سوره سینما – مریم اکبرلو : تاریخ صد سال اخیر ایران، آن قدر وقایع کوچک و بزرگ به خود دیده که تا دهها سال میتواند بهترین موضوعات و سوژه های فیلمسازان ایرانی برای تولید انواع آثار تصویری فراهم کند. فقط کافیست این وقایع به خوبی شناخته شوند و دهها سوژهای را که میتوان از دل این وقایع بیرون کشید، مورد توجه قرار داد و به زبان طرح و فیلمنامه تبدیل کرد.
یکی از این وقایع بزرگ که مربوط به هشتاد سال پیش این مرز و بوم است، واقعه کشف حجاب رضاخان است که در سال ۱۳۱۴ به طور رسمی آغاز شد؛ اگرچه زمینه سازی اش از سالها قبل از آن آغاز شده بود. اتفاقات ریز و درشتی که در پی این واقعه صورت پذیرفت مثل اعتراضات مردم و علما در شهرهای مشهد، شیراز و قم، کشتارها و ظلمهایی که به زنان و مردان همه شهرها و روستاهای کشور صورت گرفت و همچنین آثار شوم این واقعه که سالها بعد در دوره محمدرضا پهلوی بیشتر نمایان شد؛ اینها مسائلی است که اگر مورد اعتنای فیلمسازان قرار گیرد، گنجینهای از سوژه های بکر و جذاب برای سینمای ایران به وجود میآورد که به احیای هویت مذهبی و ملی زنان و مردان ایرانی نیز خواهد انجامید.
بررسی آثار تولید شده با این موضوع، ضعف تولیدات را هم به لحاظ کمی و هم کیفی برای ما روشن میسازد و ضرورت توجه بیشتری را از ما میطلبد. در ادامه، فیلمهایی که در قالبهایی مختلف به طور مستقیم به موضوع کشف حجاب میپردازند، معرفی میگردند. نمی توان گفت اینها همه ظرفیتی است که سینمای رسمی و غیر رسمی کشور برای این موضوع انجام داده، اما نتیجه واقعی خیلی بیش از این نخواهد بود. البته در این مطلب سریالهای تلویزیون در نظر گرفته نشده اند.
شرق بهشت
داستانی / ۱۵ دقیقه / کارگردان: الهام آقالری و مهدی جوزایی / تهیه کننده: انجمن سینمای جوان
فرار به عکاسخانه از ترس آژان!
دو زن محجبه از دست مأمور نظمیه که می خواهد چادر از سرشان بردارد فرار میکنند و به عکاسخانه پناه می آورند. از لهجه پیرمرد عکاسباشی معلوم میشود که داستان فیلم مربوط است به شهر مشهد. عکاسباشی بی معطلی مادر و دختر محجبه را به پستو میبرد و پشت پردهای که حرم امام رضا(ع) روی آن نقاشی شده، پناهشان میدهد. مأمور در پی این دو زن وارد عکاسخانه میشود، اما عکاسباشی به او میگوید: مشتریانش اکثراً مردهایی هستند که می خواهند با کلاه پهلوی عکس بگیرند، و زن جماعت هنوز به دوربین نامحرم است. مأمور اما باور نمیکند و میگوید: طبق حکم اعلیحضرت برای نظمیه چی جماعت، همه محرم هستند. با هول شدن شاگرد عکاسباشی یا برای اینکه نمیخواهد دروغ بگوید، مأمور جای دو زن را پیدا میکند و از آنها میخواهد بدون چادر چاقچور از پشت پرده بیرون بیایند. با توسل زن به امام رضا(ع) یک دفعه نور شدیدی از پرده به چشم مأمور میخورد و او از ترس پا به فرار میگذارد. اینها خاطراتی است که به یاد همان شاگرد عکاسباشی که سالها بعد به عکاسخانه مخروب و خاکگرفته آمده میآید.
اگرچه فیلم، به خاطر ضعفهای زیاد و شخصیتپردازیهای ناقص، چندان جذاب از آب درنیامده، اما تلاش کارگردانهای جوان آن برای نشان دادن فضای ترسآلودی که رضاخان برای زنان با ایمان ایرانی به وجود آورده، موفق بوده است.
چارقد بی بی
فیلم ما / ۶ دقیقه / کارگردان : محسن جهانی
به سادگی چارقد بی بی !
به نام خدا، یک نمای ساده از پنجره رو به حیاط بی بی و شروع …
فیلم به همین سادگی شروع میشود و همین قدر ساده چند دقیقهای ما را پای خاطرات بیبی مینشاند. فیلمی که به سادگی خانه باصفا و به دلنشینی حرفهای بیآلایش بی بی است. فیلمی به همان سادگی چارقد سفید بیبی …
بیبی از خاطرات کودکیاش میگوید که : ما بچهها گریه میکردیم که چرا چارقد مامانهایمان را برمیداشتند؟! و باید تا شب سرلخت میماندند تا مرد خانه از سرکار بیاید و دستمزد یک روز کارش که یک کیلو ذرت یا گندم بود را ببرد برای خان یا آنهایی که از طرف رضاشاه بودند که چارقد مامان را پس بگیرند و او سرش کند.
«چارقد بیبی» نمونه خوبی از یک فیلم ساده و مردمی است که میتوان با کمترین امکانات صدها شبیه آن را ساخت، فقط کافیست سوژه ای پیدا کرد، از او خواست تا خاطراتش را بگوید و دوربین را روبروی او گرفت، با افزودن کمی ابتکار و سلیقه میتوان فیلمی ساخت که اندازه یک فیلم سینمایی پیام منتقل کند و مخاطب را تا مدتها درگیر ماجرای آن کند.
نیمه تاریک ماه
مستند / ۲۶ دقیقه / کارگردان : مهدی عزتی چهارقلعه / تهیه کننده : گروه سیاسی شبکه ۲ سیما
قانون کشف حجاب از زمینه سازی تا لغو
مستند «نیمه تاریک ماه» یک مستند کاملاً آرشیوی با موضوع کشف حجاب است که برای آن تحقیقات خوب و گستردهای همراه با مدرکیابی و سندیابی دقیق انجام شده است. این مستند با استفاده از تصاویر آرشیوی کمتر دیده شده، قانون کشف حجاب را از پیش از تصویب و زمینههای شکلگیری آن خصوصاً زمینهسازی های فرهنگی آن تا اجرای آن در سال ۱۳۱۴ و شکلگیری اعتراضات مردمی و سرانجام خروج رضا شاه و ملغی شدن خود به خود این قانون مورد بررسی قرار میدهد.
مهدی عزتی کارگردان این مستند می گوید: «نیمه تاریک ماه» پرده از حقیقتی برمی دارد که تا امروز کمتر به آن توجه شده، اینکه رضا شاه به تنهایی پایه گذار قانون کشف حجاب در ایران نبود و در پشت پرده این قانون دستهای استعماری بسیاری وجود دارد.
این مستند نقش انجمنها و کانونهای زنان در فراهم کردن بستر پذیرش قانون کشف حجاب در جامعه ایران را مورد واکاوی قرار میدهد، کانونهایی که شمس و اشرف پهلوی دختران رضاخان مسئولیت اصلی آنها را برعهده داشتند.
این مستند پس از اشاره به نامه زنان یزدی به نمایندگان مجلس شورای ملی برای لغو قانون کشف حجاب، با این جملات پایان مییابد: مغایر بودن قانون کشف حجاب با اعتقادات مذهبی و سنتی مردم، آن ها را به نشان دادن عکس العمل وادااشت. در چنین شرایطی بیشتر به خاطر نیروهای نظامی بود که به نظر می رسید مردم اعتراضی ندارند زیرا به محض خروج رضاخان از کشور، کشف حجاب توسط زنان نادیده گرفته شد این درحالی بود که لباس های اروپایی مردان چندان تغییری نکرده بود. سرانجام به دلیل مقاومت فرهنگی علما و مذهبیون به خصوص با مبارزه منفی زنان ایرانی با قانون کشف حجاب عملاً این قانون با شکست مواجه شد و بعد از تبعید رضاشاه از ایران در شهریور ۱۳۲۰ شمسی قانون منع حجاب و کشف حجاب از اعتبار افتاد و سپس توسط نمایندگان مجلس شورای ملی و با تلاش آیت الله ابوالقاسم کاشانی ملغی شد.
گوهر
مستند / ۴۳ دقیقه / کارگردان : زهیر میرمحمدی/ تهیه کننده : گروه اجتماعی شبکه ۳ سیما
آغاز تا پایان یک حرکت شوم
مهم ترین اقدام رضاشاه برای شروع گسترده قانون کشف حجاب در همه کشور راهاندازی جشن دانشسرای مقدماتی تهران در ۱۷ دیماه ۱۳۱۴ بود که به بهانه افتتاح بنا و اعطای دیپلم دانش آموختگان ، با دو دختر خود شمس و اشرف رسماً پروسه کشف حجاب اجباری زنان و دختران مسلمان کشور را آغاز کند.
کارگردان «گوهر» هم مستند را با همین مطلب شروع میکند و با تصاویر این جشن و پیامدهای بعدیش، فاجعهای که در کشور در حال وقوع است را به نمایش میگذارد. مستندساز کار را با این نقطه تاریخی آغاز میکند اما خیلی زود سراغ تاریخچه و زمینههای شکلگیری آن از حکومت قاجار می رود.
مستند «گوهر» ترکیبی است از تصاویر آرشیوی با گفتارمتن و مصاحبه با افراد صاحبنظر و همچنین افرادی که خاطراتی مستقیم یا غیر مستقیم از آن دوره در یاد دارند و شاید به لحاظ محتوایی بتوان آن را یکی از کاملترین مستندهای تولید شده در باره این موضوع دانست که علاوه بر اطلاعات تاریخی دقیقش، خاطرات تکان دهندهای را از لطمات روحی و جسمی زیادی از شکنجه و تهدیدهای حاصل از اعلام قانون کشف حجاب در بر دارد.
زهیر میرمحمدی آغاز تا پایان این حرکت شوم را بهخوبی تصویر کشیده است و به یک مستند معمولی تلویزیونی بسنده نکرده است.
قیام گوهرشاد
انیمیشن / ۱۲ دقیقه / کارگردان: سیدجواد هاشمینژاد اشرفی / تهیه کننده : اداره تبلیغات آستان قدس رضوی
اکبر، از گم شدن در حرم تا مبارزه علیه شاه
انیمیشن با داستان کودکی به نام اکبر شروع میشود که با مادرش به حرم امام رضا(ع) می روند برای زیارت، که اتفاقی باعث گم شدن اکبر در حرم می شود.
این اتفاق دستگیر کردن شیخ بهلول توسط نیروهای رضاشاه بود که برای آزاد کردن آیت الله قمی به کمک مردم به مشهد آمده بود.
ماجرای نارضایتی مردم و علما از جایی شروع شد که رضاشاه از سفر ترکیه برگشته بود و تحت تأثیر فرهنگ غربی که در آنجا دیده بود تصمیم به انجام یک سری مثلاً اصلاحات گرفت تا کشور را به سمت توسعه و پیشرفت ببرد. از جمله آن اصلاحات متحدالشکل کردن لباس و ممنوعیت حجاب بود که البته با مخالفت شدید روحانیت و مردم مواجه شد. رضاخان هم برای سرکوب این مخالفت ها اقدام به دستگیری علمای بزرگی از جمله آیت الله قمی کرد .بعد از دستگیری آیت الله قمی در مشهد ولولهای شد و مردم برای آزادی او به تکاپو افتادند.
انیمیشن بسیار خوشساخت و چشمنواز «قیام گوهرشاد» با این توضیحات آغاز میشود تا در ادامه روایتگر شهادت ۲ تا ۵ هزار نفر از مجاوران حرم امام رضا(ع) باشد که حاضر به سکوت در برابر ظلم حکومت به دین و مردم نبودند.
پایان این انیمیشن ۱۲ دقیقه ای میبینیم که این داستان را اکبر که آن روز در حرم گم شده بود و پدرش را در کشتار مسجد گوهرشاد از دست داده بود، تعریف میکند و میگوید: این محمدرضا پسر همان رضاخانی است که این جنایت هولناک، در این مکان مقدس به دستورش انجام شد، به فرموده امام خمینی این خائنین به مملکت دست نشانده ابرقدرتها هستند. و بعد اعلامیه های امام را بین چند نفری که آنجا ایستادند پخش میکند و به خاطر اینکه مأمورهای ساواک دارند از راه میرسند متفرق میشوند و در آخر میگوید : اگر با رهنمودهای امام پیش برویم، هیچ وقت شکست نمی خوریم.
خورشید مرده بود
مستند / ۴۰ دقیقه / کارگردان: مریم السادات مؤمن زاده / تهیه کننده : گروه مستند شبکه ۱ سیما
رسوایی روباه پیر در واقعه کشف حجاب
«خورشید مرده بود» هم یکی دیگر از مستندهایی است که با نگاهی تاریخی به واقعه کشف حجاب میپردازد و در این راه از تاریخ حجاب قبل از ورود اسلام به ایران و اهمیت پوشش در بین زنان ایرانی آغاز میکند تا به دوره مشروطه و قاجار برسد و به هتک حرمتی که همسر رضا شاه و زنان اطرافش به حرم حضرت معصومه (س) می کنند برسد. عملی که با اعتراض علما مواجه می شود و حاج شیخ محمد بافقی برای خانواده شاه پیام می فرستد و وقتی اخطارش با بی توجهی مواجه می شود با شهامت تمام به حرم رفته و از خانواده رضا شاه می خواهد که حرم را ترک کنند.
این مستند همچنین به واقعه مسجد گوهرشاد از زبان شاهدان عینی ماجرا میپردازد و ظلمی را که به زنان این سرزمین پس از قانون کشف حجاب روا میشود از دریچه اسناد و خاطرات نشان داده است.
مریم السادات مؤمن زاده، در مورد پیامهای اصلی مستند خود می گوید: یکی از اهداف ضمنی ما در این مستند نشان دادن چهره واقعی رضاشاه برای مردم بود، چرا که برخی هنوز با بستن چشمان خود بر نقاط منفی بسیار زیاد عملکرد رضاشاه، از وی به نیکی یاد می کنند. رسوا نمون روباه پیر و نقش انگلستان در این واقعه نیز موضوع دیگری بود که در این مستند پیگیری کردیم.
غزال
سینمایی (۱۳۷۴) / ۹۰ دقیقه / کارگردان: مجتبی راعی / تهیه کننده : فرهنگسرای بهمن و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
تنها واکنش سینمای ایران به واقعه کشف حجاب
فیلم «غزال» را باید تنها واکنش جدی سینمای ایران به واقعه کشف حجاب دانست. با اینکه «غزال» را میتوان فیلم ارزشمندی دانست که بیانیه تندی علیه روشنفکری بیمار است، اما چندان برای دیده شدن توسط مخاطب معمولی مناسب نیست. پیچیدگی در داستان، بازیگرانی که به جای چندشخصیت بازی میکنند، نمادپردازیهای متعدد و فضای وهمآلود اغراق شده ویژگیهایی است که مخاطب را از دنبال کردن خط اصلی داستان و فهم پیام فیلم دور میکند.
معصومه نویسنده ایست که قصد دارد با استفاده از خاطرات مادرش قصهای در مورد زمان جوانی مادر شوهر خود، غزال بنویسد. غزال در مورد اتفاقاتی که در زمان کشف حجاب برای او رخ داده برایش می گوید. روزی از طرف یک آژان به خاطر داشتن حجاب مورد حمله قرار می گیرد، او آژان را با آجری زخمی می کند و آژان با قداره ای به دنبال او می رود، اما موفق به گرفتنش نمی شود. همین اتفاق و ترس از این ماجرا غزال جوان و زیبا را دچار ناراحتی روحی می کند و باعث می شود که خواستگارهایش را از دست بدهد. معصومه در نوشتن داستانش، آدم های داستان را از افراد واقعی دور و برش انتخاب میکند.
خسرو، شوهر معصومه که فردی خوشگذران است نماینده افراد روشنفکرنمای عصر حاضر است که روابط آزاد را امری عادی می داند و دلش می خواهد با هر کسی که باب میلش است ارتباط برقرار کند. قرار دادن چهره خسرو به عنوان خواستگار روشنفکر غزال و همچنین امنیه معروف به غلام گرگ که میخواهد چادر از سر غزال بکشد، نشاندهنده شخصیت و ذهنیت مشترک روشنفکران از گذشته تا امروز است. خشونت رضاخانی در روندش شکل زیبا و لطیف تری به خود گرفته و تحت عنوان روشنفکری بار دیگر زن را زیر ستم قرار داده و تاریخ را در زشت ترین شکل خود تکرار کرده است.
پایان غم انگیز و نامفهوم فیلم ذهنیت مخاطب را ناخواسته به طرف موضوع کلی مظلومیت زن و مردسالاری حاکم بر زندگی زنان می کشاند؛ نه آن چیزی که خواست کارگردان بوده است؛ یعنی افشای چهره واقعی روشنفکران و نیز مظلومیت مضاعف در پس این چهره. و شاید این عمده ترین ضعف فیلم محسوب شود.