سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۱۰:۳۸ ق.ظ چاپ مطلب
تحلیل روزنامه ایران/

«حوض نقاشی» بهتر از فیلم شان پن

hoze-naghashi

روزنامه ایران در یادداشتی فیلم «حوض نقاشی» به کارگردانی مازیار میری را موفق‌تر از فیلم «من سام هستم» با بازی شان پن معرفی کرد.

روزنامه ایران در یادداشتی فیلم «حوض نقاشی» به کارگردانی مازیار میری را موفق‌تر از فیلم «من سام هستم» با بازی شان پن معرفی کرد.

سوره سینما- امیرعلی نوروزشمسیان درروزنامه ایران نوشت: این تصور که همواره درونمایه یا ساختارهای نوشتاری و اجرایی، می توانند به تنهایی، المان های خوب بودن یک اثر هنری باشند، در عصر مدرنیته کنونی، دیگر چندان محلی از اعراب ندارد.بنابراین نباید این گونه آثار را با این سنگ محک ها آزمود و تحلیل در مورد آن ها را از این زاویه انجام داد. این مقدمه بسیار کوتاه را گفتم تا به بزرگترین اهمیت فیلم «حوض نقاشی» اشاره کنم. فیلمی که برخلاف بسیاری از فیلم های خوب سینمای ما، فیلمنامه پرچالشی ندارد، تعلیق داستانی خاصی را به خود نمی بیند و داستان، همواره بر روی یک خط صاف حرکت می کند.اما با تمام این فقدان ها، «حوض نقاشی» می تواند رسالت خود را به مخاطب تفهیم کند.رسالتی که تنها محدود به نشان دادن حالت های کاراکترهای دارای ضریب هوشی پایین است. بنابراین نگاهی که سازندگان «حوض نقاشی» از ابتدا بدان توجه داشتند، رسیدن به یک فیلم «حالت» بوده نه یک ملودرام پرسوز و گداز ناشی از ناتوانی جسمی و هوشی این کاراکترها در قبال مشکلات زندگی و مصائب آن.

کما این که فیلم به شدت مستعد رسیدن به چنین مرزی نیز هست و اگر هم این اصل را به کار می برد، مطمئنا یکی از پرسوزترین ملودرام های تاریخ سینما شکل می گرفت اما چون توجه سازندگان بر روی نشان دادن حالت های تیپ های اینچنینی در جامعه است، بنابراین داستان می طلبد که تعلیق نداشته و از پیچش های معمول بی بهره باشد. چهار هیجان اصلی که در نهاد هر انسانی است، این بار با شخصیت های خاص فیلم «حوض نقاشی» به تصویر کشیده می شود.اتفاقی که حتی سازندگان اثر، از آن به عنوان پوستر اصلی فیلمشان استفاده کرده و شخصیت های مریم و رضا را به صورت کادرهای کوچک، در هیجانات مختلف کار کرده اند.

از آنجا که هدف فیلم، رسیدن به حالت های مختلف این شخصیت ها است و داستان مدونی برای آن لحاظ نشده، در نتیجه، مشکل فیلم، تنها پیتزا درست کردن این دو نفر است که ترکش های آن، منجر به اتفاقاتی چون بازگشت سهیل به خانه می شود که این بعد داستان با به صدا درآمدن زنگ خانه در سکانس ماقبل آخر فیلم به نتیجه می رسد و بنابراین نمی شد پایان بندی خاص و کلاسیکی برای این فیلم در نظر گرفت.کما این که پایان این فیلم که سوار موتور شدن رضا و مریم و هل دادن موتور توسط سهیل بود، به نوعی بیانگر هدایت مسیر زندگی رضا و مریم در دستان سهیل است که این مقوله، با توجه به این که فیلم اصرار دارد شباهت بسیاری به زندگی های قاطبه مردم ایران سال ۹۲ داشته باشد، روندی کاملاً منطقی و قابل قبول است.

مطمئنا برای رسیدن به حالت های خاص این تیپ شخصیت های دارای اختلال، نیاز به بازیگران قدرتمندی بود که البته انتخاب ها، به خوبی صورت پذیرفت.شهاب حسینی و نگار جواهریان، با بازی های خوبی که از خود نشان دادند، یک سر و گردن بالاتر از سایر بخش های فیلم، حتی کارگردانی و فیلمنامه ظاهر شدند و برگ برنده این فیلم ها بودند.«حوض نقاشی» در بیان دراماتیک خود، مطمئنا بهتر و اثرگذارتر از «من سام هستم» عمل کرده است. فیلمی که ریزه کاری های داستانی خاصی ندارد اما با ریزبینی در هر اقدام شخصیت هایش، می توان نکات قابل تامل مفهومی بسیاری را استخراج نمود. یک فیلم قابل قبول دیگر از مازیار میری که این سال ها، دارد نشان می دهد که در مسیر یک کارگردان شش دانگ گام برمی دارد.