازه از ماجرای جنگ و شهادت را برای مخاطب فاش می‌کند. رخشانه (هنگامه قاضیانی) زنی است که پس از شنیدن خبر شهادت همسرش، با برادر او ازدواج کرده. زندگی آرام آنها با بازگشت شوهر اول دستخوش تغییر می‌شود. «بیداری رویاها» تلخ است، فیلمساز توانسته به دنیای درونی رخشانه نزدیک شود و تصویر مظلومیت چنین زنانی را به تماشاگرش منعکس کند. فیلم یک مثلث عاطفی دارد، رخشانه، ایوب (امین حیایی) و جلیل (حمید فرخ‌نژاد). سه قربانی که مسیر زندگیشان به هم گره خورده و حذف یکی از آنها، مشکل بقیه را حل نمی‌کند. در تراژدی زندگی آنها، هیچ معادله حل شدنی وجود ندارد. «بیداری رویاها» فیلمی است که تلخی فراغ و جدایی محصول جنگ را به کام مخاطب می‌ریزد و او را آرام و رها نمی‌کند.

باشه آهنگر در «ملکه» مسیری متفاوت با «بیداری رویاها» پیموده. فیلم یک اثر جنگی بزرگ و پرهزینه است که نگاهی انسانی به دو طرف درگیر جنگ دارد. بسیاری از سکانس های فیلم سیاوش (میلاد کیمرام) مقابل دوربین است و از بالای دکل دیده‌بانی نیروهای خودی و غیرخودی را می‌بیند. سیاوش به عنوان رزمنده نماد نیرویی است که هم می‌تواند قهر و خشم را نمایش دهد، هم سمبل محبت و رافت باشد. «ملکه» تنها فیلم باشه آهنگر است که در آن زنی حضور ندارد.

sarve-zire-ab [5]

در «سرو زیر آب» سه زن حضور دارند که از ارکان قصه هستند. همسر سیاوش لرستانی که مظلوم و ناظر است، مادر سیاوش زرتشتی که در سکانسی می‌خروشد و مهر مادری‌اش را نشان می‌دهد.خواهر سیاوش هم، که به جستجو درباره او می‌پردازد و در نهایت موبد می‌شود، زنی است مستقل و قوی. «سرو زیر آب» قصه زنان است، حتی اگر مقابل دوربین نباشند. زنان هستند که با مهر و ایثار، بر خشونت و جنگ که دستاورد دنیای مردان است، پایان می‌دهند. شهادت و جان باختن به پای عقیده که بالاترین مرتبه بندگی در دستگاه الهی است، وجهی زنانه دارد. باشه آهنگر در همه آثارش این وجه از روحیه زنان را به خوبی به تصویر کشیده و در قالب آثاری واقع‌گرا اما پر از تمثیل و نشانه، ادای دینی ماندگار به شخصیت زنانی کرده که رد پایشان را می‌شوند در فضای دفاع مقدس دید.

منبع: بهمن سبز [6]