گلاندام صفری در گفتگو با سوره سینما [1] درباره پخش و نمایش مستند «من عاشق قرنیه هستم» گفت: قرار بود یک اکران عمومی در خانه هنرمندان داشته باشیم که متأسفانه شرایطش فراهم نشد، اما امیدواریم بهمنماه این اتفاق بیفتد. از طرف دیگر، برای پخش بینالمللی فیلم اقدام کردهایم و آن را به جشنوارههایی با محوریت علمی ارسال کردهایم. فعلاً برای جشنوارههای داخلی ارسال نکردهام و امیدوارم بهترین اتفاقها برای فیلم رقم بخورد.
وی درباره پروژه دیگر خود بیان کرد: پروژه دیگری که مشغول آن هستم، فیلمی است که پیشتر ساخته شده و من تهیهکنندهاش بودم. در این سالها کمی در زمینه پخش بینالمللی کمکاری کرده بودم و حالا تصمیم گرفتم جدیتر پیگیری کنم. یکی از این فیلمها درباره قزوین و میراثی هزارسالهست که متأسفانه در حال نابودی است. این فیلم قصهمحور است و در حال انجام تغییراتی برای پخش جهانی آن هستیم.
وی ادامه داد: یکی از مهمترین پروژههای فعلیام فیلمی درباره مادر مجسمهسازی است؛ هنرمندی که داستانی با خود دارد و با هنر خود تلاش میکند فرهنگ بخشش را ترویج دهد. این پروژه در حال تولید است و امیدواریم امسال به پایان برسد. البته مشکل اصلی ما، مثل بسیاری از فیلمسازان مستند، نبود حمایت مالی است.
کارگردان مستند «من عاشق قرنیه هستم» درباره کمبود بودجه در مستند توضیح داد: متأسفانه حمایتها بسیار محدود شده و بعد از سالها انتظار، به این نتیجه رسیدم که اگر لازم باشد، پروژه را با هزینه شخصی به پایان برسانم. مستندها بیش از هر ژانر دیگری با کمبود بودجه مواجهاند، در حالی که همه متولی تولید فیلم شدهاند اما مستند کمتر دیده میشود.
وی درباره یکی دیگر از پروژههای خود مطرح کرد: یکی دیگر از پروژههایی که برایم اهمیت زیادی دارد، درباره قصهها و افسانههای منطقه الموت قزوین است؛ سرزمینی با ادبیات و روایتهای غنی که متأسفانه ارتباط نسل جدید با این قصهها در حال از بین رفتن است. در حال حاضر در مرحله تحقیق و پژوهش هستم و امیدوارم تولید این فیلم از بهار آغاز شود.
این مستندساز درباره جشنواره «سینماحقیقت» گفت: چند سالی بود که در جشنوارهها شرکت نمیکردم، چون احساس میکردم انتخابها همیشه عادلانه نیست. اما از طرفی اگر فیلم در جشنواره نباشد، دیده هم نمیشود. به نظر من، مستند برای تأثیرگذاری بر جامعه ساخته میشود، نه صرفاً برای جایزه گرفتن.
صفری درباره مهمترین آسیب سینمای مستند امروز توضیح داد: علاوه بر کمبود بودجه، نبود اکران عمومی یکی دیگر از مهمترین آسیبهای سینمای مستند ما است. مستندها باید توسط مردم عادی دیده شوند، نه فقط اهالی سینما. زمانی اکرانهای شهری و دانشگاهی وجود داشت و مردم فیلمها را میدیدند و دربارهشان گفتوگو میشد. اگر مستند فقط در جشنواره نمایش داده شود و تمام، تأثیر اجتماعیاش از بین میرود.
گلاندام صفری در پایان گفت: باور دارم مستند میتواند جهان را تغییر دهد؛ یا دستکم پنجرهای تازه به روی مخاطب باز کند. برای من، مهمترین هدف ساخت فیلم خوب و تأثیرگذار است. اگر فیلم خوب ساخته شود، جشنواره هم خودش بهدنبالش میآید.

