- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

ضد قهرمان

امیر جدیدی در فیلم قهرمان

سوره سینما [1] – مهدی انصاری* : «قهرمان [2]» بیشتر از چند فیلم آخر فرهادی [3] («گذشته»، «فروشنده» و «همه می‌دانند») به جامعۀ اطراف شخصیت اصلی و درگیری با اطرافیان پرداخته است. جامعه در این داستان هویت و کارکرد دارد و موجب تغییر در سرنوشت شخصیت اصلی فیلم می‌شود. این تاثیر به وسیلۀ شبکه های اجتماعی و رسانه های برخط انجام می‌شود. در واقع جامعه ای که مصرف رسانه ای مستمر دارد موجب ایجاد فاجعۀ فیلم می شود. اما این جامعه در داستان شخصیت و هویت ندارد.

مشکلی که می‌توان به شخصیت جامعه در فیلم وارد کرد این است که ما جامعۀ مصرفی رسانه‌ای را شاهد نیستیم. افراد یا نسبت به رحیم شکاک هستند یا همراه‌اند با رحیم. یا تأثیرپذیرند از بهرام یا می‌خواهند مشکل رحیم را با او حل کنند. به نظر می‌رسد این مشکل به دلیل این رخ داده که رسانه در داستان جای نگرفته و مثل یک ضدقهرمان کنش ندارد. بلکه نکته‌هایی که آقای نویسنده کارگردان در مورد ضرر رسانه‌های به جامعه خواسته بیان کند کاملاً سطحی و در حد میان‌برنامه‌های هشدارآمیز سواد رسانه‌ای که از تلویزیون پخش شده گشته. مانند اینکه گوشی‌های هوشمند باید به اندازه در دست بچه‌ها باشد یا وقت شام خانواده دور هم جمع باشند و تلفن همراه در سفره همراه کسی نباشد.

امیر جدیدی در فیلم قهرمان [4]

اما آیا نمونۀ دیگری هم از تأثیرات رسانه بر جامعه هست که بتوانیم آن را با فیلم فرهادی مقایسه کنیم؟ فیلم «دختر گم‌شده» (Gone Girl) ساختۀ دیوید فینچر محصول سال ۲۰۱۴ حاکمیت و تسلط رسانه‌های جمعی بر افکارعمومی را نشان می‌دهد. این فیلم داستان جامعه‌ای است که بدون اندیشه با اخبار رسانه‌های جمعی هم آهنگ می‌شود و نسبت به شخصیت‌های فیلم واکنش نشان می‌دهند. در دختر گم شده اخبار رسانه‌ها می‌تواند یک بی‌گناه را گناهکار کند و گناهکاری را قهرمان جامعه نشان دهد. شخصیت قربانی فیلم تنها وقتی امکان تغییر نقش از متهم به بی‌گناه را دارد که از حالت انفعال خارج شده و فعالانه با رسانه‌ها مواجه شود. فینچر به‌خوبی تأثیر رسانه در سطحی کردن مخاطبان را دراماتیزه کرده است. شخصیت‌های اصلی او منفعل نیستند. برای نجات خودشان تلاش می‌کنند و همین کشمکش جذابیت فیلم را بیشتر می‌کند.

هرچقدر شخصیت اصلی فیلم فینچر فعالانه با رسانه برخورد می‌کند رحیم منفعل است. رحیم گرفتار در گرداب مشکلاتی است که ما نمی‌دانیم از کجا آمده، علت مشکل او با همسرش و خانوادۀ همسرش چه بوده.

این شخصیت نداشتن جامعه در فیلم حتی به جزئیاتی مانند هنر و موسیقی هم در فیلم رسیده. چرا در پرتنش‌ترین موقعیت مکانی فیلم موسیقی سنتی و صدای استاد شجریان حضور مستمر دارد؟ چرا حس منفی مغازۀ بهرام همنشین موسیقی سنتی شده؟

شاید اگر استاندارد ۱۲۰ دقیقه نبود و سکانس‌های کش‌داری مثل سکانس پایانی و سکانس گلریزان حذف می‌شد و کمی جامعه نقش بیشتری در فیلم داشت قهرمان فیلم این‌چنین بلاتکلیف و خسته نبود و شاید اگر فرزند او لکنت نداشت اثر پسر در فیلم کمتر از این هم می‌شد.

* کارشناس رسانه