سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲ شهریور ۱۳۹۲ در ۱۰:۲۲ ق.ظ چاپ مطلب
وقتی انگشتان یک سینماگر آسیب دید/

اشاره یک سینماگر به مرگ پیمان ابدی/ کمک سینمای دفاع مقدس به جلوه‌های ویژه

abbas-shoghi

یک طراح جلوه‌های ویژه رشد سینمای دفاع مقدس را عامل رشد جلوه‌های ویژه دانست.

یک طراح جلوه‌های ویژه رشد سینمای دفاع مقدس را عامل رشد جلوه‌های ویژه دانست.

سوره سینما- کیانوش نژاد: جلوه های ویژه از تخصص هایی است که با وجود دستاوردهای فراوان در سینمای همچنان مهجور است. با عباس شوقی یکی از چهره های مطرح این حوزه درباره مشکلات این عرصه و حوادثی که برای فعالان آن به وجود صحبت کردیم.

آقای شوقی در زمینه جلوه های ویژه میدانی اصولا چیزی به نام آموزش وجود دارد؟

عباس شوقی: خیر این یک معضل است، بچه های جلوه میدانی چگونه باید در این زمینه اطلاعات به دست بیاورند؟ در زمینه عکاسی، فیلمبرداری، کارگردانی و … کلی کتاب وجود دارد و می توانی آن ها را مطالعه کنی، از طرف دیگر در این تخصص ها اگر اشتباه هم بکنی هیچ مشکلی به وجود نمی آید اما ما واقعا می توانیم اشتباه کنیم؟ اصلا قبلش کجا تمرین کنیم؟ کجا اطلاعات به دست بیاوریم؟

یعنی اکثرا به صورت تجربی وارد این کار شده اند؟

بله و این آزمون و خطاست که طرف را با تجربه می کند.

خب پس در بحث رقابت آدم ها چگونه مطرح می شوند؟ هر کسی بیشتر آزمون و خطا کرده باشد؟!

فقط کافیست کسی کمی ارزان تر بگیرد دیگر به تجربه هم نگاه نمی کنند، ما خودمان در این زمینه به بدبختی مسائلی را یاد گرفتیم بعد آن وقت طرف می آید دستیار سه من را می برد خب معلوم است که اتفاقات بدی می افتد.

فکر می کنید اتفاقی که برای پیمان ابدی افتاد ناشی از چه بود؟ او که آدم پر تجربه ای بود.

بله، پیمان در آلمان قهرمان شیرجه و شنا بود و در آلمان سر بدلکار شده بود، وظیفه سر بدلکار هم این است که هر کسی را برای یک موضوع انتخاب کند مثلا کسی را برای شیرجه در آب از ارتفاع، و کس دیگر را برای اسب سواری، ماشین سواری و … پیمان برای یک فیلمی به یک بدلکار ماشین سوار نیاز داشت که به دلایلی این بدلکار با ماشین دیگری تصادف سنگینی کرد و خسارات بدی وارد شد، می خواهم بگویم در خارج از کشور هم از این نوع اتفاقات تلخ می افتد و گاهی تجربه هم کمکی نمی کند.

پیمان وقتی به ایران آمد به دلیل شوق و استقبال بیش از حد دوستان همه کاری به او دادند، خدابیامرز آدم شجاعی بود در فیلمی هم که پیمان جانش را از دست داد صحنه ای که او قرار بود بازی کند و پشت ماشین بنشیند از اول قرار بود در مونتاژ صحنه انتهایی اش را حذف کنند و من نفهمیدم وقتی قرار است حذف کنند چرا پیمان نشست و آن اتفاق تلخ افتاد؟

در بحث جلوه های ویژه تصویر چه کمبودهایی در سینمای ما بیشتر به چشم می خورد؟

ببینید در این زمینه ما دستگاه و سخت افزارهایی لازم داریم که در حال حاضر نداریم و فقط با همین امکانات می سازیم و تلاش می کنیم. به هر حال ما زمانی سراغ جلوه های ویژه تصویر می رویم که صحنه های غیرممکن را ممکن کنیم مثلا یک موشک کروز را می خواهی شلیک کنی که چندین میلیون دلار پولش است پس نمی توان از جلوه های میدانی استفاده کرد و از جلوه های ویژه استفاده می شود.

البته این را فراموش نکنید که الان کسانی که جلوه ویژه تصویر کار می کنند هر کدام هزینه های گزافی را کرده اند مثلا ممکن است برای دستگاه ها و سخت افزارشان ۵-۶ میلیارد هزینه کنند که می توانستند اگر همگی جمع می شدند سخت افزار قوی تر و بهتری را تهیه می کردند تا اتفاقات حرفه ای تری در سینمای ما می افتاد و کارایی بهتری هم داشت اما الان هر کسی یک زیر زمینی زده است و با یک کامپیوتر کار می کند که این برای سینمای ما خوب نیست.

مشکل اصلی این همکاری مشترک کجاست؟

مشکل اصلی این است که در این زمینه متولی درستی نداریم و وقتی نداشته باشیم آدم ها همدیگر را پیدا نمی کنند،مخصوصا با شرایط فعلی که درگیری های سیاسی، حزبی همه چیز را تحت الشعاع قرار داده است و کسی هم در این زمینه رسیدگی نمی کند دیگر کار سخت تر شده است.

جلوه های ویژه میدانی اصولا به چه کارهایی گفته می شود؟ و اصلا در جلوه های ویژه میدانی اوضاع چطور است؟ 

جلوه های ویژه میدانی هم به انفجارات، برف، باران و تیر و تیراندازی و … که حدودا ۸۰ مورد است گفته می شود،  ببینید در جلوه های ویژه میدانی شرایط و امکانات آن قدر کم تر است که گاهی شده است که خود ما سر یک فیلم مثلا یک آرپیچی واقعی داده ایم دست بازیگر که بزند به کوه ولی او بلد نبوده است و زده است به یک گاوداری! و کلی خسارت وارد شده است، اتفاقات تلخی در زمینه کاری ما افتاده است؛ از زخمی شدن دست و پا بگیرید تا قطع شدن انگشت دست و حتی کشته شدن و … تا کی باید از فشنگ های جنگی، آرپی جی، توپ و تانک و … استفاده کنیم؟ با این امکانات و این نوع تفکر از این اتفاقات می افتد، باید بدانیم که ما فیلمی جنگی کار می کنیم اما جنگ که نیست.

در دنیا اسلحه فیلمی وجود دارد، چیزی که در ایران زیاد جدی گرفته نمی شود، درست است؟

بله، در دنیا اسلحه فیلمی وجود دارد یعنی اسلحه ای مخصوص فیلم؛ فشنگ هایش پلاستیکی ست و گاز است و هیچ چیز از اسلحه بیرون نمی آید و می توانی در دو متری صورت بازیگر هم شلیک کنید. ام در ایران خبری از آن نیست. ما به عنوان مسئول جلوه ویژه میدانی که نمی توانیم اسلحه وارد کنیم پس باید در این زمینه متولی داشته باشیم تا بتواند امکانات را وارد کند که در حال حاضر این اتفاق نمی افتد.

ashke-sarma1نمایی از پشت صحنه «اشک سرما» ساخته عزیزالله حمیدنژاد

در سینمای دنیا مرز بین بدلکاری و جلوه های ویژه میدانی جداست آیا در سینمای ما هم این قضیه وجود دارد؟

در دنیا این دو کلا از همدیگر جداست، در سینمای ما طراحی جلوه های میدانی یک بخش است که خب من خودم در این زمینه کار کرده ام، چند سالی هم هست که بخش بدلکاری طرفدار پیدا کرده است و بچه هایی پیدا شده اند که آن بخش را تامین می کنند و دیگر به کار ما مربوط نمی شود مثلا بدلکار می خواهد ماشین را چپ کند و ما آن را می خواهیم منفجر کنیم خب این دو از هم جدا انجام می شود. در بعضی از مواقع هماهنگی باید وجود داشته باشد که خب این اتفاق می افتد.

در سینمای ما ژانر علمی تخیلی اصلا جدی گرفته نمی شود این به خاطر عقب بودن سینمای ما در زمینه جلوه های ویژه بصری ست یا عدم برگشت سرمایه در فیلم های با هزینه های گزاف این ژانر و با دلیل دیگری دارد؟

ما قصه علمی تخیلی نداریم؛ قصه هایی که در زمینه پیامبران ما هم ساخته می شوند فولکوریک است که آن هم با امکانات زیاد و تبلیغات زیاد باز نمی تواند برگشت سرمایه داشته باشد وقتی ما نمی توانیم اکران جهانی داشته باشیم پس فیلم های ما نیز با حداقل ها سر و کار دارد.

به نظرم ما در زمینه جلوه های ویژه تصویری چیزی کم نداریم ولی مشکلات مالی در این زمینه زیاد است که اگر امکانات داده شود تولیداتی خوبی رقم می خورد. الان مسئول جلوه های ویژه فیلم محمد رسول الله آقای مجیدی ماهی ۲۰۰ میلیون تومان دستمزدش بود که رفت بعد به من زنگ زدند برای همان کار پیشنهاد ۱۵ میلیونی من را قبول نمی کردند در صورتی که همه دستگاه ها را این جا ساخته اند و حتی خیلی جالب است برایتان بگویم که از امکاناتی که ما ساختیم سفارش داده اند و خریده اند.

فکر می کنید ما اصولا مقهور کشورها و آدم های دیگر در این زمینه هستیم؟

بله، شدیدا وقتی کسی می آید خودمان را گم می کنیم، ما چند سال برای ساخت بسیاری از وسایل زحمت می کشیم بعد تا یک خارجی می آید اعتماد به نفسمان را گم می کنیم. من در زمینه خودم رکورددار تاریخ سینما هستم؛ ششصد فیلم کار کرده ام، ۲۸ سال است در این کار هستم اما اعتماد نمی کنند.

در دنیا صنعت جلوه های ویژه با دو فیلم جنگ ستارگان و پارک ژوراستیک دستخوش انقلاب بزرگی شد که این موضوع چند سالی هم در ایران محفل صحبت ها بود اما در ایران چه فیلم هایی به عنوان آوانگاردهای جلوه های ویژه شناخته می شوند؟ در واقع تاریخ جلوه های ویژه در ایران با چه فیلم هایی شروع شده است؟

واقعا در ایران فیلم مهمی که بتواند این لقب را بگیرد نداشته ایم، مثلا حتی نزدیک ترین فیلم به ما همین ملک سلیمان است که آن هم از آدم هایی از خارج آمده بودند. اما مثلا در ژانر انیمیشن فیلم تهران ۱۵۰۰ در این زمینه حرکت هایی را انجام داد ولی فیلمی که در این زمینه بتواند خوب کار کند تا به حال نداشته ایم، البته تک پلان و سکانس بوده است اما در حد حرفه ای نداشته ایم.

این به خاطر مخارج بالاست و یا عدم شناخت و علم آن؟

علمش را تا حدود زیادی داریم ولی ببینید وقتی فیلم اکران جهانی نداشته باشد خب هیچ تهیه کننده ای حاضر نیست خرج های گزافی در فیلمش بکند. ما با ۱۰-۲۰ تا سینما این حرف ها را نباید بزنیم. در این زمینه تهیه کننده خصوصی نداریم و تهیه کننده های دولتی هم سرمایه گذاری نمی کنند.

جلوه های ویژه میدانی قبل و بعد از انقلاب و به خصوص بعد از جنگ چقدر دستخوش تغییر شد؟

قبل از انقلاب که زیاد این قضیه جدی نبود، بعد از انقلاب هم در همان حال و هوا می گذشت اما بعد از جنگ تحمیلی به نوعی چون دفاع مقدس به یک ژانر تبدیل شد، فاز فیلم های جنگی شروع شد که به هر حال کار ما هم زیاد شد.

جلوه های ویژه میدانی ما در حال حاضر جایگاهی در دنیا دارد؟  

بله، فیلم های دوئل، اشک سرما، قارچ سمی و … همه از پیشرفت های ما در این زمینه و جلوه های تصویری خبر می دهد. ما با تمام مشکلات مالی و سخت افزاری پیشرفت های خوبی در هر دو زمینه کرده ایم. البته بگویم اگر امکانات خوبی فراهم شود بچه های ما خودشان را خوب نشان می دهند مثلا فیلم حضرت محمد چون امکانات خوبی دارد در این زمینه فیلم خوبی می شود.

بهترین و بدترین تجربه‌تان از جلوه های میدانی را برایمان می گویید؟

فیلم های «دعوت» حاتمی کیا و «اشک سرما» نعمت الله دو فیلمی بودند که حد وسیعی از برف کار را برای ما سخت می کرد. در زمینه انفجار، سخت ترین انفجار، برای مین است چون بازیگر باید خودش برود رویش و بعد منفجر شود که در فیلم اشک سرما با تحقیقات و تست های مختلف بالاخره بدون مشکل این کار را در برف انجام دادیم که آن روزها، روزهای بسیار شیرینی بود وقتی به نتیجه رسیدیدم.در مورد خاطره بد هم خب خدا رو شکر با تمام خطرهایی که این کار جان را ما تهدید می کند اما تا به حال اتفاق ناگواری در فیلم های که من بوده ام برای کسی نیفتاده است فقط زمان فیلم «چشم شیطان» ۴ انگشت من بر اثر سهل انگاری یکی از همکاران آسیب دید.


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>