- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

حوزه هنری می‌تواند در مقابل انحصارطلبان سینمایی بایستد

hozeh-honari

به گزارش سوره سینما [1]، سازمان سینمایی سوره وابسته به حوزه هنری از سال ۱۳۹۰ نقشه راه خود را به کلی تغییر داد و پس از اعتراضات گسترده مردمی در مقابل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نسبت به چند فیلم در سال ۱۳۹۱، برنامه اکران فیلم‌های سینمایی توسط این نهاد که  در مجموعه سالن‌هایی که مدیریتش را بر عهده دارد، به کلی تغییر کرد. در همان سال «محمدحمزه‌زاده» ریاست سازمان سینمایی سوره حوزه هنری را بر عهده گرفت تا تغییر مسیر این سازمان، در سطوح مختلف آموزش، تولید و اکران فیلم سینمایی وارد مسیر تازه‌ای شود.

از سال ۱۳۹۱ تا کنون سازمان سینمایی حوزه هنری با سیاستگذاری‌ نوینی، از اکران فیلم‌های صدمه زننده به فرهنگ ایرانی پرهیز کرده است و در طول دو سال گذشته بسیاری از سینماگران به عدم اکران فیلم‌هایشان در سالن‌های سینمای حوزه هنری واکنش‌های فراوانی نشان دادند. از سوی دیگر متولیان سازمان سینمایی حوزه هنری اصرار به این موضوع دارند که آثار اکران نشده در سینماهای حوزه هنری، با ماموریت تعریف شده حوزه هنری در تعارض است و در سینماهای این نهاد، نمایش داده نمی‌شوند.

با این حال جمیع معترضان و حتی صاحبان آثار سینمایی که فیلم‌هایشان در سالن‌های حوزه هنری به نمایش درآمده، در اجماعی کنونی به این وضعیت بارها واکنش نشان‌ داده‌اند و با انتشار گفتگو و بیانیه سعی دارند، حوزه هنری از مواضع فعلی‌اش عقب نشینی کند.

سطح این مجادله و مطالبه سیاسی پس از مدتی ابعاد سیاسی‌تری به خود گرفت و پس از انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری انجمن تهیه کنندگان سینمای ایران در بیانیه تبریک خود به رئیس جمهور در بند هفتم بیانیه‌اشان از رئیس جمهور درخواست کردند تا اقدام عملی برای واگذاری سینمای حوزه هنری به بخش خصوصی و جمع کردن بساط دولت در دولت ، صورت پذیرد.

پس از آن حسن روحانی ۲۴ مرداد ۱۳۹۶ در مجلس شورای اسلامی در جلسه رای اعتماد به وزیران پس از معرفی عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: مسئله این وزارتخانه برای ما بسیار مهم است و مهمترین حرف هم همانی است که من در بخش سیاست‌های خود زدم. ما نباید بگذاریم سلیقه در کشورحاکم شود. یک آقایی در جایی سلیقه‌ای دارد و برای خودش هم محترم است ولی ما (دولت) باید قانون را اجرا کنیم. اگر وزارت ارشاد وظیفه‌ای بر عهده ندارد، مجلس شورای اسلامی این وظیفه را از او بگیرد و آن را به کس دیگری محول کند و معلوم باشد که ما وظیفه‌ای نداریم! اما وقتی وظیفه‌ای بر عهده وزارت ارشاد و دولت است و دولت بر کتاب، فیلم و مسائل هنری نظارت می‌کند، دستگاه دیگری حق مداخله در امور اجرایی کشور را ندارند و اگر این‌گونه مداخلات باشد، بهتر است مجلس این کارها را به همان مداخله‌گران واگذار کند که ما هم وظیفه‌ای بر عهده نداشته باشیم.»

به صورت قطعی منظور رئیس جمهور،  محمد حمزه زاده و حوزه هنری بود. پس از این سخنان رئیس جمهور، شایعاتی مبنی بر حضور حمزه زاده در معاونت سینمایی مطرح شد تا با حضور این شخص در مقام ریاست سازمان سینمایی، مجادله میان سینماگران و حوزه هنری پایان پذیرد، اما حمزه زاده پیشنهاد وزیر  برای حضور در سمت معاونت سینمایی (رئیس سازمان سینمایی) را نپذیرفت تا حضور حمزه‌زاده به عنوان مدیر آلترناتیو، در حد شایعه همچنان باقی بماند.

پس از اظهارات رئیس جمهور، جدل با حوزه هنری و محمد حمزه‌زاده توسط سینماگران و چهره‌های سیاسی همچنان ادامه پیدا کرد و محسن هاشمی  در روز ملی سینما، در پردیس آزادی حاضر شد و ضمن بازدید از قسمت‌های مختلف این سینما که توسط شهرداری تهران بازسازی شده، گفت: با این حال هنوز برخی سینماهای قدیمی در اختیار نهادهای انقلابی هستند بخصوصا سینماهایی که مصادره شدند و از این نهادهای انقلابی خواهش می‌کنیم اگر امکان دارد بهره‌برداری از این سینماها را در اختیار شهرداری قرار دهند.

عمده حاشیه‌های شکل گرفته در مورد حوزه هنری، به سرباز زدن این نهاد به عدم اکران برخی فیلم‌های ایرانی بازمی‌گردد. لازم ذکر است که بحث اکران کردن یا نکردن فیلم‌هایی که پروانه ساخت و نمایش گرفته‌اند به صورت مبسوط در تسنیم در گفت وگو با ‌حمزه‌زاده [2] مطرح شده است و خواندن این گفتگوی چند قسمتی ابهامات فراوانی را روشن می‌کند.

مدیریت سازمان سینمایی سوره حوزه هنری قصد مخالفت با سینما و سینماگران را ندارد اما بنا بر وظیفه نمی‌تواند زمینه ساز توسعه «سینمای ولنگار» شود. درج این پاراگراف‌ها به معنای توجیه یا تمجید از ریاست سازمان سینمایی حوزه هنری نیست. «محمد حمزه‌زاده» تا قبل از سال ۱۳۹۲ یکی از چهره‌های بود که دائما در تیررس نقد جریان انقلابی قرار داشت. وی یکی از چهره‌هایی است که به جای ایستادن در مقابل رسانه‌های انقلابی، اغلب نقدها را به شیوه عملکرد حوزه هنری وارد دانست و مسیر این نهاد انقلابی را با پشتوانه انتقادات رسانه‌‌ای اصلاح کرد.

سازمان سینمایی حوزه هنری، روزهای دشواری را در پیش رو دارد. اکران نکردن برخی فیلم‌های پرفروش، لطمه بزرگی به سینماهای حوزه هنری می‌زند. از سوی دیگر سازمان سینمایی سوره در زمینه تولید، بودجه‌ کلانی در اختیار نداردتا کاستی‌های اکران جبران کند. اگر وضعیت کنونی به همین منوال پیش برود، سالن‌های سینمایی حوزه هنری مجبور به اکران همه فیلم‌های ایرانی خواهند شد و به تدریج نازل‌سازان سینماهای حوزه را تسخیر خواهند کرد.

نزاع بالا خواهد گرفت!

روز گذشته ابراهیم داروغه زاده گفتگویی را با رسانه‌ها انجام داده و وعده داده است که فیلم‌های ملتهب و توقیفی مثل «عصبانی نیستم»، «خانه پدری»، «آشغال‌های دوست داشتی»، «پارادایس»،«خانه دختر»، به زودی اکران خواهند شد و چالش سیاسی میان حوزه هنری و سازمان سینمایی وارد فاز جدی‌تری خواهد شد. آیا حوزه هنری تسلیم خواهد شد؟

در شرایطی که سینماگران اختلاف با حوزه هنری را به یک برخورد دو قطبی سیاسی، تبدیل کرده‌اند از هم اکنون برای اکران پنج فیلم توقیفی مجوز گرفته، در سینماهای حوزه هنری مجادله و مخاصمه تازه‌ای طی روزهای آتی آغاز خواهند کرد. در این شرایط تسلیم شدن حوزه هنری، برای جریان انقلابی هزینه بسیار سنگینی خواهد داشت ! حوزه هنری را هیچ نهاد سیاسی خاصی حمایت نمی‌کند و حین اکران پنج فیلم توقیفی، رسانه‌های اصلاح طلب تمام قوای خود را برای به عقب راندن و تسلیم شدن این نهاد  به کار خواهند گرفت.

اما چه ترفندی راه نجات حوزه هنری خواهد بود و این جدال سینمایی، سیاسی شده، چگونه می‌تواند به نفع حوزه هنری تمام شود؟ به هر حال جریان انقلابی انتظار دارد که حوزه هنری در این فضای دو قطبی تسلیم موج انحصارطلب سینماگران نشود.

حوزه هنری یک راه نجات بیشتر ندارد!

سازمان سینمایی حوزه هنری در طول ۴ سال اخیر، ارگان واحدی است که بر خلاف گذشته زیر مجموعه‌هایش به صورت تخصصی اداره می‌شوند، اما در حوزه پخش فیلم هیچگاه قدرت کافی برای استقلال را نداشته و وابسته به جریان اصلی پخش و توزیع فیلم در سینمای ایران است. به همین دلیل جریان انحصار طلب سینمایی کنونی براحتی می‌تواند حوزه هنری را تحت فشار قرار دهد. از سوی دیگر حوزه هنری توان مالی تولید فیلم را مثل گذشته ندارد و بودجه تخصیص یافته این سازمان برای تولیدات متنوع و مستقل کافی نیست. ضمن اینکه حوزه هنری طی یک برنامه کاملا بلند مدت، سودای تربیت نسل فیلمساز جوان را دارد که محمدرضا خردمندان نمونه استاندارد برآمده از جریان کشف استعداد توسط نهاد مذکور است.

با وجود جذب پشتوانه نیروهای فکری و اجرایی که در طول ‌سالهای اخیر به حوزه پیوسته‌اند این نهاد به دلیل کاستی بودجه، امکان کافی برای توسعه سازمان سینمایی‌اش و تولیدات پرشمار را ندارد. یکی از انتقادات حوزه هنری به مجموعه تولیدات سینمایی ایران این است که تولیدات سینمایی که مجوز ساخت و نمایش می‌گیرند، فراگیری عمومی ندارند. در حال حاضر مخاطبان سینمای ایران در بهترین حالت از دو میلیون صد هزار نفر تجاوز نمی‌کند که میزان فروش نهنگ عنبر به عنوان پرفروشتر‌ین اثر سینمایی  درسال ۱۳۹۶  میزان مخاطبان سینمای ایران را کاملا معین می‌کند.

در حال حاضر تیراژ فیلم‌های ایرانی در شبکه نمایش خانگی از میلیون نسخه فراتر نمی‌رود. در چنین شرایطی مشخص است که سینمای ایران مخاطب معین سه و نیم میلیون نفری دارد و به دلیل عدم ارائه ژانرها و موضوعات مختلف نمایشی، با عدم اقبال توده سینمادوستان مواجه است. در دوران حجت الله ایوبی ۲۸ شرکت شبکه نمایش خانگی، رسما ورشکست شدند و تلویزیون با توجه به محدودیت بودجه نمی‌تواند، کپی رایت فیلم‌های سینمایی خارجی روز جهان، مثل سابق در اختیار گیرد. در چنین شرایطی جمعیت جوان ۴۰ میلیونی  فیلم‌های انیمشین و متنوع مطلوبش را از شبکه‌های قاچاق اینترنتی تهیه می‌کند. در گذشته بسیاری از این آثار از رسانه ملی به فاصله کوتاهی پس از اکران پخش می‌شد و محل اشکال هم نبوده و نخواهد بود.

حوزه هنری در این مجال تاریخی مهم می‌تواند با اتکا به نیاز مخاطبان جوان و نوجوان سینما، فیلم‌های خارجی (علی الخصوص انیمیشن) که تعارضی با فرهنگ ایرانی ندارد را در سینماهایش نمایش دهد. تجربه اکران انیمیشن در سینماهای ایران نشان داده که همچنان سودآور است.

اکران فیلم خارجی در سالن‌های حوزه هنری چند خاصیت ویژه خواهد داشت. استقبال مردم از فیلم (علی الخصوص انیمشین) خارجی می‌تواند سودآور باشد و میزان اقبال مخاطبان، پاسخ دندان شکنی به سینماگران انحصار طلب ایرانی خواهد بود که هم اکنون در مقابل حوزه هنری ایستاده‌اند. با سودآوری فیلم خارجی، در گام بعدی حوزه هنری می‌تواند با  کسب سوددهی، زیر ساخت‌های تولید خود را تقویت کند و فیلم‌های ملی بزرگی مثل «بیست و یک روز بعد» بسازد و در گام‌های موثرتری ژانرهای فراموش شده یا تضعیف شده‎ای مثل‌ مقاومت و سینمای دفاع را براساس ذائقه عمومی تقویت کند.

با هر استدلالی  حوزه هنری در شرایط کنونی، از نمایش فیلم خارجی نباید واهمه داشته باشد. طرف مقابل، یعنی جریان انحصار طلب سینما در نوع مواجه خود با حوزه هنری ممکن است دست به همان ترفندهای قدیمی بزند. حقه‌هایی که در سال ۱۳۵۸ و ۱۳۸۴ بدان متوسل شد. سینماگران انحصارطلب ایرانی هرگاه موقعیت ویژه‌اشان به خطر می‌افتد، تنها با یک روش کاملا انحرافی مسئولان سیاسی نظام جمهوری اسلامی را از فیلم خارجی به عنوان سمبل تهاجم فرهنگی می‌ترسانند. این جمله همواره دستمایه سینماگران انحصار طلب است «اکران خارجی یعنی دامن زدن به تهاجم فرهنگی و فحشاء».

در صورتیکه بررسی تولیدات اخیر هالیوود طی ۱۷ سال گذشته نشان می‌دهد، چون اغلب آثار سینمایی برای سنین زیر ۱۸ ساخته می‌شود، حتی الامکان سازندگان از نمایش موارد غیر اخلاقی پرهیز می‌کنند. در صورتیکه فیلم‌های ایرانی که در سینمای ایران ساخته می‌شود عمدتا بر مدار خط قرمزها و ممنوعه‌ها حرکت می‌کند و با فرهنگ ایرانی کاملا در تعارض است.

از سوی دیگر رضایت مردم از نمایش فیلم و انیمیشن خارجی سبب می‌شود، سینما به عنوان سمبل یک تفریح عمومی احیا شود. قطعا جلب رضایت عمومی توفیقاتی را برای استقلال حوزه هنری در سازمان پخش و نمایش، به همراه داشت.

منبع : تسنیم [3]