سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۷ فروردین ۱۳۹۰ در ۲:۳۹ ب.ظ چاپ مطلب
اختصاصی / بررسي سريال هاي نوروزي (3)

رضا استادی:‌ تکراری شدن ،‌ آفت گریبان گیر سریال های مناسبتی است

رضا استادي:‌ تكراري شدن ،‌ آفت گريبان گير سريال هاي مناسبتي است

سوره سینما: به تکرار رسیدن ، آفتی است که سال هاست گریبان سریال های مناسبتی را گرفته است

سوره سینما: به تکرار رسیدن ، آفتی است که سال هاست گریبان سریال های مناسبتی را گرفته است

سریال های مناسبتی برای سال هایی طولانی گرایشی آموزشی و هدایت گونه داشتند و همیشه باید حاوی پیام یا محتوای خاصی بودند اما نوروز امسال این ویژگی بسیار کمرنگ شد و سریال ها به شدت به سمت سرگرم سازی مخاطبان رفته و سعی کردند به هر ترفندی حداکثر مخاطبان را به سمت خود جلب کنند . شاید به همین دلیل باشد که در برخی از این آثار نمایشی شاهد سرگرمی های بی محتوا بودیم که امری کم سابقه بود.

شکل مواجهه مخاطبان با سریال های مناسبتی اینگونه است که معمولا مخاطبان چند قسمت ابتدایی همه سریال ها را تماشا می کنند اما از مقطعی به بعد چند سریال را رها کرده و فقط کار بهتر را دنبال می کنند و سایر سریال ها را جسته و گریخته پی گیری می کنند . از بین سریال های نوروزی امسال ، پایتخت را می توان یک سریال خوب نامید که بنا به دلایلی بیش از سایر سریال ها دیده شد. پیام سریال پایتخت بارها در فیلم ها و سریال های مختلف تکرار شده است. اینکه تهران جای بدی است و به شهرستانی های معصوم روی خوش نشان نمی دهد، نکته ای است که بارها در سریال ها و فیلم های مختلف تکرار شده اما این مضمون تکراری با حضور یک تیم خوب بازیگری و نیز با بازآفرینی هنرمندانه آن در شرایط روز، توانست به موفقیتی نسبی دست پیدا کند.

طبق مشاهده های بنده سریال مناسبتی شبکه سه سیما ضعیف ترین اثر نمایشی تلویزیون در این ایام بود. این سریال با حضور تیم ثابتی ساخته شد که در طول سال های اخیر بارها و بارها در مناسبت های مختلف آثار نمایشی مناسبتی این شبکه را تولید کرده اند. البته تیم ثابت داشتن بد نیست ، اما در جایی این گروه به تکرار و بن بست می رسند و جاذبه خود را برای مخاطب از دست می دهند که نمونه بارز آن در سریال نورزی این شبکه دیده شد.

در مورد سریال «موج و صخره » می توان از دو مسئله مهم یاد کرد . یکی اینکه دوران ساختن فیلم و سریال در لوکیشن یک جزیره و با رویکردی تبلیغاتی و نشان دادن مکان ها و قابلیت های آن تمام شده و هیچ فایده ای جز مشارکت مالی برای این کار وجود ندارد. دیگر اینکه هر فردی توانایی خاصی دارد که درخصوص مجید صالحی هم این توانایی در زمینه بازیگری است. او در هر اثری می تواند در مقام بازیگر بدرخشد که این مسئله با مشاهده سریال هایی مانند: خوش رکاب، خوش غیرت و… دیده می شود اما حضور او در مقام کارگردان در این سریال نتیجه موفقی به دنبال نداشته است.

***کلاه قرمزی و خنده بازار

کودکان امروز بیشتر تمایل به دیدن انیمیشن های جدید خارجی تمایل دارند و کمتر کودکی در ایام نوروز پای مجموعه کلاه قرمزی نشست. پس این همه طرفدار چه کسانی بودند ؟! استادی می گوید«کلاه قرمزی » نوستالوژی افرادی است که کودکی خود را در اوایل دهه ۷۰ سپری کرده اند و این کودکان افراد بزرگسال جامعه امروز هستند و به همین دلیل مخاطب این سریال تماما بزرگسال بودند .

«خنده بازار » مجموعه دیگری بود که مخاطبان زیادی داشت و جزو کارهای جذاب و خوب نوروزی امسال بود.

***باید به سمت جنگ سازی برویم

روند برنامه های تلویزیونی نیازمند تغییر و برنامه ریزی مجدد است . بهتر است به سمت ساختن جنگ های تلویزیونی که برنامه هایی مجری محور است برویم . برنامه هایی با این قالب این روزها توانسته اند در شبکه های ماهواره ای تازه تاسیس مخاطبان فراوانی کسب کنند. برنامه هایی که در آن با محوریت یک مجری، اطلاعات و مصالح مورد نیاز یا از اینترنت دریافت می شود یا مخاطبان این اطلاعات را برای برنامه های مذکور می فرستند و یک برنامه را به اثری بسیار جذاب تبدیل می کنند. همچنین مسابقات تلویزیونی گزینه های بسیار خوبی هستند که امسال چند نمونه ضعیف آن پخش شد. به نظر بنده بهتر است تلویزیون برای سال های آینده به سمت کشف چهره های جدید برود و امکانات و برنامه ها و بودجه هایش را به افراد خلاق اختصاص دهد نه افرادی که سال هاست این رسانه را وسیله آزمون و خطای خود کرده اند.


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>