- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

عبور از بحران، شاید وقتی دیگر!

misaghi-ahmadi

سوره سینما [1] – «درباره‌ی فلش اینترویو (Flash Interview) باید بگویم کسانی که می‌آیند و بعد از بازی به زبان‌های مختلف صحبت می‌کنند و مصاحبه را انجام می‌دهند، هرکدام به زبان خاص خود صحبت می‌کنند ولی این مصاحبه یک فیلد انگلیسی هم دارد که تمام این مصاحبه‌ها را ترجمه می‌کند. بچه‌های ما هم از روی آن زبان انگلیسی، ترجمه را انجام می‌دهند؛ یعنی ترجمه دو بار انجام می‌شود. حالا ترجمه بار اول خود یک تاخیر زمانی دارد به واسطه اینکه سوال متفاوت است. ابتدا از زبان اکراینی به انگلیسی ترجمه می‌شود و بعد انگلیسی به فارسی تبدیل می‌شود. بنابراین شاید واو به واو و کلمه به کلمه منتقل نشود. اما خب اگر یک کلمه هم جا به جا شود، کاملا اشتباه است و ما حتما باید عذرخواهی کنیم.» [ایسنا. ۱۲ تیر۱۴۰۰]

توضیحات محمدحسین میثاقی در خصوص حواشی اخیر برنامه یورو ۲۰۲۰ بود. حواشی که شاید اسم آن‌را نباید «حاشیه» نامید. بلکه باید آن‌را بی‌سوادی و بی‌تجربگی خواند. مجریان مدعی که هربار در گزارش‌های ورزشی و تحلیل‌هایشان از استاندارد‌های بین‌المللی سخن می‌گویند اما وقتی نوبت به خودشان می‌رسد از آزمون عملکردشان نه تنها پیروز نمی‌شوند که منفور مخاطبان نیز می‌شوند.

اما سوال اینجاست [با حضور این تیم به اصطلاح جوان] چنین فجایعی طبیعی و بدیهی است؟ و آیا باید انتظار یک عملکرد حرفه‌ای را داشت؟ آیا باید توقع و انتظار خود را در سطح بالایی قرار دهیم؟ پاسخ آسان است. خیر! ما نباید انتظار حرفه‌ای بودن و حرفه‌ای عمل کردن را داشته باشیم. زیرا می‌دانیم و آگاه هستیم این فجایع امروز نتایج چه مُهره‌سوزی‌هایی بوده است.

در تعریف بُحران می‌خوانیم: «بُحران پیشامدی است که به صورت ناگهانی و گاهی فزاینده رخ می‌دهد و به وضعیتی خطرناک و ناپایدار برای فرد، گروه یا جامعه می‌انجامد. بحران باعث به وجود آمدن شرایطی می‌شود که برای برطرف کردن آن، نیاز به اقدامات اساسی و فوق‌العاده است. بحران‌ها بر حسب نوع و شدت متفاوتند. بحران یک فشارزایی بزرگ و ویژه است که باعث در هم شکسته شدن انگاره‌های متعارف و واکنش‌های گسترده می‌شود و آسیب‌ها، تهدیدها، خطرها و نیازهای تازه‌ای به وجود می‌آورد.»

اکنون اگر واژه بُحران به زبان آید ناگهان موضوعاتی از قبیل کرونا و… در ذهن‌مان تداعی می‌شود. اما ما با بحران بزرگتری مواجه هستیم و آن بحران فاجعه مدیریتی هست. بحران سوء مدیریت و بحران نخبه‌کشی. بحرانی که هر روز نتایج آن و خسارت آن بیشتر و بیشتر دیده می‌شود. چه بحرانی از این بزرگتر که گروهی سلیقه شخصی خودشان را جایگزین سلیقه میلیون‌ها مخاطب کنند و محبوب‌ترین و داناترین و باسوادترین نیروی سازمانی‌شان را نابود سازند و از چرخه بیرون کنند؟

آن‌چه این‌شب‌ها می‌بینیم نه سلیقه ما بود و نه انتخاب‌مان. اما محکوم به دیدن آن هستیم برای لذت فوتبال. این محکوم بودن جزئی از عادت ما شده است. عادت دیروز و امروز!