سوره سینما – برگزاری مراسم اسکار به خودی خود میتوانست تیتر همه رسانههای جهان را به خودش اختصاص دهد اما وقتی صحبت از جایزه گرفتن چینیها به میان بیاید همه حساسیتها و حواشی چند برابر میشود. اعضای آکادمی در شرایطی فیلم «همهچیز همهجا به یکباره» را جایزه باران کردند که بسیاری از منتقدان و کارشناسان سینما معتقدند اگر این اثر در سالهای قبل ساخته میشد حتی نمیتوانست در فهرست اولیه نامزدهای اسکار قرار بگیرد.
خیلیها میگویند آمریکا، بزرگترین بازنده اسکار نود و پنجم بود. آمریکایی که سالها با ساخت فیلمهای رویایی استانداردهای فیلمسازی را در نظر مخاطبان جا به جا میکرد، حالا مهمترین جایزه هنری خودش را به یک اثر چینی میدهد که در آن هیچ خبری از شکوه سینما نیست. حتی شاید در آن خبری از خود «سینما» هم نباشد. جایزهای که روزگاری به «بن هور»، «پدرخوانده» و «ارباب حلقهها» میرسید حالا چند سالی هست که به «مهتاب»، «سرزمین کوچنشینها» و حالا «همهچیز همهجا به یکباره» میرسد.
در سالهای گذشته، خیلی از بازیگران خارجی زبانی که به جایزه اسکار را میبردند وقتی روی سن میآمدند از رویای آمریکایی میگفتند و این که چطور یک فیلم مهم هالیوودی در کودکی توانسته مسیر حرفهای آنها را تغییر دهد. حتما برای چینیهایی که امسال این تندیس را به خودشان اختصاص دادند هم چنین مسئلهای وجود دارد اما آیا دو دهه بعد کسی میتواند بگوید با «مهتاب» عاشق سینما شده؟ اتفاقات روز گذشته مرثیهای برای رویایی آمریکایی بود که سالها موتور محرک سینما به شمار میرفت. و البته شاهدی برای همه آنهایی که جایزه اسکار را سیاسی میدانستند و سالها برچسب «متوهم توطئه» و «هنرنافهم» را به جان میخریدند.
از همه اینها بدتر آدرسی است که هالیوود به سینماگران چینی میدهد؛ آنهایی که در حال ساختن فیلمهای باشکوه شرقی هستند و با ساخت آثار حماسی برای مردمشان رویاسازی میکنند اگر همه چیز را در کشور خودشان رها کنند و در آمریکا یک فیلم سطحی و دسته چندم هم بسازند لایق دریافت اسطورهای ترین جایزه سینما هستند. یک جنگ فرهنگی که کلوئه ژائو، میشل یوه و دیگران سربازانش به حساب میآیند. گذشته از همه این مسائل اما خود مراسم هم قابلیت بررسی دقیقی دارد.
به دلیل افت فاحش مخاطبان مراسم اعطای جوایز در چند سال اخیر، مدیریت اسکار سیاست امنی را در رابطه تبلیغات لیبرالیسم، در پیش گرفت. جیمی کیمل مجری مراسم امسال، تقریباً موضع خاصی نسبت به نیمه راستگرای آمریکا نگرفت و از آنها انتقادی نکرد. برطبل جنگ با روسیه زده نشد و اشارهای هم به ملغمههای امثال مسیح علینژاد هم نشد. حتی با وضع شدن قانون فلوریدا در قبال فعالیتهای ترنسجندر پروری دیزنی، هیچ فردی از ران دی سنتیس، فرماندار این ایالت، انتقادی نکرد.
جیمی کیمل مونولوگ خود را با چند شوخی امن و سطحی آغاز کرد. او سیاست افراطی استرالیا درباره کرونا را به تمسخر گرفت و گفت که نیکول کیدمن، دو سال زندانی بود. وی در ادامه، اسپیلبرگ و سث روگن را به جو بایدن و پسرش (هانتر بایدن) تشبیه کرد. شوخی او اشاره به این مسئله دارد که آقازاده بایدن، اهل عیاشی بوده و سث روگن نیز به این اعمال در هالیوود مشهور است.
مجری مراسم به کفگیر ته دیگ خورده سوژههای نو در هالیوود متلک پراند و گفت که اسپیلبرگ مجبور شد تا درباره کودکیاش فیلم بسازد. کیمل در ادامه، کنایهای به صد میلیون دلار، ضرر «بابیلون» در گیشه زد و گفت که دستاندرکاران فیلم، در سالن حضور ندارند.
مجری برنامه شبانه شبکه abc در آخر اشاره داشت: «چرا آکادمی، جیمز کمرون رو نامزد بهترین کارگردانی نکرده؟ فکر کردن که اون زنه؟» که این شوخی هم اشاره به هشتگ oscarsomale# دارد. هشتگی که در اعتراض به عدم نامزدی خانمها در بخش کارگردانی ترند شده بود. جالب این که در واکنش به این هشتگ برخی مخاطبان در فضای مجازی نوشتهاند اگر واقعا اعضای آکادمی به رایگیری و دموکراسی اعتقاد دارند و ادعا میکنند جوایز اسکار فقط با رایگیری انتخاب میشود چرا به نتایج آرا و نظر اکثریت احترام نمیگذارند و دنبال سهم خواهی توییتری هستند. موضوعی که در چند سال گذشته هم به واسطه اعتراضات سیاهپوستان پررنگ شده بود. جیمز کمرون و تام کروز، غایبان مشهور مراسم امسال بودند. گویا این دو میدانستند که امشب، شب چینیهاست و بهتر است که خود را خراب نکنند.
از نکات مضحک امسال، تغییر «فرش قرمز» به «فرش شامپاین رنگ» بود. توجیه آکادمی برای اینکار، اینست که رنگ مذکور، مانند غروب آفتاب دلپذیر است. البته این مسئله یکی دیگر از اقدامات از آن-طرف-بوم-افتاده چپگرایی است. به طوری که چند روز پیش بیل مار مجری مشهور برنامه سیاسی شبکه اچ بی او هم این عمل را مسخره کرد.
میشل ویلیامز در مراسم «فرش شامپاینی رنگ» درباره pay equity صحبت کرد. این موضوع در رابطه با برابری تضمینی حقوق بازیگران، جدای از ستاره و پولساز بودن آنها است. ویلیامز در فیلمی، حقوق کمتری از مارک والبرگ دریافت کرده بود و با اعتراضاتش، سبب شد تا والبرگ دستمزد اضافی برای بازی در فیلمبرداری مجدد برخی سکانسهای «همه پولهای جهان» را نگیرد. ویلیامز میپندارد که تفاوتی میان یک ابر ستاره و او نیست. البته در کتاب «بحران پسران» ذکر شده در جامعه امروز ایالات متحده، زنان مجرد زیر سی سال، بیشتر از دو برابر مردان مجرد حقوق میگیرند. سوال اینجاست که قربانی واقعی اجهاف، کیست؟
مراسم اسکار، آنقدر بیرمق بود که آب در دل کسی، تکان نخورد
قبل از شروع مراسم اصلی اسکار، خبرنگاران شبکه abc و یکی از قدیمیترین نویسندگان نشریه ورایتی، شروع به روایت سازی کرده بودند. آنها قبل از مشخص شدن برندگان، گفتند که «همهچیز همهجا به یکباره» میتواند تاریخ ساز شود و در سه شاخه، جایزه بهترین بازیگر را ببرد. اگرچه آنها از بازی کیت بلانشت در «تار» تقدیر کردند ولی بجای اینکه از منظر هنری، جایزه احتمالی میشل یوه را توجیه کنند، به روایت سازی و تاریخ سازی، متکی شدند. میشل یوه هنگام دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن، اشاره داشت که زنان پیر نیز میتوانند هنوز در نقش قهرمانان ظاهر شوند. دان لمن، مجری چپگرای شبکه cnn چندی پیش از عبارت past her prime استفاده کرده بود. این عبارت دقیقا به معنای «از دوران اوج گذشته» است. میشل یوه به نوعی قصد تلافی و تسویه حساب با مردانی که درباره پیرزنان، اینگونه فکر میکنند، داشت.
جیمی لی کرتیس، هنگام گرفتن جایزه بازیگری برای «همهچیز همهجا به یکباره» از فرزند ترنسجندر زیر هجده سال خود، تقدیر کرد.
جایزه نقش مکمل مرد نیز به بازیگر این اثر چینی رسید. اگرچه او هنگام دریافت جایزه، اشاره به «پناهنده بودن» و زجر فراوانی که متحمل شده، کرد؛ اما جرات گفتن دلیل اینکه چرا از کشور مادری خود (چین)، فرار کرده، را نداشت. اگر هر کشوری به غیر از چین در اینجا مطرح بود، بی شک اشارهای به وضع دیکتاتوری و حاکمیت رادیکال آن منطقه میشد. جایزه «تدوین» و «فیلمنامه» نیز به «همهچیز همهجا به یکباره» رسید که لایق این افتخار نبود.
کارگردان این فیلم هنگام دریافت جایزه نیز اشاره ای به «امن» بودن رقصهای اغواگرایانهDRAG QUEEN ها، جلوی کودکان داشت. Drag Queen ها مردهایی هستند که آرایش های اغراق آمیز زنانه میکنند. مسئله DRAG ها، مدتی است که به تیتر خبری دو جناح چپ و راست در آمریکا بدل شده است. چپ ها خواستار عادی سازی حضور این افراد در برابر کودکان بوده و ایالات ضد لیبرالیسم نیز درصدد ممنوعیت این برنامهها هستند. دموکرالتها معتقدند که این مسائل، صدمهای به خردسالان و کودکان وارد نمیسازد. اصطلاح «امن» به همین دلیل توسط کارگردان «همهچیز همهجا به یکباره» استفاده شد.
مشکل اسکار، فقط این نبود که آنها به ارزشهای نیمی از مردم آمریکا توهین میکردند، مشکل با خط مشی آثار است. شکست اکثر فیلم های ابر قهرمانی در ۲۰۲۲ نشان می دهد که هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد. باب آیگر مدیر عامل دیزنی چندی پیش سوالی مطرح کرده بود که آیا واجب است برای هر ابر قهرمانی، قسمت سوم و چهارم بسازیم؟ شاید وقت آن رسیده که همین سوال را در مورد ادامه اسکار با این دست فرمان مطرح کنیم.