سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۱ بهمن ۱۳۹۱ در ۱۰:۵۲ ق.ظ چاپ مطلب
جشنواره فیلم فجر از آغاز تا امروز/

رضاداد: جشنواره فیلم فجر دیگر آیینه سینمای ایران نیست

reza-daad

علیرضا رضاداد با توجه به تغییرهای جشنواره فیلم فجر در طی این سال‌ها، تاکید کرد دیگر نمی توان جشنواره را آیینه تمام نمای سینمای ایران دانست.

علیرضا رضاداد با توجه به تغییرهای جشنواره فیلم فجر در طی این سال‌ها، تاکید کرد دیگر نمی توان جشنواره را آیینه تمام نمای سینمای ایران دانست.

سوره سینما- یاسمن هجری: علیرضا رضاداد پنج دوره دبیر جشنواره فیلم فجر بوده و البته همزمان به عنوان مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی فعالیت کرده است، دوران دبیری او دورانی پررونق و پرحاشیه برای سینمای ایران بود، روزگاری پرفراز و نشیب که موافقان عملکرد رضاداد از آن به عنوان یکی از بهترین دوره‌های سینمای ایران یاد می‌کنند و البته مخالفانش انتقادهای تند و تیزشان درباره این دوران را همیشه مطرح کرده‌اند.

زمانی آرزوی بسیاری از سینماگران و منتقدان و روزنامه نگارها این بود که دبیر جشنواره فیلم فجر مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی نباشد. این اتفاق در چند سال گذشته عملی شد اما نتیجه‌ای که گرفتیم همانی نبود که می‌خواستیم. به نظر شما این اتفاق فی نفسه مفید و موثر بوده است؟

عایرضا رضاداد: من هم بعد از تجربه یکی دو دوره برگزاری جشنواره فیلم فجر به آقای حیدریان که آن زمان معاون سینمایی بودند پیشنهاد دادم بهتر است دبیر جشنواره مستقل از مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی باشد. انگیزه ما از استقلال جشنواره از بنیاد سینمایی فارابی این نبود که انتخابها یا داوری ها متفاوت می شد و مثلا داوران قبل از آن در آرا مستقل نبودند یا سلایق برگزارکنندگان به جشنواره و داوری ها تحمیل می شد آن دوره که من مسئولیت داشتم تلاش می‌کردم در مقام دبیر استقلال جشنواره حفظ شودو اگر چیزی را در حوزه مدیریت سینمای ایران نمی‌پسندیدم در جشنواره تاثیری نداشته باشد. اما بر اساس تجارب دریافته بودم که حجم کارهای جشنواره‌ای در حد و اندازه جشنواره فیلم فجر بسیار بالا است و برای برگزاری حرفه‌ای آن دبیر چنین جشنواره‌ای نیاز به توجه و تمرکز بالا دارد و دست کم یک سال زمان نیاز است تا دبیر و تیم حرفه‌ای برگزاری  آنچه قرار است در جشنواره اتفاق بیفتد را سامان بدهند و مدیریت کنند ازطرفی

بنیاد سینمایی فارابی هم یک مدیر تمام وقت می‌خواست و زمانی که مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی مسئولیت جشنواره را عهده دار شود، حجم کارها به شدت بالا می‌‌رود، فشار زیادی به نیروی انسانی فارابی می‌آید و این شرایط دشواری را رقم می‌زند، بعضی دوستان معتقد بودند که این ویژگی حسن است، یعنی مدیرعامل بنیاد فارابی که اولویت‌ها و مشکلات سینمای ایران را می‌شناسد می تواند به عنوان دبیر جشنواره موفق‌ترعمل کند به نظر من این هم درست بود اما فکر می‌کنم اگر می‌خواستیم یک فارابی موفق و حرفه‌ای و یک جشنواره پربار داشته باشیم باید نگاهمان را تخصصی کنیم.لذا بحث استقلال جشنواره از فارابی در تصور من بیشتر به مساله حرفه‌ای‌گری بر می‌گشت که آن سال‌ها اسباب انجامش مهیا نبود و به نظرم در این سال‌ها هم که این تفکیک انجام شده چون اسباب و لوازم این تفکیک فراهم نشد توفیق چندانی پیدا نداشت.

یادم می آید در دوره‌ای شما تمایل داشتید جشنواره را در دو بخش مستقل داخلی و بین‌المللی برگزار کنید.

در جشنواره فیلم فجر بخش سینمای ایران همیشه بیشتر مورد توجه است و اصولا رونق واهمیت این جشنواره به این بخش متکی است. بخش بین‌المللی که پس از دوره مرحوم سیف الله داد جدی‌ و پر رونق‌ شده بود زیر سایه بخش داخلی کمرنگ می‌شد، یکی از پیشنهادها هم این بود که بخش بین‌الملل را مستقل برگزار کنیم تا بیشتر و بهتر دیده شود. توجه بیشتر به بخش بین‌الملل می‌توانست این بخش را هم به اندازه سینمای ایران تقویت کند.مقدمات این امر راهم با مفصل تر برگزار کردن بازار فیلم و اختتامیه مستقل این بخش چند روز قبل از اختتامیه اصلی فراهم کردیم.

 پس شما با استقلال دبیر و تغییرهایی از این دست در مدیریت جشنواره و بخش‌های دیگر آن موافقید.

این تفکیک می‌تواند به نفع جشنواره تمام شود، البته طبیعی است در مدت زمان کوتاه و در یک دوره به نتایج مثبت این اقدام نمی‌رسیم، اما به مرور دستاوردهای بهتری خواهیم داشت. تفکیک صرف لزوما به معنی بهتر شدن کیفیت جشنواره نیست. برگزاری یک جشنواره خوب به نیروی انسانی، تفکر و برنامه‌ریزی که حاکم بر این نیرو و اندیشه است بستگی دارد. جدا شدن دبیری جشنواره از مدیر عاملی فارابی نیازمند امکانات و لوازمی بود که هنوز فراهم نشده است.

منطقی این بود که سازمان امور جشنواره‌ها برگزاری جشنواره را مستقل از فارابی انجام دهد، اما عملا برای آقای مسعودشاهی دبیر دوره های اخیر جشنواره فیلم فجر این فرصت ایجاد نشد که بتواند در این بخش سازمان مستقلی ایجاد کند و بسیاری از مشکلات باقی ماند.

آقای مسعودشاهی دبیر مستقل جشنواره فیلم فجر بود، اما منابع مالی و بخش زیادی از نیروی انسانی جشنواره هنوز از فارابی تامین می‌شد و خیلی از مسایل دیگر. وقتی سازمان برگزارکننده بنیاد سینمایی فارابی است و ما فقط یک دبیر مستقل داریم نمی‌توانیم موفق باشیم. آن ایده فقط محدود به جشنواره فجر هم نبود بحث این بود که تمام جشنواره‌هایی که دولت برگزار می‌کند در سازمان جشنواره‌ها متمرکز شوند وهر جشنواره ای یک هیئت امنای متفاوت داشته باشد و با ثبات باشد و دبیرخانه هر جشنواره در طول سال فعال باشد و خیلی نکات دیگر که مشخصه یک جشنواره حرفه‌ای است، جشنواره فیلم فجر، جشنواره کودک، سینما حقیقت سینمای جوان و حتی جشنواره فیلم های نمایش خانگی … چون همه سازمان‌های وابسته به معاونت همین مشکلات را داشتند و به ماموریتهای اصلی شان نمی‌رسند و بخشی از نیرو و توانشان را صرف برگزاری جشنواره‌ها می‌کنند.

 اهدافی برای جشنواره فیلم فجر تعیین و مشخص شده که کم و بیش درباره آن چیزهایی می‌دانیم، در سی سال گذشته فکر می‌کنید کدامیک از برنامه‌ها و اهداف جشنواره به طور کامل محقق شده است؟

در اهداف جشنواره به مرور زمان کمی تغییر ایجاد شده، دیگر نمی‌توانیم بگوییم جشنواره فیلم فجر آیینه تمام  نمای یک سال فعالیت سینمای ایران است، جشنواره فیلم فجر در سال‌های اخیر وجه تشویق و رقابتی محصولات سینمای ایران را بیشتربرعهده دارد تا مثلا وجه سیاستگزارانه. اصلی‌ترین بخش جشنواره، سینمای ایران است که تنها حدود ۳۰ فیلم از محصولات سینمای ایران در آن روی پرده می‌رود، تمام تولید سینمای ایران در یک سال این تعداد فیلم نیست و در سال های گذشته این رقم به حدود ۸۰ فیلم رسیده است، پس آثاری را که در جشنواره روی پرده می‌روند نمی‌توان آیینه تمام نمای سینمای ایران دانست.

زمانی که همه فیلم‌ها برای اکران باید ابتدابه جشنواره می‌رفتند می شد این حرف را زد که جشنواره تصویری از وضعیت تمام  سینمای ایران است، ولی در دوره‌های بعد می‌شد این طور تحلیل کرد که در هر دوره به چه بخشی از خواسته‌ها و اهدافمان رسیده‌ایم. مثلا در دوره ای که فیلم سینمایی «دوئل» به کارگردانی احمدرضا درویش روی پرده رفت ما توانستیم بفهمیم که وجه تکنیکی سینمای ایران چه پیشرفتی داشته است. هر سال جشنواره فیلم فجر کارکردی متفاوت داشته است. در سال‌های گذشته بعضی فیلم‌ها که می‌توانستند از نظر تکنیکی با دیگر فیلم‌های جشنواره رقابت کنند به دلایل مضمونی کنار گذاشته شدند اما در اکران عمومی موفق بودند و جای خالی آنها در بخش مسابقه آن دوره‌ها مشهود است وبرای همین نمی توان گفت که از روی جشنواره می توانیم نسبت به سینما داوری کنیم . حتی مسئولان هم در این سال‌ها متوجه شده‌اند که چرا برخی فیلم‌ها را در جشنواره نشان نمی‌دهند.

حذف شرط اکران فیلم در جشنواره برای اکران عمومی مثبت بود؟

این شرط کارکردهای تازه‌ای به جشنواره داد و در روند حرکت سینما اجتناب ناپذیر بود.

فکر می‌کنید جشنواره فیلم فجر در سال‌های اخیر هم در مسیر رسیدن به اهداف اولیه‌اش حرکت کرده؟

جشنواره یک حلقه از زنجیره طولانی سینما و سینما یکی از حوزه‌های عرصه فرهنگ است و به تنهایی کارکرد ندارد.هر وقت حوزه فرهنگ ثبات داشته و مدیریت پایداری و برنامه داشته باشد، فضای عمومی فرهنگی دستاوردهایی را در اختیار مدیران قرار می‌داده و هرگاه بین مدیران و بدنه تعامل و تفاهمی وجود داشته، ما به سمت جلو گام برداشته‌ایم و به اهدافمان بیشتر نزدیک شده‌ایم، مقداری از تشتتی که در جشنواره و در بعضی دوره‌ها می بینیم به دلیل بی‌ثباتی و بی برنامگی در حوزه فرهنگ است.اگر به دوره یاوره‌هایی می‌گوییم درخشان شاید اصلی ترین ویژگی‌اش پایداری در مدیریت فرهنگی آن مقطع است، در حوزه فرهنگ با بی‌ثباتی وناپایداری عدم تعامل و تفاهم با هنرمندان نمی‌شود به توفیق و تعادل رسید.

 چقدر جشنواره فیلم فجر در تعامل با جامعه و مردم بوده و فضای جامعه روی جهت‌دهی به جشنواره موثر بوده است؟

بزرگترین و ارزشمندترین مولفه جشنواره فجر همین ارتباط مردمی آن است و باید خیلی مراقب بود که این وجهه جشنواره دچار آسیب نشود و از اهمیتش کاسته نشود و حفظ این وجهه هم اسباب و لوازمی نیاز دارد که وجود نشاط وحضور سینماگران شناخته شده در کنار استعدادهای جدید از لوازم آن است. منظورم این نیست که جشنواره را با نمایش زیاد فیلم ها به اکران عمومی تبدیل کنیم و از تشنگی مخاطب کم کنیم بلکه منظورم حفظ رابطه طبیعی و برخاسته از دل علاقمندان به سینما با فیلم هاست و این مشتریان وعلاقمندان غیر تصنعی هستند که زمان اکران فیلم کارکرد پیدا می‌کنند. حتی درباره منتقدین و خبرنگاران هم همین مطلب صادق است.

جشنواره فیلم فجر بیشتر محلی برای سنجش رابطه فیلم با مخاطبان گوناگون است تا محلی برای پاسخگویی به نیاز مخاطب. فیلمسازی که بتواند فیلمی بسازند که به نیاز جامعه وزمانه خودش پاسخ بدهد حرکت آن فیلم در جشنواره به سوی مخاطب آغاز می‌شود و تا اکران ادامه پیدا می‌کند، فرق هم نمی‌کند که فیلم کی باشد، ده نمکی یا تبریزی، فرهادی یا حاتمی‌کیا. حتی فیلم هایی مثل طلا ومس ویه حبه قند که به نظر نمی‌آمدند که بتوانند این قدر با مخاطب ارتباط برقرار کنند بدلیل فضای مثبتشان در جشنواره خیلی بیشتر ازحد پیش بینی مخاطب داشتند واصولا این یکی از کارکردهای فرهنگی – اقتصادی جشنواره است.

«آژانس شیشه‌ای» یکی از این فیلم‌ها است، «از کرخه تا راین» هم این ویژگی را دارد. هر دو فیلم متاثر از شرایط و فضای اجتماعی هستند و روی مخاطب تاثیر می‌گذارند،  شاید اگر این فیلم‌ها در سال‌های بعد ساخته می‌شدند و فرزند زمانه خودشان نبودند این تاثیر را روی مخاطب نداشتند. در جشنواره فیلم فجر سینماگر می‌تواند موفقیت خود را در زمان سنجی و درک شرایط به بوته آزمایش بگذارد.

مصلحت اندیشی در اهدای سیمرغ‌های بلورین یکی از انتقادهایی است که به جشنواره می‌شود، نمونه اش را در دوره‌های مختلف دیده‌ایم، به نقش‌های منفی سیمرغ داده نمی‌شود، به بعضی بازیگرها و کارگردان‌ها تا مدت‌ها سیمرغ داده نشد.

به این شکلی اغراق شده‌ای که شما می‌گویید من ندیده‌ام، چرا که سینما و جشنواره در معرض قضاوت دیگران هم هست و فکر نمی‌کنم داوران یک جشنواره که چهره‌های شناخته شده سینما هستند چنین نگاهی به فیلم‌ها یا فیلمسازان داشته باشند، مثلابهرام رادان برای «سنتوری»که نقش معتاد داشت جایزه گرفت. اما خوب قضاوت های حاشیه ساز را هم نمی توان در برخی دوره ها ندید که ممکن است یکی از عللش در یک دوره از جشنواره تعداد فیلم‌های همطراز باشد و داوری سخت شود.

در پنج سالی که دبیر جشنواره فیلم فجر بوده‌ام مصلحت اندیشی به مفهوم منفی درآرای داوران جشنواره ندیدم، اگر رایی داده شده به خاطر ارتقای سینمای ایران و سینماگرانش بوده است. گاهی دو فیلمساز کار خوبی ارائه داده‌اند و واقعا داوری و انتخاب بهترین میان این دو سخت بوده است.مکن است اگر ترکیب داوران تغییر کند نتایج تا حدودی تغییر کند ولی فیلم برجسته خودش را به داوری تحمیل می کند. من هم به عنوان دبیر ممکن است اگر در ترکیب داوران باشم نظر دیگری داشته باشم ولی این تفاوت‌ها بیشتر درباره فیلم‌های برجسته و درخشان نیست. اگر کسی در باره الی یا جدایی را دوست هم نداشته باشد نمی‌تواند از کنار برجستگی‌هایش رد شود فیلم‌های «باران» و «رنگ خدا» را نمی‌شود دید و ندید. منکر برخی حاشیه ها و جایزه‌های سفارشی یا تشویقی نیستم ولی همان‌ها هم معلوم می شود که یک جوری سفارشی بوده.

 دوره‌ای آقای عسگرپور دبیر جشنواره فیلم فجر تعداد سیمرغ‌های جشنواره را کم کرد و شما دوباره آنها را به جشنواره برگرداندید، چرا؟

در سینما این طور است شما چیزی را که تبدیل به یک عادت کرده‌اید نمی‌توانید بدون جایگزین و یکباره پس بگیرید.حذف آن سیمرغ ها نابهنگام بود و تاثیر مثبتی نگذاشته بود خصوصا اینکه این وجه فنی – هنری سینما برای خودماهم خیلی مهم بود، با کم شدن تعداد سیمرغ‌ها گروهی احساس می کردند حاصل کارشان دیده نمی‌شود، اگر قرار بود سیمرغی حذف شود باید جایگزین بهتری برای آن پیدا می‌کردیم.برداشت ما این بود که انگیزه این گروه از اهالی سینما کمرنگ می شود حتی برای رسیدن و نمایش فیلمشان در جشنواره دیگر ممکن است آن شور و حال سابق را نداشته باشند، قرار نیست جشنواره فیلم فجر فقط متعلق به کارگردان‌ها، نویسنده‌ها و بازیگرها باشد، این جشنواره جشنواره‌ای برای تمام صنوف بود، کشف استعدادهای آنها و ایجاد انگیزه و رغبت در آنان مطلب مهمی بود. زمانی که تعداد سیمرغ‌ها کم می‌شود بخشی از کسانی که باید در جشنواره شرکت کنند انگیزه شان را از دست می‌دهند،از سویی دیگربا آنکه با یک نگاه ارتقائ سطح فنی – هنری سینما این‌ کار انجام شده بود اما مقایسه میان رشته‌های مختلف برای داوری  کار داوران را سخت می‌کرد، چون نمی‌شد به راحتی بخش فیلمبرداری را با جلوه های ویژه یا مثلا طراحی صحنه و … قضاوت کرد و چه بسا بسته به فردی که از این گروه مشاغل در داوری حضور ‌داشتند برخی ویژگی‌ها بیشتر دیده می‌شد و برخی کمتر. خود دوستان هم به این مساله واقف بودند و این نقیصه را می‌خواستند در جشن خانه سینما جبران کنند اما خوب اهمیت زیاد جشنواره فجر موجب می‌شد که   حذف این جوایز به پیشرفت این حرفه ها لطمه بزند فلذا ما با مشورت با بدنه تخصصی صنوف این  جوایز را برگرداندیم. آقای حیدریان ومن به این موضوع واقف بودیم که این بخش سینمای ایران همچنان نیازبه توجه فراوان در فجردارد و هنوز زود است که این جشنواره را به جشنواره‌ای صرفا هنری و تالیفی تبدیل کنیم.

 ارزیابی شما به عنوان یک مدیر سینمایی از بهترین دوره جشنواره فیلم فجر چیست؟ کدام دوره به نظر شما از نظر تنوع فیلم و آثار شاخص بهتر بوده است؟

همه دوره ها یکسان نبوده و الان نمی توانم یک دوره را به دوره‌های دیگر ترجیح بدهم. شاید باید کاتالوگ همه دوره‌ها را ببینم تا بتوانم به این سوال جواب بدهم. طبیعتا دوره‌هایی که نامداران بیشتری در کنار جوانان با کارهای جدی‌تر حضور داشتند جشنواره جذاب‌تر بوده اما چون در سال‌های اخیر جشنواره دیگر آیینه تمام نمای سینمای ایران نیست، وضعیت سینمای ایران را باید در اکران عمومی جستجو کنیم. البته اگر جشنواره درست مدیریت شده باشد می‌توانیم درباره موفقیت‌های سینمای ایران در آن دوره خاص صحبت کنیم.

مهمترین دستاورد جشنواره فیلم فجر برای سینمای ایران چه بوده است؟

همنشینی اهالی سینما با مردم و نمایش زنده بودن سینما در این ایام یکی از بهترین دستاوردهای جشنواره فیلم فجر برای سینمای ایران است. از این نظر جشنواره فیلم فجر استثنایی است، میزان شور و استقبال از جشنواره فیلم فجر بی‌نظیر است. مهمترین جلوه‌گاه مردمی جشن‌های انقلاب هم در این بخش به نمایش گذاشته می‌شود. راستش حس می شود یک جور سرنوشت این مولود یعنی سینما و انقلاب اسلامی به هم گره خورده و می‌خورد.