- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

تام کروز: زندگی‌ام را وقف فیلم کرده‌ام

تام کروز

به گزارش سوره سینما [1] به نقل از سایت رسمی جشنواره فیلم کن، در حاشیه دومین روز از برگزاری جشنواره فیلم کن، تام کروز؛ بازیگر مطرح هالیوود به‌عنوان یکی از مهمانان ویژه در کاخ جشنواره حاضر شد و مسئولان جشنواره فیلم کن پس از نمایش فیلم جدید او با عنوان «تاپ گان: ماوریک»، با اعطای جایزه غیرمنتظره و افتخاری نخل طلا از این بازیگر تجلیل کردند و کروز پس از دریافت جایزه نخل طلا گفت: «این یک عصر به‌یادماندنی برای من بود که هرگز از یاد نخواهم برد.»

فیلم جدید «تاپ گان: ماوریک» در بخش نمایش‌های ویژه جشنواره کن نمایش داده شد و با استقبال و تشویق حاضران در سالن روبه‌رو بود. تام کروز برای اکران فیلم خود در جشنواره کن، بعد از ۳۰ سال بار دیگر به این جشنواره آمده و در گفتگویی با روزنامه‌نگار فرانسوی در مورد فیلم خود صحبت کرده است.

*سینما از همان دوران کودکی

۴ سال بیشتر نداشتم که دلم می‌خواست فیلم بسازم. دنبال ماجراجویی بودم و به دنبال این ماجراجویی حتی از درختان هم بالا می‌رفتم یا مدام داستان‌نویسی می‌کردم. بعدها به درب خانه‌ها می‌رفتم و کارت‌پستال می‌فروختم تا با پول حاصل از آن‌ها به سینما بروم.

*آغازها و منابع الهام

در ۱۸ سالگی پس از دو بار تست دادن برای یک نقش کوتاه انتخاب شدم. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم درباره هر آن چیزی که در صنعت سینما وجود دارد مطالعه کنم و یاد بگیریم. از طرفی به‌خاطر علاقه همیشگی‌ام به مردم می‌خواستم در مورد فرهنگ‌های مختلف بیاموزم. در نتیجه به رویایم چسبیدم و با خودم گفتم: «تو می تونی انجامش بدی.»

نقشی که از آن صحبت می‌کنم، نقش کوچکی در فیلم «Taps» در سال ۱۹۸۱ بود که کارگردانی آن را هارولد بکر برعهده داشت. او مرا برای درک نور به مشاهده دعوت می‌کرد، من را به تماشای نماهای مختلف می‌برد و می‌گفت: «تو تصویر خود را دوست داری اما باید سعی کنی تا تصور کنی مخاطب چه احساسی می‌تواند به تو داشته باشد.» و آن زمان بود که با مشاهده متوجه می‌شدم چگونه نور می‌تواند همه چیز را تغییر دهد. من توسط افراد سخاوتمندی احاطه شده بودم که به من اجازه می‌دادند یاد بگیرم. طیف گسترده‌ای از فیلم‌ها را دوست دارم و من با باستر کیتون، چارلی چاپلین و هارولد لوید بزرگ شده‌ام.

تام کروز [2]

*روش کار

من سعی می‌کنم از تمام تجربیاتم استفاده کنم، تک تک بخش‌های یک فیلم مهم هستند و بازیگر باید بداند که چگونه محیطی خاص برای احساس یک داستان ایجاد کند، نوشتن آن کافی نیست.

من ایده یک تیم، خلق چیزهایی با هم و یک داستان عالی را دوست دارم. همیشه به دیگر اعضای تیم می‌گویم: «این فیلم من نیست، این فیلم ماست.»

هر ایده‌ای تفسیر خاص خود را دارد. بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که تمام جزئیات نحوه ساخت یک فیلم را برای فهمیدن یاد بگیرید و من خوش‌شانس هستم که با چند کارگردان باورنکردنی کارکرده‌ام.

*تماشای فیلم در سینما

نگارش یک فیلم بسته به اینکه برای سینما نوشته شده باشد یا تلویزیون بسیار متفاوت است. من همیشه به محض اکران یک فیلم، کلاهم را سر می‌گذارم و به تماشای آن می‌روم تا جو موجود در سینما را بسنجم. فیلم‌های من هرگز روی سکوها نخواهند بود.

*بازیگری

من ضربات قلب را می‌شناسم و همه چیز را به یاد دارم.

شما کشف می‌کنید و ناگهان متوجه می‌شوید که چه زمانی درست است.

آماده‌سازی همه چیز است، حتی اگر همه چیز را دور بریزید و من نمی‌خواهم مردم همه کارهایی که در آن انجام می‌شود را ببینند.

*بدلکاری

هیچ‌کس از «جین کلی» نمی‌پرسد: چرا می‌رقصی؟! برای فیلم «مأموریت غیرممکن» از خودم پرسیدم: چگونه می‌توانم مخاطب را سرگرم کنم.

با گذشت زمان استعدادهایم را شکوفا کردم. در حین تیراندازی، کلاس‌های رقص، آواز خواندن، پرواز با هلیکوپتر را یاد گرفتم … تا تجربه‌ای بی‌نظیر برای مخاطب ایجاد کنم.

بله، وقتی بدلکاری‌هایم را انجام می‌دهم می‌ترسم، اما همیشه به این فکر می‌کنم که چگونه داستان، می‌تواند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد. چگونه این تاثیر را بر مخاطبان خود ایجاد می‌کنید؟ این یک سفر است. من همیشه فیلم‌هایم را برای مخاطبان بازی کرده‌ام. همیشه از خودم می‌پرسم چه چیزی می‌توانم به آنها (مخاطبان) بدهم.

و بهتر است حتی اگر شکست خوردید باز هم دنبال آن بروید و دست از تلاش نکشید. من زندگی‌ام را وقف فیلم کرده‌ام زیرا برای انجام کاری که انجام می‌دهم احساس افتخار می‌کنم.