- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

بلاتکلیفی چند وجهی حجاب و مقوله تصویر

hejab-tasvir

سوره سینما [1]مریم اکبرلو [2] : بعضی مناسبت ها در تقویم ما را به یاد چیزهایی می اندازد که بدیهی است اما مغفول. عفاف و حجاب یکی از ضرورت های زندگی اجتماعی به طور عموم است و اتفاقا فقط به جوامع اسلامی اختصاص ندارد . حجاب اگرچه در کلام اول تداعی گر پوشش بانوان است اما مفهومی بسیار گسترده تر از پوشاندن ظاهری را در بر می گیرد و جامعیت آن شامل خانم و آقایان می شود. می توانیم باهم نگاهی آیتمی و غیر توصیه ای به حضور و بروز این مفهوم در هنر صنعت سینما داشته باشیم.

یکی اینکه حجاب فقط در ظاهر آدم ها خلاصه می شود و فقط به خانم ها اختصاص دارد ؟ یعنی مثلا در برخی فیلم ها می بینیم که یک تار موی هیچ زنی بیرون نیست همه مبادی رفتار اجتماعی رعایت شده است ؟ عفاف در قالب مجموعه ای از رفتارها و کلمات و عادات رفتاری تعریف می شود که در بسیاری از فیلم های به ظاهر اسلامی و طبق موازین آیین نامه شورای ساخت هم لحاظ نمی شود و این ظاهربینی مسئله مهمی در تفکیک مفهوم والای حجاب و عفاف درونی و واقعی و حجاب روسری وار است.

بعد اینکه آیا حجاب فقط به خانم ها اختصاص دارد؟ آیا در فیلم ها این فقط خانم ها هستند که باید حجاب آن هم از نوع ظاهری را رعایت کنند ؟ اینکه موی سرشان پوشیده باشد یا سایز لباسشان بزرگ تر از خودشان باشد کفایت می کند؟ شاید فیلم سازان ما همین طور فکر می کنند که فلان بازیگر اجازه دارد در همه فیلم ها زیرشلواری بپوشد و عرق گیر خانگی بپوشد و آقایان در فیلم های سفارشی جزیره کیش شلوارک را به مثابه لباس فرم بپوشند و در کل هیچ گونه اعمال محدودیتی روی آنها نباشد.

سوال بعدی که ذهن مخاطب را به خودش درگیر می کند این است که مگر در فرهنگ ما حجاب نوعی زینت و برتری و صیانت نیست، پس چرا عملکرد چند سال اخیر اکثر فیلم های سینمایی حجاب را تا جایی محدودیت قلمداد کرده که برای جبران این محدودیت از بازیگران خارجی استفاده کرده که به راحتی بی حجاب باشند و الزامی به رعایت موازین ما نداشته باشند و به اصطلاح این گونه با کلاه شرعی حجاب را که مانع تجاری سازی شان است، دور می زنند.

شاید اگر بخواهیم رعایت حجاب و عفاف چه ظاهری و چه کلامی و رفتاری در هرمی دسته بندی کنیم ، بهترین وضعیت را صداوسیمای جمهوری اسلامی داشته باشد، پس از آن وضعیتی میانه در سینما داریم و بدترین شکل اجرایی حجاب چه در قالب اسلامی و چه در فرهنگ باحیای ایران کهن، در شبکه نمایش خانگی داریم. گاهی با تماشای سریال ها یا برنامه های ترکیبی شبکه نمایش خانگی گمان می کنیم که نه تنها از معیارهای اصلی مان فاصله گرفته ایم بلکه گویا این شبکه مجالی برای رهایی از مفاد و موازین اسلامی ایرانی شده است! ساخت این مجموعه ها از چه فلیتری گذر می کند؟ آیا صرف این معیار که مخاطب پول می دهد و می تواند این آثار را در منزل شخصی اش تماشا کند، برای برداشتن حجاب های ظاهری و حجاب های روابط افراد کافی است؟ افراد حاضر در سریال های شبکه نمایش خانگی از کدام قشر جامعه هستند؟ چند درصد افراد جامعه این گونه لباس می پوشند؟ اینقدر روابط راحت و بی فاصله دارند؟ یا شاید هم طمع کسب در آمد است که سازندگان این مجموعه ها را وادار می کند با رنگ و لعاب خارج از حوزه عرف و انقلاب ، زن های این مجموع ها را در منزل شخصی شان با گریم و آرایش عروسی به نمایش درآورند!

حالا اسفناک تر از نمایش این گونه ظواهر و روابط خارج از محدوده در سینما و کمی تلویزیون و فاجعه بارتر از همه شبکه نمایش خانگی، این است که این نمایش ها به همان چند ساعت محدود نمی شود و موج بعدی آن انعکاس این سبک لباس پوشیدن و صحبت کردن و … در سطح عمومی جامعه است. متاسفانه هنرمندان ما به ویژه بازیگران حتی گاهی علیرغم نداشتن ویژگی های اخلاقی و رفتاری مناسب به دلایل ظاهری و  تجاری، الگوی سنین خاصی از جامعه قرار می گیرند و همین مسئله درجه اهمیت چگونگی ظاهری آنها و و مسئولیت شان را بالاتر می برد.

در این یادداشت سعی داشتیم فقط جرقه هایی از سرفصل‌های مطروحه در حوزه حجاب و عفاف در سینما و تلویزیون و شبکه نمایش خانگی را در ذهن مخاطب بزتیم و ارائه راهکار و پیشنهادات اجرایی نه در حوصله این مطلب است نه در رسالت و قدرت این منبع. بی شک مسئولین بالاتر و سیاست گذاران حوزه تصویر باید با ریزبینی مضاعف و وسواس دغدغه مندتری بازتعریفی از مقوله حجاب و عفاف در بطن و بستر واقعی هنرهای تصویری اعم از سینما و تلویزیون و تئاتر و شبکه نمایش خانگی ارائه دهند و پایبند ضمانت اجرای آن بمانند.