- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

«قهرمان» در گیشه موفق نبود/ رسانه، فرهادی را بزرگ کرد

سحر گلدوست در فیلم قهرمان

احسان زیورعالم منتقد سینما در خصوص فیلم «قهرمان» به سوره سینما [1] گفت: فرهادی در سال‌های فعالیت خود در عرصه فیلمسازی نوعی رئالیسم را دنبال می‌کند. به عقیده بنده در «قهرمان» رویکرد کارگردان به‌مانند تمثیلی از نوعی دُمِ خروس بیرون زدن است.

وی درباره فضای شهری شیراز در فیلم افزود: من خود اهل شیراز هستم. اما شیراز واقعی را در فیلم نمی‌بینم و فکر می‌کنم این اتفاق می‌توانست در زرقان هم اتفاق بیفتد. این شهر جمعیتی بالغ بر دو میلیون نفر دارد درحالی‌که فرهادی یک روستای صد نفره را از شیراز به تصویر می‌کشد. شیراز یک جامعه منقبض نیست که بگوییم همه آدم‌هایش این‌گونه هستند چرا که جامعه‌ای منبسط بوده و دامنه گویش‌ها و لهجه‌هایش متنوع است. حتی موقعیت اجتماعی آدم‌ها در این شهر با آنچه که در فیلم فرهادی می‌بینیم نیز متفاوت است.

در «قهرمان» نامزد امیر جدیدی را می‌بینیم که در خیابان صد دستگاه بوده و خانه خواهر او در کفترک است. این مکان‌ها به لحاظ فرهنگی از تضادهای بسیاری نسبت به هم برخوردارند درصورتی‌که فرهادی در این فیلم همه شهر را با یک فرهنگ ایستا در نظر گرفته بود.

زیورعالم ادامه داد: در «قهرمان» همه آدم‌ها از طبقه متوسط شهر تهران هستند این در حالی است که در فیلم‌های فرهادی به جز دو فیلم نخست، خبری از طبقه فرودست نیست. من منطقه کفترک را می‌شناسم. زمانی که وارد شهری می‌شوید با یکسری ویژگی‌های فرهنگی آن منطقه از جمله گویش مردم آن خطه که نوعی ارزش پیشین آن منطقه است، روبه‌رو می‌شوید.

این منتقد سینما دربارهٔ اصول کارگردانی فرهادی خاطرنشان کرد: این کارگردان در ۲۰ سال گذشته با فیلم‌هایش ثابت کرد که در قالب هایپر رئالیستی فیلم می‌سازد و این نکته در فیلم آخر این کارگردان نیز نمود دارد. در «قهرمان» ، کارگردان شیرازی را به تصویر می‌کشد که برای من به‌عنوان یک شیرازی عینی، ملموس و واقعی نیست و این اصرار فرهادی برای عینی نشان‌دادن فضا اصلاً باورپذیر نیست چرا که او بر چیزی پافشاری می‌کند که وجود ندارد.

به نظر من اگر این کارگردان مارول می‌ساخت نگاه ما این‌گونه نبود و در انتظار ابرقهرمانی بودیم که آتش از دهانش بیرون می‌آید. قطعاً هر سبکی قاعده خودش را دارد اما زمانی که فرهادی بر قواعد رئالیستی تاکید دارد ملزم به رعایت آن است درحالی‌که سبک او اصلاً رئالیستی نبوده و ساختگی به نظر می‌رسد در واقع این ادعا الصاقی و منگنه شده از سوی خود فرهادی است.

وی درباره جایگاه قهرمان در کارنامه فرهادی گفت: اساساً این کارگردان یک فرمول ساده جهانی و امروزی دارد که در آن شخصیت در یک موقعیت اخلاقی قرار گرفته و باید انتخاب کند آن هم به‌گونه‌ای که هرکدام را انتخاب کنید یک تراژدی است. «قهرمان» فلسفه ژان پل سارتر را در پیش گرفته است همانند زمانی که جنگ است و پسری بر سر دوراهی قرار می‌گیرد که اگر پیش مادرش بماند فکر جنگ است، و وقتی توی جنگ است فکرش پیش مادرش است بنابراین هرکدام را که انتخاب کنید دچار ضرر می‌شوید. فرهادی نیز در فیلم‌های خود از این شیوه استفاده می‌کند.

وی ادامه داد: کسی که این فرمول را مورداستفاده قرار می‌دهد در واقع یک زن است و زن‌ها هستند که آن موقعیت را خلق می‌کنند. به طور مثال در فیلم «قهرمان» یک خانمی می‌آید و کیف را با خودش می‌برد و نشانی از خودش به جا نمی‌گذارد دردسر می‌سازد همان گونه که در «فروشنده» هم دیدیم خانمی بدون اینکه سؤال کند که چه کسی هست منجر به فاجعه می‌شود. این روند در «درباره الی» نیز تکرار می‌شود در واقع فرهادی همین فرمول را در همه فیلم‌هایش دنبال کرده است و تا جایی پیش می‌رود که قبل از دیدن فیلم‌هایش می‌دانیم که کارگردان می‌خواهد چه بگوید.

زیورعالم عنوان کرد: اصغر فرهادی در ساخت فیلم‌هایش همانند وودی آلن هم عمل نمی‌کند چرا که وودی آلن فیلم‌هایش تکراری است اما مدام سؤال‌ها را تغییر داده و فیلم در فضایی فلسفی قرار می‌گیرد. اما فرهادی این‌گونه نبوده و فیلم‌هایش بیشتر مهندسی شده است.

وی اظهار داشت: متأسفانه کارگردان در فیلم «قهرمان» شیراز را در حد میدان کفترک نشان داده است درحالی‌که شیراز شهری دومیلیون‌نفری با اقوام مختلف است. در این فیلم فرمانداری را در حد یک دهداری به نمایش گذاشته است. این عینیت بخشیدن نیست. شیراز شهر پول‌داری است اما در سکانسی که برای جمع‌کردن ۱۲۰ میلیون تومان گلریزان می‌کنند تنها ۳۰ میلیون جمع می‌شود، مگر می‌شود؟ به‌طورکلی موضوعیت فیلم غیرواقعی است و گویی فرهادی با قوانین کار در ایران هم آشنایی ندارد. همچنین نحوه ورود شخصیت برای کار، ملموس و قابل‌باور نیست. در واقع واقعی نبوده و تخیلی به نظر می‌رسد چرا که رفتارهای شخصیت رحیم، اخلاقی نیست و از آی‌کیو پایینی نیز برخوردار است. قطعاً اگر این فیلم را کیمیایی ساخته بود بنده این نظر را نداشتم چرا که کیمیایی می‌خواهد دنیای خیالی خودش را بسازد. در دنیای واقعی، آدم‌ها همانند فیلم‌های کیمیایی حرف نمی‌زنند. چرا که برگرفته از جهان خود کیمیایی و به امضای او است اما فرهادی امضایش این است که همه چیز برای من واقعی است. زمانی که واقعی‌اش می‌کنی باید مستندگونه مثل فیلم‌های برسون باشد. برسون در «جیب بر» به بازیگر گفته بود وقتی می‌خواهی جیب بزنی باید نفس را در سینه کنید.

این منتقد سینما ادامه داد: فرهادی با این فرمون موفق نخواهد بود. این کارگردان محصولِ رسانه است چرا که رسانه می‌تواند آن را بالا ببرد و برای آن گیشه می‌آورد. این در حالی است که باتوجه‌به شرایط کرونا فیلم مورد استقبال خوبی از جانب رسانه قرار نگرفته و در طی یک هفته «گشت ارشاد» رکورد فروش را زده است. فرهادی به‌واسطه رسانه اسکار می‌گیرد و اگر این فضا را از آن بگیرند به هیچ چیزی نخواهد رسید.