سوره سینما – زهره کردلو : «روایت سوره سینما از چهرههای خبرساز هفته» عنوان بستهای خبری است که هر جمعه در قالب آن به بازخوانی مهمترین اخبار مرتبط با هنرمندان حوزه سینما، تئاتر و تلویزیون خواهیم پرداخت.
هر هفته چهرههایی از دل سینما، موسیقی و هنر سر برمیآورند که با حضورشان جریان خبری هفته را شکل میدهند. این هفته، روایت ما به سراغ پنج چهرهای میرود که هر کدام با اتفاقی خاص در صدر اخبار قرار گرفتند؛ از کنسرت لغوشدهی همایون شجریان تا اجرای پرهیجان سینا ساعی، از تجربه تازه هادی حجازیفر در اجرا تا دغدغههای همیشگی پوران درخشنده و درخشش رایان سرلک.
همایون شجریان؛ ذوقی که بر سر دار رفت!
وقتی همایون شجریان در نشست خبری اعلام کرد جمعه شب در میدان آزادی برای مردم رایگان خواهد خواند، انگار بارقهای از امید در دل علاقهمندان موسیقی زبانه کشید. او وعده داد: «اگر باز هم جنگ شد، کنار مردم میمانم.» جملهای که کافی بود تا موجی از واکنشها، از تحسین تا تردید، سراسر فضای مجازی و رسانه را پر کند و پسرِ استاد آواز ایران در صدر اخبار قرار گیرد.
اما این رویا پیش از تحقق، گرفتار سازوکارهای مدیریتی شد. ناهماهنگی میان معاونت هنری ارشاد و شهرداری تهران بهعنوان دو بازوی اصلی برای تحقق این وعده گرهها را چنان کور کرد که در نهایت، همایون در پستی اینستاگرامی نوشت: «جلسات و سازماندهی باید ماهها قبل انجام میشد. مدیریت جمعیت میلیونی در دو روز ممکن نیست».
خوانندهای که وقتی میخواند: «دست مرا بگیر، که آب از سرم گذشت…»، صدای او صدای نسلی بود که در میان امواج مشکلات، به دنبال دست نجات میگردد. اما این بار، شوق رهاییاش پشت درهای بسته مدیریت و تصمیمهای ناگهانی شکست.
برای خوانندهای که سالها صدای ایران را در ترانههایش روایت کرده، این شعرها تنها کلمات نبودند؛ بخشی از زیست و جان او بودند. اجرای خیابانی که قرار بود لحظهای همدلی و شادی بیافریند، به شوقی کورشده و آرزویی نیمهکاره بدل شد و رسانهها آن را «فرصتی که به تهدید رسید» نامیدند.
حالا اما این سرود، «ناسروده» ماند و هوادارانش همچنان منتظرند؛ آیا روزی میدان آزادی با صدای او پر خواهد شد؟ آیا این آرزو کهنه، به یادگاری ماندگار یا تجربهای تکرارشدنی تبدیل میشود؟ پرسشهایی که هنوز بیپاسخ ماندهاند، اما نام همایون را در صدر خبرهای هفته نشاندند.
هادی حجازیفر؛ از پرده سینما تا صندلی اجرا
هادی حجازیفر سالهاست با بازی در نقشهای متفاوت، از «ایستاده در غبار» تا «پوست شیر»، جایگاه خود را بهعنوان بازیگری توانمند تثبیت کرده است. این روزها حضور او همزمان با دورخیز برای ثبت تجربهای تازه در کارنامه حرفهای خود در قامت مجری مسابقه تلویزیونی «صد»، با فیلم تحسینشده «ناتور دشت» به پرده سینماها بازگشته است.
تیزر مسابقه صد، تصویری متفاوت از او نشان میدهد؛ چهرهای جدی که حالا باید مخاطب را نه در قالب کاراکتر، که با زبان خودش جذب کند. همزمان، حضور حجازیفر در فیلم «ناتور دشت» محمدرضا خرمندان نیز نگاهها را به سمت او جلب کرد. او در نقش «احمد پیران»، معتمد روستایی که رهبری جستوجوی دختربچهای گمشده را به عهده دارد، بار دیگر نشان داد که تواناییاش محدود به یک ژانر نیست. بازی او کنار میرسعید مولویان از نقاط قوت فیلم در جشنواره گذشته بود.
حجازیفر در این سالها نشان داده است که محدود به یک قالب نیست. طیف وسیعی از کاراکترها را بر دوش کشیده و در هرکدام، با همان جدیت همیشگی ظاهر شده است و این گواهی بر انعطاف و توانایی بازیگری است که از هیچ چالشی نمیترسد.
او قرار است درفیلم «نهنگ سفید» به کارگردانی همایون اسعدیان، که این روزها در قشم فیلمبرداری میشود نیز بازی کند.
آنچه روشن است، عطش او برای حرکت و تجربه است؛ عطشی که از او چهرهای ساخته که هیچگاه در یک جایگاه متوقف نمیماند. با همه اینها، حاشیهها رهایش نکردهاند؛ اما حقیقت این است که حجازیفر هرجا حضور یافته، نگاهها را به خود جلب کرده است. حالا پرسش اصلی اینجاست: آیا او در دنیای اجرا هم مثل بازیگری خواهد درخشید یا این تجربه مانند کارگردانیاش، پُر از اما و اگر باقی میماند؟
سینا ساعی؛ کلاس تاریخ با زبان نسل z
کارناوال رامبد جوان هر هفته سوژهای تازه میسازد، اما این بار اجرای سینا ساعی همه نگاهها را خیره کرد. او داستان امیرکبیر، صدراعظم اصلاحگر ایران را نه در قالبی تاریخی و خشک، بلکه با زبان رپ روایت کرد. نوجوانانی چون رایان سرلک هم کنارش بودند و کلاس درس تاریخ به اجرایی پرهیجان و معاصر بدل شد.
ساعی روی صحنه رپ را از «اعتراض خام» به «آموزش و امید» ارتقا داد. جملهاش «اگه چیزی رو میخوام که تا حالا نداشتم، باید کاری رو انجام بدم که تا حالا نکردم» در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد. او تاریخ را با امروز گره زد، از هزینههای ندیدن گذشته گفت و یادآور شد «ملتی که گذشتهاش را ندیده، گرانترین هزینهها را میدهد».
این اجرا تنها یک سرگرمی نبود؛ پیام داشت، شور داشت و رای بالایی هم گرفت. جالب اینکه برخلاف انتظار، در رقابت با یک اجرای کمدی هم پیروز شد. رپی که ساعی روی صحنه میبرد، فاصلهای بعید با کلیشههای فضای زیرزمینی دارد؛ بیحاشیه، سالم و روایتمحور است. سبکی که از قاب بسته تینیجرها بیرون میآید و میتواند نسلهای مختلف را کنار هم بنشاند و مخاطب بزرگسال را هم درگیر کند.
ساعی که ریشه در تئاتر دارد، از همان روزهای نخست نشان داده رپ برایش فقط ریتم نیست، زبان روایت است. حالا او در کنار کارناوال، روی صحنه تالار وحدت با مهیار علیزاده هم همکاری کرده و کنسرت نمایش «خون نگار» را اجرا دارد و مسیرش را حرفهایتر دنبال میکند. شاید همین هفته نقطه عطفی باشد برای ورود جدیتر رپ سالم و روایتمحور به جریان اصلی فرهنگ موسیقی و تصویری ایران.
پوران درخشنده؛ کارگردانی با دغدغههای ناگفته
بازگشت پوران درخشنده به تیترها، این بار با صدور مجوز فیلم «مادر زمین» رقم خورد؛ خبری که در عین خوشی، با حسرتی قدیمی همراه شد: پروژه ناتمام «هیس! پسرها گریه نمیکنند». او در گفتوگویی با کیوان کثیریان در روزنامه شرق، از سالها تلاش برای ساخت این فیلم گفت؛ سوژهای که به باورش مسئولان ترجیح دادند «زیر فرش پنهان شود». درخشنده تأکید کرد که آزار جنسی پسران هم واقعیتی تلخ است و سکوت درباره آن، بحران را عمیقتر میکند. اما سالهاست که این موضوع روی پرده نیامده. وقتی پوران درخشنده از سالهای تلاش برای ساخت فیلم تازهاش حرف میزند، تنها از یک پروژه سینمایی سخن نمیگوید؛ او بار آدمهایی را روایت میکند که قصهشان بر شانههایش سنگینی کرده است. انگار هر شخصیت و هر ماجرا، زخمی اجتماعی است که او به دل میگیرد و با دوربینش تلاش میکند مرهمی برایش بیابد.
آنچه این گفتوگو را بیش از همه در مرکز توجه قرار داد، نگاه خاص درخشنده به مفهوم فیلمسازی بود؛ فیلمسازی نه صرفاً برای روایت داستان، که برای نشان دادن معضلات و جستوجوی راهحلها. درخشنده که فیلمهایی چون «پرنده کوچک خوشبختی»، «بچههای ابدی» و «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» را ساخته، همواره نگاهش به کودکان و نوجوانان بوده؛ نسلی بیگناه که بار سنگین مشکلات اجتماعی را به دوش میکشند. همین دغدغه است که در آثارش خط مشترک میسازد.
از سوی دیگر، ماجرای سریال «بامداد خمار» هم بر دلخوریهای او افزود؛ سریالی که قرار بود بسازد، اما در نهایت به کارگردان دیگری سپرده شد. با همه اینها، او امیدوار است «مادر زمین» فرصتی تازه برای بیان دغدغههای انسانیاش باشد.
بازتاب گسترده سخنان درخشنده نشان داد هنوز جامعه به فیلمسازانی نیاز دارد که فراتر از گیشه، به معضلها نگاه کنند. او سالهاست بر این باور ایستاده که سینما میتواند مسئولیت اجتماعی داشته باشد، شاید همین پافشاری بر دغدغههاست که باعث شده او همچنان یکی از معدود زنان فیلمساز جریانساز سینمای ایران باقی بماند.
رایان سرلک؛ ستاره کوچک، آینده بزرگ
کمتر کودک یا نوجوانی در این سالها به اندازه رایان سرلک دیده شده است. از حضور شیرینش در برنامه «۱۰۰۱» با اجرای محسن کیایی تا بازی در فیلم «آدم فروش»، هر بار بخشهایی از اجراهایش در شبکههای اجتماعی وایرال میشود. شیطنتهای او در کنار جنابخان، بهانهای بود برای شیرینکاری، اما چیزی که مخاطبان را شگفتزده کرد، ترکیب ادب و متانت با همان بازیگوشی کودکانه بود. وقتی گفت آرزو دارد روزی اسکار بگیرد و در کنار شهاب حسینی، پرویز پرستویی و هدیه تهرانی بازی کند، رؤیای یک کودک به رویاهای هزاران نوجوان گره خورد.
رایان در «آدم فروش» به کارگردانی محمود کلاری که پیشتر با نام «تابستان همان سال» در جشنواره فجر رونمایی شده بود، نقش عطا، پسر هفتسالهای را بازی میکند که بهدنبال دزد طلاهای عمهاش است. او راوی داستان هم هست و همین مسئولیت دوگانه، نشان داد تواناییاش فراتر از یک کودک بازیگر معمولی است.
اما در خبری دیگر از او، این هفته دیدیم که فعالیتهایش به سینما محدود نیست. انتخاب برای نقش «داجر ناقلا» در نمایش موزیکال «الیور توئیست» به کارگردانی حسین پارسایی، نقطه عطفی در کارنامهاش خواهد بود، نوعی آزمون جدی، چرا که تئاتر صحنهای است که خطا را برنمیتابد؛ همهچیز در همان لحظه و در برابر چشم تماشاگر اتفاق میافتد. همین واقعیت، حضور یک کودک روی صحنه را هم به تهدید بدل میکند و هم به فرصت طلایی و انتخاب رایان برای این نقش، نشاندهنده اعتماد کارگردان به استعداد اوست.
حضورش در اجرای رپ سینا ساعی در کارناوال هم بار دیگر تصویرش را در ذهن مخاطبان تثبیت کرد؛ اینبار در قالب «کودکی امیرکبیر». ترکیب شیطنت، ادب و متانتش باعث شده حتی بزرگترها هم از تماشای او لذت ببرند.
نکته مهم اینجاست که رایان با وجود اینکه این روزها بسیار دیده میشود و شهرت پیدا کرده، مغرور نشده. هر بار که در قابی ظاهر میشود، بلوغ و پختگی بیشتری از خود نشان میدهد و شاهد پیشرفت او هستیم. اگر همین مسیر ادامه یابد، او میتواند سرنوشتی مشابه علی شادمان یا ترلان پروانه داشته باشد؛ بازیگرانی که از کودکی شروع کردند و در بزرگسالی هم در سینما ماندگار شدند.



































میدان ولیعصر(عج)، خیابان شهیدان سازش، سازمان سینمایی سوره
۰۲۱۹۱۰۷۹۸۰۴
info@sourehcinema.ir