- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

کاراکترها خودشان را به مخاطب معرفی می‌کنند/ روایت پیچیدگی روابط انسانی

zard1

سوره سینما [1]محیا رضایی [2] : فیلم سینمایی «زرد» که این روزها به عنوان اولین اثر بلند سینمایی مصطفی تقی زاده بر پرده اکران قرار دارد با خلاصه داستان یک خطی « آدمهای عجیبی هستیم… امروزمون با فردا خیلی فرق میکنه» سوالاتی را در ذهن تداعی می کند که قطعا بعد از تماشای اثر به آن پی خواهید برد اما شما را درگیر قضاوت خواهد کرد.

کارگردان این فیلم پر بازیگر می گوید فیلمی که امروز روی پرده نقش بسته خیلی شبیه آنچه از ابتدا در ذهنش شکل گرفته بود نیست. وی اولین بهانه آغاز «زرد» را خواندن یک مطلب و سوال ذهنی خودش عنوان کرد. اینکه چه چیزی باعث پر و بال دادن به این سوال و ماحصل فیلم سینمایی «زرد» شده از زبان خودش شنیدنی است:

* بعد از تجربه آثار کوتاه سینمایی چطور شد که کارنامه سینمای بلند حرفه ای تان با «زرد» کلید خورد؟

– جرقه اولیه این فیلمنامه شاید به خروجی آنچه امروز روی پرده می بینید ارتباطی نداشته باشد. سال ۹۲ یک روز برحسب اتفاق مطلبی خواندم که تحت تاثیر قرارم داد و با خود فکر کردم اگر کسی در شرف مرگ باشد و دیگری علی رغم اینکه می تواند به دادش برسد؛ برای او شرط بگذارد واقعا چه اتفاقی می افتد؟ و آدم ها در این شرایط چه بر سرشان می آید؟ همه اینها من را به سمت نوشتن «زرد» کشاند.

* با توجه به مساله ای که آدمهای این قصه درگیر آن هستند فکر می کنید این تصویر چقدر منوط به یک جغرافیای خاص باشد؟

– اگرچه «زرد» در جغرافیای ایران به تصویر کشیده شده اما قصه اش روایت اتفاقی است که هر جای این کره خاکی ممکن است رخ دهد ماجرایی که بر اساس ویژگی های فردی هر انسان؛ واکنش هایی را شاهد خواهیم بود. نمایش این فیلم در خارج از ایران و بازخوردهای مخاطبان غیر ایرانی خوشبختانه این دهنیت را پدید آورد که «زرد» هر کجا روی پرده برود فهمیده می شود و همه می توانند با آن احساس مشترک داشته باشند.

zard2 [3]

* درباره کاراکترها چطور؟ مثلا به نظر می رسد بازی مهرداد صدیقیان نماد افرادی از جامعه جهان سومی است که نمی خواهد این فرصت را از دست دهد؟

– کاراکترهای این فیلم اگرچه همه پی یک هدف جلو می روند اما شخصیت و تفکر مستقل شان، آن ها را به مخاطب معرفی می کند. به نظر من هیچکدام این ها را نمی توان با واژه خوب یا بد تعریف کرد چون شاید هر کدام ما اگر در آن موقعیت قرار بگیریم دست به کارهایی بزنیم که از آنچه می بینیم هم بدتر باشد.

نمی توان گفت بازی مهرداد صدیقیان معرف یک دیدگاه از موضع پایین است به هر حال آدم هایی هستند که منفعت شخصی را به جمع ترجیح می دهند و این یک خصلت است. حتی اگر منطقی نگاه کنید می توانید به او حق بدهید. کسی که سال ها برای لحظه موعود تلاش کرده سخت است این تغییرات را ببیند و واکنشی نداشته باشد.

* قصه بر محوریت زنی به نام نهال پیش می رود. زنی که می توان با او همذات پنداری کرد. هنگام نگارش فیلمنامه چه تصویری از این زن در ذهن داشتید؟

– از وقتی چشم باز کردم یک زن قهرمان کنار من بوده و من تمام پارامترهای این ویژگی را در مادرم دیده ام. لمس چنین تجربه ای از کودکی باعث می شود نگاه تان به زنان ایرانی متفاوت از آنچه معمولا به تصویر می آید، باشد. شاید به همین خاطر است که دوست نداشتم «نهال» وقتی در موقعیت بحران قرار می گیرد دست به اولین و ساده ترین انتخاب بزند. بر خلاف خیلی از فیلم هایی که می بینیم زن قصه ما تمام تلاشش را می کند تا مقتدرانه پای آنچه تا کنون می خواسته بایستد.

zard3 [4]

* خانم هایی که با قصه «زرد» آشنا هستند چه واکنشی داشتند؟ به هر حال شاید تصمیمی که او در مواجهه با حقاقیق می گیرد خوشایند همه زنان نباشد.

– ابتدای امر وقتی فیلمنامه را نوشتم برای یکی از بانوان نویسنده که از دوستان نزدیکم بود فرستادم تا با نگاه و خصوصیات یک زن این شخصیت زنانه را تحلیل کند و گفت زنانگی کاراکتر نهال درست درآمده و یک زن کامل وقتی در چنین موقعیتی قرار می گیرد قطعا همین طور با ماجرا برخورد می کند.

چهره صلابت و اصالت زن ایرانی برایم مهم بود اما قبول دارم که برخی ممکن است از جایی به بعد با رفتار نهال موافق نباشند. البته او منطقی تر از اینها نگاه می کند و می گوید من این بحران را تمام می کنم و بعدا دنبال پاسخ همه این سوال ها می روم. در واقع مسیر پیش رویش او را نسبت به هدف و خواسته اش دلسرد می کند اما اجازه نمی دهد برای آرمانی که شاید دیگر ارزشی هم ندارد دست از تلاش بردارد.

* سایر شخصیت ها چطور؟ همه بر اساس یک تصویر ذهنی نوشته شده بودند؟

– این فیلمنامه بیش از یکسال نوشته و بارها بازنویسی شد و هیچکدام نقش ها قبل از نگارش فیلمنامه طراحی نشده بودند و همه شان در حین نوشتن جان گرفتند. در واقع خود قصه من را هدایت می کرد به همین خاطر است که شاید برخی کاراکترها از نظر برخی مخاطبان دلچسب به نظر نمی رسد و بیننده توقع این رفتارها را ندارد اما همانطور که پیش تر هم اشاره کردم گاهی باید خودتان را در آن موقعیت تصور کنید تا قضاوت بهتری داشته باشید.

zard4 [5]

* معضلی که آدمهای قصه با آن درگیرند امروز چقدر نمود بیرونی دارد؟

– خوشبختانه انجمن اهدای عضو سامان گرفته و وزارت بهداشت به شکلی کاملا دقیق همه اتفاقات پزشکی را رصد می کند اما آنچه در فیلم می بینید یک وضعیت بحرانی است. آدم های این قصه همه انسان هایی اهل فکر و نخبه هستند اما دشواری های یک موقعیت خاص و بعضا فرصت های کم و محدود برای رسیدن به یک هدف گاهی قدرت تصمیم های منطقی را از شما سلب می کند و اجبارا دست به کارهایی می زنید که در شرایط عادی از شما بعید به نظر می رسد.

* «زرد» بیان چه بخشی از دغدغه های شما بود؟

– فیلم ما سیاه نما نیست و خوشبختانه هیچ کس هم تا به حال چنین واژه هایی به آن الصاق نکرد. نه تنها در این فیلم بلکه در آثار کوتاهم نیز تمام تلاشم بر این بود که دغدغه هایم را به تصویر بیاورم و به روابط بین انسان ها بپردازم. اینکه در شرایط نرمال همه خوب هستند اما کوچکترین اتفاق بهانه ای می شود تا شما چهره واقعی اطرافیان را بشناسید و با حقاقیقی روبرو شوید که انتظارش را ندارید.