- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

سقوط فیلم‌های دموکرات‌ در روز استقلال

Minions

سوره سینما [1] – حتی بچه‌های اول ابتدایی نیز می‌توانند نتیجه گیشه این هفته را تحلیل کنند؛ اگر مسجل نشده بود که فیلم بسیار پرخرج «لایت‌یر» (lightyear) صدمه چند صد میلیون دلاری به دیرنی و پیکسار خواهد زد، فروش ناامید کننده این اثر در آخر این هفته، میخ آخر به تابوت تبلیغات انحرافات جنسی بود. اثر دیزنی در سه هفته اکران نتوانست به فروش سه روزه «مینیون‌ها: خیزش گورو» (Minions: The Rise of Gru) ، انیمیشنی خالی از عناصر چپگرایانه، برسد. «لایت‌یر» تا آخرین اخبار اعلام شده از گیشه، در حدود ۱۰۶ میلیون دلار فروخته است که کمتر از فروش «مینیون‌ها: خیزش گورو» است. بهانه‌های رسانه‌های لیبرال بابت نفروختن فیلم دیزنی را بیاد می‌آورید؟ آنها گفته بودند هوا گرم بود، مردم سیکوئل‌ها را نمی‌بینند و فیلم پسرانه بود. اما گویا «مینیون‌ها» در هوایی گرم‌تر، مخاطبان را گرما زده نکرده و مخاطب پسر برای فروش یک فیلم کافی است.

دیزنی توانست «داستان اسباب‌بازی» محبوب‌ترین مجموعه انیمیشن را به منفورترین فیلم جدید بدل کند. هیچ کسی نمی‌تواند ادعا کند که مجموعه انیمیشن‌های «من نفرت انگیز» (Despicable Me) از مجموعه «داستان اسباب‌بازی» محبوب‌تر است. به این دلیل که نه تنها فروش کل مجموعه دیزنی بیشتر است، بلکه درآمد حاصل از فروش اسباب‌بازی نیز قابل مقایسه نیست. ناگفته نماند که پیکسار هیچ‌وقت چنین شکست سختی در گیشه نمی‌خورد. اما آنها در چند سال اخیر، چهار اثر مفلوک ساخته‌اند.

مردم جهان بهترین کادوی تولد را به مناسبت شصت سالگی تام کروز به فیلم او دادند. «تاپ‌گان» بهترین هفته ششم اکران در آمریکا را پشت سر «آواتار» دارد. این فیلم پرفروش‌ترین فیلم سال در انگلیس و چند کشور اروپایی دیگر بوده، پرفروش‌ترین در ژاپن و کره جنوبی و در صدر گیشه سال در برزیل و چند نقطه دیگر از جهان است. شایان ذکر است که «تاپ‌گان» در تعدادی از کشورها توانست گیشه هفته دوم و سوم بهتری نسبت به هفته اول داشته باشد که نشانگر تعریف دهان به دهان مردمی است.

»تاپ‌گان: موریک» قطعاً از مرز ششصد میلیون دلار در آمریکای شمالی عبور خواهد کرد و ممکن است به جمع ده فیلم پرفروش تاریخ این منطقه بپیوندد. بسیاری می‌پندارند که موفقیت غیر منتظره این اثر، حتماً دلیل عجیب و غریبی دارد، اما فیلم تام کروز به همان دلایلی مردم را به سالن‌های سینما کشانده است که فیلم‌های غیر لیبرال و مردمی قرن بیستم، مخاطب را در صندلی‌ها می‌نشاند. مفاهیمی نظیر مردانگی، احساس مسئولیت، اهمیت نقش پدر در خانواده، انجام صحیح و به موقع امور محول شده و مسئله‌ای که در قرن بیستم مطرح نبود، «چپگرا نبودن». مردم آمریکا آنقدر از تبلیغات کمپین‌های انتخاباتی دموکرات‌ها خسته شده‌اند که صرفاً از فیلمی که خالی از این عناصر باشد، استقبال می‌کنند.

کمپانی وارنر با اکران «الویس» توانست پس از مدت‌ها به جمع پرفروش‌های هفته بپیوندد. اما اثر باز لورمن بی حاشیه نیست. در مصاحبه‌ای که نشریه ورایتی با کارشناس زندگی‌نامه الویس و مدیر برنامه او داشت، گفته شد که باز لورمن دخل و تصرف اساسی در حقیقت زندگی این دو داشته است. گویا کارگردان و کادر پشت صحنه سخت کوشیده اند تا تصویری چپگرا از الویس پریسلی جلوه دهند.

این اولین دفعه‌ای نیست که هالیوود سر وقت خواننده‌های بسیار محبوب در آمریکا می‌رود و تابلویی لیبرالی از آنها نقاشی می‌کند. واکین فینیکس در Walk the line در نقش جانی کش ظاهر شد و به نامزدی اسکار هم رسید. اما تصویری که او و هالیوود از محبوب‌ترین خواننده آمریکا ترسیم کردند، تفاوت بسیاری با حقیقت زندگی این مرد داشت. «الویس» درصدد نابودی این خواننده نیست ولی فیلمی نیست که اگر هالیوود آنرا را در دهه هفتاد یا هشتاد اکران می‌کرد، عاقبتی جز «لایت‌یر» نسیبش می‌شد.