- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

حجازی‌فر روی موج انفجار…

Hejazifar

سوره سینما [1] هدیه حدادی‌اصل [2]: سینمای یکپارچه با وجود ازهم‌گسیختگی قصه… چیزی که به‌واقع، موقعیت شهید باکری را تا حدی معقول نمایان می‌کند. حجازی‌فرِ کامل اما بی‌ریا، درست مانند شخصیت پاکِ یک شهید…

«موقعیت مهدی» روی موج انفجار سوار است، انفجاری که صدای آن را در بطن ماجرا به‌گونه‌ای می‌شنویم که مانند فیلم‌های دیگر جنگی آزارمان نمی‌دهد… روایتی اپیزودیک که گرچه به باور خیلی‌ها سریال‌گونه شده؛ اما حقیقت این است که همین اپیزودیک بودن به روایت شیوای قصه کمک می‌کند و در خدمت بیان صریح‌تر ماجرا گرفته شده است.

در پرده‌های مختلف فیلم، آنچه از جوانی، ازدواج و در نهایت شهادت شهید باکری باید ببینیم را می‌بینیم، نه کم و نه زیاد! درست به‌اندازه…

Mogheiate-Mehdi [3]

اما درام اصلی از آنجا شکل می‌گیرد که «خسرو» وارد ماجرا می‌شود… نوجوانی بسیجی که دوست خود؛ «ممد» را که همانند برادر به او نزدیک است در عملیات خیبر از دست می‌دهد… دقیقاً همین پرده است که با عنوان «من مهدی باکری نیستم!» بار درام اصلی فیلم که رشادت، برادری و برابری است را به دوش می‌کشد…

فیلم به‌دوراز شعارزدگی ارزش‌ها، پرده‌بندی‌های درست، فیلم‌برداری دقیق، موسیقی درخور و البته بازی‌های روان و صریح ماجرای لشکر ترک‌زبان ۳۱ عاشورا را با یک کار تراژیک به تصویر کشیده که به‌شدت قابل دفاع است.

«موقعیت مهدی» در قالب یک شخصیت‌پردازی درست، وجوه اخلاقی شهید مهدی باکری و بردارش؛ حمید باکری را به مخاطب نشان می‌دهد… قهرمانانی که دشمن حتی از جنازه آن‌ها هم می‌ترسیدند… و حالا فیلمسازان ارزشی و دفاع مقدسی ما باید از هادی حجازی‌فری بترسند که آمده تا روی موج انفجار سینما سوار شود و یکه‌تاز دست خیلی از آن‌ها را ببندند…