- سوره سینما - http://www.sourehcinema.ir -

جایزه به بدلکاران انگیزه می‌دهد/ محتاط تر از آدم‌های معمولی هستم

badri1

سوره سینما [1]محیا رضایی [2]: امیر بدری بدلکار سینمای ایران در بخش اول صحبت هایش با سوره سینما به جوانانی اشاره کرد که در حرفه بدلکاری بااستعدادند و متاسفانه به دلیل اینکه سینمای ما در این عرصه فعالیت کمی دارد فرصتی برای نمایش استعدادهای این افراد فراهم نشده است. وی همچنین به تفاوت های اساسی نگاه رسانه های رسمی با حرفه بدلکاری اشاره کرد و متذکر شد که به خاطر فاصله اندیشه ها ترجیح می دهد در فضاهای مجازی کار کند.

این طراح بدلکاری در بخش دوم و پایانی به نکات جالب توجهی در رابطه با آنچه در هالیوود می گذرد اشاره کرد و به توضیح فعالیت هایی پرداخت که به دلیل بی توجهی به آنها خودش پایه گذار آنها شد. بدری همچنین توجه به اعطای جایزه را جزو انتظاراتش از مسئولان دانست و در این باره بیشتر توضیح داد که در ادامه می خوانید:

* چقدر پیش می آید که به دلیل ریسک و محدودیت های ایمنی سکانس های بدلکاری را حذف کنند؟

– بعد از فوت پیمان ابدی تا یکی دو سال این ترس وجود داشت که دوباره اتفاقی رخ ندهد اما به مرور برطرف شد و کمتر پیش می آید چنین صحنه هایی حذف شود. حتی می توان گفت گاهی برعکس شده یعنی در فیلمنامه نیم خط بیشتر به چنین سکانسی تعلق نداشت اما در اجرا یک هفته برایش وقت گذاشتیم و بیش از آنچه بود طراحی و اجرا کردیم.

* به عنوان بدلکاری با ۱۰ سال سابقه سینمایی چه توقعی از مسئولان این حوزه دارید؟

– سینمای ما در حیطه بدلکاری آنقدری جایگاه ندارد که بتوان درباره آن بحث کرد. نهایت زمانی که در فیلم ایرانی به بخش بدلکاری اختصاص می دهند یک هفته است. بزرگترین پروژه هم «مختار» بوده که بعد از آن باز به روال سابق برگشتیم. به طور کل سبک فیلم های ما بدلکاری نمی طلبد و تنها انتظار ما این است که این بخش در فیلم ها زیاد استفاده شود و ضرورت بدلکاری را متوجه شوند. شاید بسیاری از همکاران من در پاسخ به این سوال بگویند باید به ما باشگاه و امکانات دهند اما وظیفه کسی نیست که شرایط تمرین ما را فراهم کند. من اگر در شغلم پیشرفت می خواهم خودم باید تلاش کنم.

badri2 [3]

* درباره حرفه خودتان در سینمای ایران هیچ دغدغه ای ندارید؟

– دغدغه من بخش جایزه است و به نظرم جای اهدای یک جایزه برای بخش بدلکاری در سینمای ایران خالی است. تا الان هم اگر چنین جایزه ای نبوده چون استدلال شان این است که اسکار برای این بخش جایزه ندارد. این دلیل اصلا منطقی نیست چون درباره اسکار هم بدلکاران همیشه معترض به این مساله هستند و از طرفی جوایز بسیار معتبر دیگری در دنیا وجود دارد که زحمت بدلکاران را بی نصیب نمی گذارد و ما هم برای فیلم «جیمز باند» جایزه SAG از کشور آمریکا را دریافت کردیم. در کشورهای دیگر انواع جوایز وجود دارد و در بخش هایی چون بدلکار، تیم بدلکاری، صحنه مبارزه، طراحی با تجهیزات و بدون تجهیزات جایزه اعطا می کنند.

در این زمینه خیلی پیگیری کردیم حتی گفتم جشنواره فیلم فجر و خانه سینما را کنار بگذاریم و از انجمن صنفی خودمان بخواهیم که چنین جایزه ای را مد نظر قرار دهد. در نتیجه امسال برای اولین بار جشنی برگزار شد که در آن پیشکسوتان به پاس ۴۰ سال فعالیت های شان مورد تجلیل قرار گرفتند و شب به یاد ماندنی برای همه ما بود. جالب اینکه اگرچه اکثرشان در رشته های مختلف ورزشی جوایز متعددی گرفته بودند اما همه انتظار داشتند که از سینما چنین توجهی ببینند.

* چه تفاوت هایی بین بدلکاران امروز و پیشکسوت وجود دارد؟

– جنس فیلم هایی که آنها قبول می کردند با ما فرق دارد. ضمن اینکه برخی از آنها همچنان معتقد به انجام کارهایی هستند که واقعا ضرورتی ندارد اما خودشان احساس می کنند نشانه شجاعت و نترسی است. من فکر می کنند کسانی که از هیچ چیز نمی ترسند ممکن است به خود و دیگران آسیب برسانند. اکثر بدلکاران امروز و حتی برخی از پیشکسوتانی که با بدلکاری امروز خود را وفق داده اند افراد محتاط و معمولی هستند که اتفاقا برخی مسایل را بیشتر رعایت می کنند. وقتی کاری را به آنها می سپاری دقیقا همان را انجام می دهند و برای نشان دادن جسارت شان حرکات اضافه تر انجام نمی دهند.

badri3 [4]

* کدامیک از سکانس هایی که طراحی و اجرا کرده اید برای خودتان دلچسب بوده؟

– گاهی شاید کار سختی نبوده اما خیلی به خودمان چسبید. مثلا کار کردن با آقای کیمیایی لذت بخش است چون همه چیز ایده آل پیش می رود. ما می دانیم کارگردان از بدلکاری چه می خواهد و زاویه های دوربین را برای نمایش بهتر می شناسیم بنابر این دقیقا همان کاری شکل می گیرد که باید باشد. این وقت ها کار خیلی برای خودمان رضایت بخش تر است.

* چه چیزی در بدلکاری هالیوود بیشتر توجه شما را جلب می کرد؟

– هنگام فیلمبرداری «جیمز باند» بعد از ضبط یکی از سکانس ها دوربین کاملا از بین رفت و فقط CF را در آوردند تا از تصاویر استفاده کنند. جالب اینکه نه تنها کسی به این اتفاق اعتراضی نداشت بلکه همه برای بدلکار دست زدند. آن زمان متوجه شدم همه اعضای یک پروژه سینمایی تنها به کاری که باید انجام شود فکر می کنند و امنیت آدم ها برای شان بسیار مهمتر از امنیت ابزار و وسایل است. در کشور ما شکل ماجرا فرق می کند. از آنجا که دوربین و سایر تجهیزات گران است همه بیشتر نگرانند وسایل آسیب نبیند. در هالیوود گاهی ماشین ها کاملا نابود می شود اما اینجا ما درصد خطاهای مان صفر است. همیشه باید مواظب باشیم تا چیزی آسیب نبیند و به کوچکترین اشتباهی واکنش های تند نشان می دهند. در صورتی که هالیوود می گوید اول جان بدلکار و بعد هم خوب درآوردن سکانس مهم است اینجا انقدر که اشتباه نکردیم سطح انتظارات را بالا برده ایم درصورتی که درصد اتفاق در کار ما باید بیشتر از یک بازیگر باشد که گاهی یک سکانش را به خاطر اشتباه او در چند برداشت می گیرند.

* بین پیشکسوتان مطرح هالیوود کدام شان برای شما الگو بود؟

– کوردیناتور «جیمز باند» از نظر من حرفه ای ترینِ این کار بود. در آن پروژه تمام بزرگان بدلکاری دنیا حضور داشتند. کسانی که سال ۲۰۱۱ دیدن هر یک نفرشان برای ما آرزو بود ولی ۴۰ نفرشان را یکجا دیدیم. سابقه و تجربه آنها بی نظیر است و بهتر از آنها درد نیا وجود ندارد. هر کدام شان یک الگوی کامل هستند و می توان از همه شان آموخت.

اوایل که سر این پروژه رفته بودیم به یکی از همین افراد گفتیم که خیلی دوست داریم در کارهای بعدی حضور داشته باشیم و او گفت من شخصا خوشحالم که به این پروژه دعوت شدم و حضور در این فیلم آرزوی من بود. آنجا متوجه شدیم که بزرگان بدلکاری هم برای حضور در چنین جایگاهی خوشحال هستند و ما خواسته مان خیلی زیاد بود.

روزهای اول اصرار داشتیم هر طور شده خودمان را به این افراد ثابت کنیم تا حساب ویژه تری روی ما باز کنند. آن زمان سن مان هم کمتر بود و افکار و دغدغه های دیگری داشتیم و می خواستیم همه کارها را خودمان انجام دهیم. بعد از دو روز متوجه شدیم کسی که از ما تست رانندگی گرفت بن کالینز راننده برنامه معروف «تخته گاز» بود. احتمالا اگر قبلش می دانستیم او چه کسی است کار را خراب می کردیم. دائم می خواستیم خودمان را ثابت کنیم ولی دیدیم همه بزرگتر ها کنار ما هستند و همیشه هم کارهای خیلی خفن انجام نمی دهند.

badri4 [5]

* شما علاوه بر اجرا کار طراحی نیز انجام می دهید. چقدر خود بازیگر را در اجرای سکانس ها شریک می کنید؟

– تا جایی که بشود برای طبیعی تر شدن صحنه ها ترجیح مان این است که از خود بازیگر استفاده کنیم. گاهی اوقات بازیگر خودش راغب است مثلا در فیلم «آرایش غلیظ» حامد بهداد مایل بود خودش انجام دهد و ما بعد از چندبار تمرین و آمادگی او این شرایط را فراهم کردیم اما برخی مواقع باید حتما بدلکار انجام دهد ولی بازیگر اصرار دارد خودش بازی کند. یکبار در سریال «سقوط آزاد» چنین اتفاقی افتاد و پوریا پورسرخ آسیب دید. گاهی هم کار امن است اما بازیگر راضی نمی شود و ما سعی می کنیم متقاعدش کنیم که این کار ترس ندارد و اگر خودش انجام دهد خروجی بهتری خواهیم داشت.

* تشویق کردن مردم عادی به چنین کارهایی ریسک نیست؟

– در پارکور و بانجی جامپینگ به همه مردم می گویم که حتما امتحان کنند و بپرند. اگر تشویق شوند و بتوانند این کار را انجام دهند تابویی در ذهن شان می شکند که بعد از آن متوجه می شوند هرکاری بخواهند می توانند انجام دهند. یک سری محدودیت ها در ذهن ما نقش بسته در صورتی که توانایی اش در ما وجود دارد.

اتفاقا ما به نسبت مردم عادی خیلی کمتر ریسک می کنیم. برخی رفتارهای روزمره ای که اصلا نیازی به وسواس ندارد برای ما مهمتر می شود. مثلا نسبت به دیگر خیلی محتاط تر از خیابان رد می شویم چون بارها دیده ایم که بعد از خطر چه اتفاقاتی رخ می دهد و دانستن و دیدن چندباره این اتفاقات اجازه برخی بی تفاوتی ها را به ما نمی دهد. شاید انجام برخی کارهایی که برای اطرافیان مان عادی است را ما حذر می کنیم.

* از آنجایی که شهربازی به دفعات خسارت های جانی داشته شاید مردم دیگر این اعتماد را نداشته باشند.

– بانجی جامپینگ بوستان ولایت دست خود ماست و اتفاقا این ورزش در ایران سانحه نداشته است چون مثل شهربازی به دیگری اجاره نمی دهیم که به خاطر صرفه جویی؛ هزینه تعمیر و نگهداری صحیح وسایل را به تاخیر بی اندازیم. کش بانجی جامپینگ در یک مدت استفاده مشخص عوض می شود و از نظر ایمنی مردم را به چیزی دعوت می کنم که خودم از آن اطمینان دارم.

* پس از ۱۰ سال انجام کارهای هیجان انگیز و خطرناک امروز چه اتفاقی می تواند شما را هیجان زده کند؟

– امروز انجام کارهای عجیب و غریب واقعا برایم جذاب نیست. هر تجربه ای در این زمینه را داشته ام و الان تنها چیزی که من را خوشحال می کند اینکه خروجی کارم با کیفیت از آب در بیاید. در گذشته صرفا انجام شان برایم جالب بود اما الان کیفیت آنچه انجام می دهم بیشتر اهمیت دارد.

* منظورتان کاری است که از آن درآمد کسب می کنید؟

– شامل آن هم می شود از وقتی به بخش تبلیغاتی ورود کرده ام پریدن از پل ۱۵۰ متری صرفا برای معرفی یک محصول نیست اتفاقا اگر کارهای مان را ببینید متوجه خواهید شد که هیجان بر تبلیغ غالب است. این همان نتیجه ای است که برای من لذت دارد.

* در حرفه خودتان کاری بوده که از خبر تجربه کردنش گذشته باشید؟

– بله. بیس جامپ یا پریدن از صخره تنها کاری است که نمی خواهم تجربه اش کنم در حالی که ۴ سال پیش بزرگترین هدف من بود. در این ورزش لباس های مخصوصی تن تان می کنید و با چتر از صخره می پرید. در عین حال که خیلی هیجان دارد بسیار خطرناک است و به خاطر همین فعالیت طی ۸ ماه ۱۰ نفر از حرفه ای ترین ورزشکاران جهان جان شان را از دست داده اند. مهدی حبیبی نیز یکی از ایرانی هایی بود که سال گذشته قربانی این کار هیجان انگیز شد و من او را تقریبا می شناختم. با دیدن چنین اتفاقاتی ترجیح می دهم با وجود هیجان زایدالوصفی که دارد اما هیچوقت سراغش نروم و به جای آن از هواپیما بپرم و همان لذت را ببرم ضمن اینکه مطمئنم امنیت جانی خودم را تامین کرده ام.

badri5 [7]

 * بین طراحی و اجرا کدام را بیشتر ترجیح می دهید؟

– هر دو را دوست دارم اما این روزها از طراحی بیشتر لذت می برم. خوشبختانه امروز توانایی های بچه های این رشته بسیار است و امیدوارم پروژه ها به سمتی پیش برود که بتوان از بچه هایی که در این زمینه فعال هستند به خوبی استفاده کرد.

* کاری بوده که دوست داشته باشید در پروژه ها انجام دهید اما هیچ وقت اتفاق نیفتاده باشد؟

– بله و امروز تمرکزم دقیقا روی همه آن چیزی است که دلم می خواست زمان ما بود اما اتفاق نیفتاد. به همین خاطر دست به کار شدیم و خودمان اجرایی اش کردیم. مثلا همیشه دلم می خواست یک مسابقه حرفه ای برگزار شود تا خودمان را در آن محک بزنیم اما چون چنین فرصتی وجود نداشت چندی پیش مسابقه شیرجه خیابانی را برگزار کردیم که اتفاقا بسیار هم حرفه ای برگزار شد. این مسابقه ۸ سال است که در هلند برپا می شود اما آنچه ما در برج میلاد برگزار کردیم ابعاد گسترده تری داشت.

* پس امروز جایزه ای که هیچ وقت نبوده را به دیگران اهدا می کنید؟

– همیشه خودم دوست داشتم چنین جابزه ای ببرم اما امروز خودم به بقیه جایزه می دهم. امیدوارم این بحث در سینما هم جدی شود و روزی برسد که بخش بدلکاران هم به جشنواره فیلم فجر اضافه شود. چنین خواسته ای واقعا هزینه ندارد اما از نظر روحی برای افرادی که در این عرصه فعالیت می کنند بسیار خوشحال کننده و انگیزه بخش است.