- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

ژانر «سرخ‌پوست» مرموز و معمایی است/ ساخت فیلم کمدی کار ساده‌ای نیست

naghde-cinema

به گزارش سوره سینما [1] ، در دوازدهمین قسمت برنامه «نقد سینما» نیما جاویدی کارگردان فیلم «سرخ‌پوست» میهمان این هفته میز گفت‌وگو بود و در ادامه فیلم «سرخ‌پوست» با حضور امیررضا مافی و آرش خوشخو مورد نقد و بررسی قرار گرفت. سعید مستغاثی و امیر قادری نیز در میز پرونده این هفته به نقد فیلم «تصنیف باستر اسکراگز» پرداختند.

«نقدسینما» که محصول مرکز تلویزیون و انیمیشن حوزه هنری است با گفت‌وگوی بهروز افخمی با  نیما جاویدی کارگردان فیلم سینمایی «سرخ‌پوست» آغاز شد.

گفت‌وگوی بهروز افخمی با کارگردان «سرخ‌پوست»

نیما جاویدی در ابتدا  گفت: برای فیلم حدود چهار و نیم الی پنج میلیارد هزینه صرف شده است که به نسبت آنچه روی پرده می‌بینید، هزینه زیادی نیست. حدود چهار تا پنج هزار متر دکور احداث شد و منظره عمومی و دور زندان با بتون ساخته شد. ۴۰ دقیقه از فیلم کروماکی‌های پشت پنجره است. فیلم نورپردازی بسیار خوبی دارد.

بهروز افخمی در ادامه گفت: «سرخ‌پوست» فیلمی حرفه‌ای و مشابه فیلم‌های استودیویی دوران طلایی آمریکاست. فیلم‌نامه این فیلم مرا به یاد مجموعه گالری شبانه‌ی راد سرلینگ، نویسنده و فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی، می‌اندازد.

دو فیلم  غیر کمدی «سرخ‌پوست» و «شبی که ماه کامل شد»، رتبه بالاتری را در فروش به نسبت فیلم کمدی پرفروش «ما همه با هم هستیم»، کسب کرده است. این نشان می‌دهد که سینمای کمدی رو به بحران است و سینمای غیرکمدی که سیاه‌نمایی و نقد اجتماعی هم ندارد، در حال رسیدن به مرتبه‌ای بالاتر از سینمای کمدی است.

naghdecinema12 (1) [2]

می‌شود گفت فیلم «متری شیش و نیم» فیلم ترسناکی است و مخاطب، به‌ویژه مخاطب ثروتمند بالاشهری را می‌ترساند و فیلم «شبی که ماه کامل شد» نیز تا حدی از ژانر ترسناک برخوردار است اما «سرخ‌پوست» بیشتر مرموز و معمایی ست و درواقع ژانری را ارائه می‌دهد که تا پیش از این در سینمای ایران وجود نداشت.

نیما جاویدی افرود: ژانر کمدی به یک فرآیند زودبازده تبدیل شده است و برای خودم هم جالب است که تماشاگر برای دیدن این فیلم غیرکمدی بلیت تهیه می‌کند و برای تماشای آن‌وقت می‌گذارد. معتقدم ساخت فیلم کمدی کار ساده‌ای نیست اما نیاز جامعه است و باید ساخته شود.

«سرخ‌پوست» در ۷۴ جلسه فیلم‌برداری شد. به عبارت دیگر تصویربرداری فیلم از دهم اسفند، درست روز تولد بنده آغاز شد و اواخر بهار خاتمه یافت که نسبت به فیلم‌های بیگ پروداکشن زمان طولانی نیست. روی هم رفته، مرحله پیش‌تولید و قبل از آن حدود ۳ ماه به طول انجامید.  به‌شدت درگیر اکران فیلم هستم و فرصت فکر کردن به فیلم بعدی را ندارم.

از «ملبورن» تا «سرخ‌پوست» ۵ سال طول کشید که البته زمان‌ زیادی است و فکر می‌کنم بین یک تا دو سال فاصله برای ساخت دو فیلم زمان مناسبی باشد.

میز خبر «نقدسینما»

محمدصادق لواسانی در میز خبر برنامه گفت: در چند برنامه قبل درباره برگزاری اختتامیه جشنواره‌ی فیلم‌های ایرانی در سفارتخانه استرالیا و حضور برخی بازیگران در آن صحبت کردیم، اخیراً وزیر امور خارجه استرالیا در پی تنش‌های سیاسی بین آمریکا و ایران گفته است که «درخواست حمله به ایران را چنانچه توسط آمریکا مطرح شود، بررسی می‌کنیم» به نظر می‌رسد بد نیست کسانی که به منزل سفیر رفتند و در فضای مجازی فعال‌اند نسبت به این موضوع نیز واکنش نشان بدهند.

خسرو معصومی، خبر از خریدن حق پخش فیلم توقیفی «خرس» توسط نتفلکیس داده است. در صورتی که تمام حقوق این فیلم برای موسسه رسانه‌های تصویری و سازمان سینمایی است. باید دید این خبر چقدر جدی است و در ادامه چه اتفاقی برای «خرس» خواهد افتاد.

خبر بعدی اینکه سازمان سینمایی لیست فیلم‌هایی که درخواست پروانه ساخت داده‌اند و تاریخ صدور پروانه ساخت آن‌ها را روی سایت خود منتشر می‌کند. این لیست نشان می‌دهد که مثلاً فیلم‌های کودک که در اولویت این سازمان هستند، روند رسیدگی به کارشان زودتر انجام می‌شود.

آقای اشرفی رئیس انجمن سینما داران بعد از حواشی فیلم  «ما همه با هم هستیم»، گفته است که پخش‌کنندگان و صاحبان فیلم‌ها دیگر تمایلی ندارند که فیلم‌هایشان در سینماهای شهرستان‌ها روی پرده برود. به نظر می‌رسد صحبت آقای اشرفی منطقی نیست چون تعداد سینماها کم است و سینماهای شهرستان‌ها در اکران موثراند.

naghdecinema12 (2) [3]

فیلم «قصرشیرین» در جشنواره معتبر شانگهای جایزه بهترین بازیگر مرد و بهترین کارگردان را دریافت کرد. این فیلم قرار است مردادماه روی پرده برود.

حاشیه‌ترین اتفاق این هفته وضعیتی است که برای محسن افشانی روی داده. او خودخواسته قربانی فضای مجازی شده و از اسلحه‌ای در یکی از فیلم‌های منتشرشده‌ی صفحه‌اش استفاده کرده و اکنون در اوین است. محسن افشانی چندی است که با فعالیت در فضای مجازی، از بازیگری فاصله گرفته و فضای دیگری را انتخاب کرده است.

کیانوش عیاری این هفته در مصاحبه‌ای تأکید کرد که رایزنی برای اکران فیلم «کاناپه» جواب نداده و من هم «کاناپه» را اصلاح نخواهم کرد.

حواشی شبکه نمایش خانگی همچنان ادامه‌دار است. تهیه‌کننده سریال «احضار» به دلیل تکمیل نکردن سریال ممنوع الکار شده؛ اما قرار است برای رعایت حقوق مخاطب سه قسمت پایانی این سریال آماده و پخش شود.

میز نقد فیلم سینمایی «سرخ‌پوست»

آرش خوشخو در ابتدای نقد «سرخ‌پوست» گفت: «سرخ‌‌پوست» فیلمی سرگرم‌کننده و خوش‌ساخت است که تماشاگر را راضی روانه منزل می‌کند. دو نکته در مورد این فیلم وجود دارد. یکی اینکه شما را با برخی نشانه‌های دهه ۴۰ آشنا می‌کند. دهه ۴۰ از دهه‌های مهم در تاریخ ایران است، به‌این دلیل که مدرنیته طی آن وارد ایران می‌شود و تغییرات عجیبی را سبب می‌شود.

موسیقی پاپ، سینما، فوتبال و دستگاه ساواک در این دهه وارد کشور می‌شوند. همچنین، یکی از تغییرات مهم این دوره بزرگ شدن ناگهانی دولت است که تا قبل از آن نقش فرعی در اداره امور کشور داشت. عجیب است که در سینمای ایران، فیلم‌های بسیار معدودی به دهه ۴۰ پرداختند که یکی از آن‌ها همین فیلم «سرخ‌پوست» است و دو فیلم دیگر هم «فرزند صبح» و «مانی» می‌باشند. باد مدرنیته آن‌قدر شدید بود که هنوز هم این تغییرات حس می‌شوند.

naghdecinema12 (3) [4]

نشانه‌های دهه ۴۰ در فیلم، ماشین ژیان است که سال ۱۳۴۷ برای اولین بار وارد ایران شد و ماجرای «سرخ‌پوست» و مرد ثروتمند و اصلاحات ارضی از نشانه‌های دوره مذکور در فیلم است که نشانه‌های درست و دقیقی هم هست.

امیررضا مافی در ادامه افزود: آنچه فیلم را در وهله اول جذاب می‌کند مفهومی به نام فقدان است. مخاطب با یک امر مفقود مواجه است و به همین دلیل از لحظه ابتدایی تا انتهای فیلم، برای جستجو و کشف آن، با حضور قلب و حضور ذهن فیلم را دنبال می‌کند. میل همواره معطوف به امر مفقود است و مادامی که این میل کار کند، سینما نیز کار می‌کند. فیلم جذاب است، اما به‌اندازه جذابیتش بی‌نقص نیست و ما شاهد ایراداتی در فیلم‌نامه و درام فیلم هستیم.

آرش خوشخو ادامه داد: مشخص نیست که طی ۲ ساعت چه اتفاقی می‌افتد که سرگرد تا این اندازه به مددکار دل می‌بازد که علیرغم تمایلش به پست و منصب جدید، تصمیم دیگری می‌گیرد. از دیالوگ‌های ردوبدل شده میان سرگرد مددکار می‌فهمیم که این اولین برخورد آن‌هاست. به‌علاوه، بازی خانم ایزدیار هنوز در پوسته است و چیزی را منتقل نمی‌کند. به عبارتی،  پریناز ایزدیار در این فیلم پوسته خود را نشکسته و بازی متفاوتی از خود ارائه نداده است.

بازی نوید محمدزاده در این فیلم بسیار خوب است و این درخشش شاید به خاطر فاصله گرفتن او از شمایل قبلی‌اش باشد. فیلم‌برداری  هومن بهمنش هم بسیار عالی‌ست و تصاویر خوبی را در فیلم نشان‌مان می‌دهد.

naghdecinema12 (4) [5]

امیررضا مافی اظهار کرد: این فیلم در نماها، قاب‌بندی، حرکت دوربین و حرکت بازیگران بسیار شبیه سینمای آمریکاست. در سینمای ما نیز به دلیل تعدد بازیگران و نوع درگیری و چالش فیلم کم‌نظیری است.

یکی از ضعف‌های فیلم این‌ است که میل شدید سرگرد به خانم مددکار طی چه فعل و انفعالاتی به وجود می‌آید، چراکه میل سرگرد به پست و مقام اگر از این میل بیشتر نباشد کمتر هم نیست، درحالی‌که این میل در انتهای داستان رها می‌شود. چطور یک سرگرد نتیجه گرا به یک سرگرد تکلیف گرا مبدل می‌شود؟

اعتقاد دارم یک شخصیت پویا که می‌خواهد از وضعیت ایستا خارج شود نیازمند نیروی محرکه‌ای‌ست که من آن را در فیلم نمی‌بینم.

میز پرونده نقد فیلم سینمایی «تصنیف باستر اسکراگز»

بهروز افخمی در ابتدای نقد فیلم سینمایی «تصنیف باستر اسکراگز» گفت: فیلم نه کمدی است و نه جدی و یکنواختی آن مخاطب را خسته می‌کند.

سعید مستغاثی در پاسخ گفت: این فیلم در واقع عصاره تمام فیلم‌های قبلی برادران کوئن است. کوئن‌ها با یک فیلم طنز شروع کردند و در سال ۲۰۰۰ به‌یک‌باره ایدئولوژیک شدند.

بهروز افخمی ادامه داد: فیلم ترس و ناامیدی یهودی‌ها نسبت به اینکه دنیا دارد جای بهتری برای زندگی می‌شود را به تصویر می‌کشد.

سعید مستغاثی افزود: علیرغم تمام این ژانگولر بازی‌ها، درنهایت، آن روی نژادپرستانه خود را در فیلم نشان دادند. به‌علاوه، ژانر وسترن حتماً باید تم نژادپرستی هم داشته باشد.

امیر قادری بیان کرد: این فیلم از تمام فیلم‌های قبلی بهتر است، اگر مانند آقای مستغاثی و طرفداران حقوق بشر در ایران، در آمریکا حضور داشتند به جهت ایرادات مختلفی که به فیلم وارد می‌کردند، از کودک‌آزاری گرفته تا خشونت جنسی و مردسالارانه بودن آن، این فیلم اصلاً ساخته نمی‌شد.

naghdecinema12 (6) [6]

وسترن کامل‌ترین ژانر سینماست که برخلاف دیگر ژانرهای اصلی چون کمدی، موزیکال، گانگستری، وحشت و… که محدود به بخشی از تاریخ و موضوعات هستند، توانسته محملی برای حرف‌های مختلف باشد و به ایده‌های انقلابی گرفته تا ایده‌های اجتماعی و ایده‌های اخلاقی و فلسفی و حتی گزاره‌های تاریخی قرن بیستم بپردازد.

این فیلم یکی از بهترین فیلم‌های راجع به مرگ است که وسترن را وارد شاخه مذهبی فلسفی می‌کند.

بهروز افخمی افزود: به نظر من فیلم پرت و فلسفه‌بافی است.

سعید مستغاثی گفت: برخی منتقدین عقیده دارند که این فیلم به‌نوعی ژانر آخرالزمانی است که البته ویژگی و قابلیت وسترن نیست و آن را به فیلم‌ الصاق کرده‌اند.

امیر قادری اظهار کرد: ایده فیلم غفلت از مرگ است یعنی در لحظه‌ای که فکر نمی‌کنی مرگ می‌آید و شما را با خود می‌برد. هر ۶ اپیزود تصنیف باستر اسکراگز به موضوع مرگ می‌پردازد.

سعید مستغاثی در ادامه گفت: فیلم طنز تراژیک دارد. ایده آن غفلت از مرگ نیست و مرگ‌های آن از نوع مرگ ناگهانی برد پیت در فیلم «بخوان و بسوزان» است.

وی افزود: دو تا از اپیزودها بر اساس دو رمان نوشته شده است.

naghdecinema12 (5) [7]

امیر قادری گفت: با فیلمی ساختارمند و منسجم روبه‌رو هستیم که می‌خواهد بگوید که اتفاقاً همدیگر را قضاوت کنید و خیر و شر نیز در زندگی وجود دارند و باید پای بله و خیرها در زندگی ایستاد. پایان فیلم مانند قطعه پازلی است که در انتهای فیلم، که به کل فیلم معنای دیگری می‌بخشد.

در تمام فیلم تصنیف باستر استراگز گویا، وظیفه مرگ این است که مدام مخاطب را غافلگیر کند. تعدادی از این صحنه‌ها به شرح زیر است: اسبی که علف نشخوار می‌کند، قدم به قدم به مرگ نزدیک‌تر می‌شود، صحنه‌ای که برای اولین بار کلاهش را از سر برمی‌داد و توجهش به سوراخ پشت کلاه می‌افتد و متوجه می‌شود که کشته‌شده است.

سعید مستغاثی در انتها گفت: فیلم هجوهای سطحی دارد به دلیل ایدئولوژیک بودن کارگردانان آن. برادران کوئن فیلم‌نامه‌ای دارند با نام «پل جاسوسان» که فیلمی کاملاً سفارشی و مشمئزکننده هست.