- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

«لحظه گرگ و میش» ؛ عاشقانه‌ای در بطن جامعه

gorg-o-mish-1

سوره سینما [1] – صبا کامی : همایون اسعدیان پس از گذشت ده سال از تجربه موفق سریال «راه بی پایان» ، با عاشقانه ی «لحظه گرگ و میش» به تلویزیون بازگشته است.

آنچه در ابتدا باعث می شد تا بیننده  ترغیب به دیدن این سریال شود و سطح انتظار بالایی را از آن داشته باشد شنیدن نام اسعدیان و  رجوع به کارنامه موفق هنری او بوده است.

«لحظه گرگ و میش» که شب پایانی خود را سپری کرد روایتگر داستانی از  یک خانواده اصیل با  چالش های آنها در چند دهه مختلف است که محوریت اصلی آن را تنها دختر خانواده شکل میدهد.

تجربه ساخت سریال هایی مرتبط با فضای جنگ مثل «ارمغان تاریکی» و «نفس» که اتفاقا با اقبال نسبی هم مواجه بوده اند ثابت کرده که اکثریت أفراد جامعه به این سبک از آثار علاقه دارند.

فاز اول سریال که در سال های جنگ و دهه شصت سپری می شد توانست توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کند.

فضاسازی دقیق سریال خصوصا در سال های جنگ به طوری بوده که حتی نسل جدید که جنگ را ندیده و تجربه هم نکرده است بصورت ملموس آنرا احساس میکند و به خوبی می تواند با آن ارتباط برقرار کند.

برگ برنده اصلی سریال وجود فیلمنامه قوی  و طرح داستان آن است که توسط مونا انوری زاده شکل گرفته و در طی پنجاه شب توانسته مخاطب را با خود همراه کند.

gorg-o-mish-2 [2]

در واقع اسعدیان و انوری زاده روایت اغراق آمیز از وقایع نداشتند و روند رئالیستی بودن سریال به گونه ای ست  که مخاطب با تمام شخصیت ها و مشکلاتشان میتواند همزاد پنداری کند در کنار این موضوع شخصیت پردازی قوی و انتخاب صحیح  بازیگران هم به گونه ای  بود که بیننده به راحتی با آنها ارتباط برقرار می‌کرد.

یکی از نکات سریال این بود که مخاطب تنها با یک داستان عاشقانه یک نواخت و تکراری روبه رو نیست بلکه تمام مشکلات و مسائلی که یک خانواده ممکن است با آنها درگیر باشد در سریال به تصویر کشیده شده است.

در واقع عنصر خانواده و عشق و متحد بودن در سریال به درستی نشان داده شده و همین موضوع توانست نقش بسزایی در جذب مخاطب و تاثیر گذاری داشته باشد.

یکی از ویژگی های  مهم این مجموعه این بود که اسعدیان به جای آنکه از بازیگرانی استفاده کند که به اصطلاح معروف هستند ، چهره های جدید و با استعدادی را به مردم معرفی کرد درست همانند سریال راه بی پایان شاید این امر در قسمت های ابتدایی سریال باعث می شد مخاطب کمی با آن غریب باشد اما به مرور به آن عادت میکند و البته بازی ها آنقدر حرفه ای و درست است که بیننده أصلا این موصوغ را از یاد می‌برد.

در این موضوع که هیچ اثر هنری چه در حوزه سینما و چه تلویزیون عاری از نقص نیست نباید تردید کرد مسلما «لحظه گرگ و میش» هم کاستی هایی داشته اما نکته قابل توجه این است که تیم این مجموعه تلاش کردند تا تمام عوامل ذکر شده را به  درست ترین شکل کنار هم قرار دهند تا بیننده بعد از مدت ها با یک سریال با کیفیت که سالها منتظر آن بوده روبه رو شود.