سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۴ فروردین ۱۳۸۹ در ۹:۳۰ ب.ظ چاپ مطلب
به بهانه پخش برنامه هاي نوروزي تلويزيون/ سريال «دارا و ندار»

به کجا چنین شتابان؟!

به كجا چنين شتابان؟!

سوره سینما: «مسعود ده نمکی» پس از فراغت از ساخت «اخراجی ها ۲» که به پر فروش‌ ترین فیلم تاریخ سینمای ایران مبدل شد، به سراغ ذوق آزمایی در زمینه سریال سازی رفت تا دغدغه ها و دلمشغولی هایش را این بار در مدیوم تلویزیون در سریالی به نام «دارا و ندار» به نمایش بگذارد.

سوره سینما: «مسعود ده نمکی» پس از فراغت از ساخت «اخراجی ها ۲» که به پر فروش‌ ترین فیلم تاریخ سینمای ایران مبدل شد، به سراغ ذوق آزمایی در زمینه سریال سازی رفت تا دغدغه ها و دلمشغولی هایش را این بار در مدیوم تلویزیون در سریالی به نام «دارا و ندار» به نمایش بگذارد.

«دارا و ندار» داستان قارون زمان است که در اثر همنشینی با افراد فقیر و فرودست جامعه به فضائل اخلاقی ایی که در درون هر انسانی به ودیعه گذاشته شده، آگاهی یافته و این فرصت را می یابد که زندگی را چیزی فرای مادیات و جیفه های دنیوی ببیند.

«دارا و ندار» به لحاظ مضمون، بسیار به داستان های موجود در فرهنگ ما – چه فرهنگ شفاهی و چه فرهنگ مکتوب ما – نزدیک است. در فرهنگ مردمی و هزلیات و مطایبات و اهاجی و داستان های عوامانه ما، نقل و روایت در باب تحول فرد ظالم مال پرست دنیا دوست در جوار تنگ دست مستمند قانع، بسیار وجود دارد و « دارا و ندار» از این حیث حتی قرابت نزدیکی با پیشینه تاریخی ادبیات ما دارد. در ادبیات ما کم نیست داستانها و قصه ها و مثل هایی از این دست که بر تحول و تغییر نگرش انسان قارون صفت بر اثر زندگی در کنار مردمان فقیر دلالت دارد.

«دارا و ندار» علی رغم سود جستن از کلیشه های آشنا به جای اینکه راحت تر و سریعتر به سر منزل مقصود برسد، از مسیر اصلی خارج شده و به بیراه رفته است.

نویسندگان فیلمنامه «دارا و ندار» و کارگردان آن به دلیل آشنا بودن تم داستانشان برای مخاطب ایرانی – و حتی شاید بتوان گفت مخاطب شرقی، چرا که امثال این داستان ها در فرهنگ سایر کشورهای شرقی مانند هندوستان هم اعتبار دارد – در مورد مسائلی مانند شخصیت پردازی و خط سیر منطقی داستان و مهمتر از همه استفاده به جا و معقول از دوربین و کادرهایش و همچنین تدوین یکدست و منسجم برای ایجاد حس پیوستگی جهت ایجاد تداوم در ذهن مخاطب کوتاهی کرده و تمام توان گروه فیلمسازی برای غلیظ شدن بار احساسی داستان قارون در میان فقرا صرف شده که نتیجتاً به رقیق شدن کیفیت کل مجموعه انجامیده است.

سازندگان مجموعه «دارا و ندار» به قدری درگیر داستانک های قوام نیافته زندگی هر یک از آدم های داستان خود شده اند که سوای مسائل فنی و تکنیکال، مسائل و موضوعات مهمتر دیگری را نیز از یاد برده اند. عجیب است که هیچ یک از حاشیه نشینان «دارا و ندار» احساس ناتوانی و درماندگی ندارند. با وجود سیلاب بلایا و مشکلاتی که بر سر این تهیدستان بینوا آوار می شود اصرار کارگردان بر ارائه تصویری آرمانی و جذاب از زندگی آنها، به دور از واقعیت های عینی جامعه ما به نظر می رسد.

از نکات دیگری که به راحتی نمی توان از کنار آن گذشت کیفیت بازی های مجموعه «دارا و ندار» است. بازیگران به قدری رها شده و فی البداهه به ایفای نقش پرداخته اند که حتی می شود تصور کرد نه دیالوگی برایشان نوشته شده و نه حرکات بدنشان با طرحی از پیش تعیین شده صورت گرفته است. ظاهراً هیچ کنترلی بر روی بازی ها نه از جانب خود بازیگران و نه از جانب کارگردان اعمال نشده است.

فتحعلی اویسی با تیپ آشنا و تکراری که طی سالیان اخیر بارها در تلویزیون و سینما دیده شده در نقش «تیمور»، بی محابا و به صورت خلق الساعه به خوش مزگی و مزه پرانی پرداخته است. البته ده نمکی در «اخراجی های ۱ و ۲» هم نشان داده بود اگر بازیگری توانایی بازی فی البداهه را داشته باشد دست او را باز می گذارد. امین حیایی و اکبر عبدی در «اخراجی ها ۱ و ۲» و جواد رضویان در «اخراجی ها ۲» تا توانستند از این قابلیت خود سود جستند که به نمک کار بیفزایند. در کنار اویسی، رضا رویگری و سایر بازیگران هم هر چه در چنته داشتند رو کردند که مخاطب به شلنگ تخته های بازیگران بخندد و در ضمن پندها و نصایح اخلاقی سازندگان را راحت تر بپذیرد و هضم کند.

در انتها ارتباط تلویزیون با ایجاد نگرش های نو در جامعه از طریق ساخت و پخش چنین سریال هایی مورد سؤال است.

«دارا و ندار» و مجموعه هایی از این قبیل تا چه حد با خود نو آوری به همراه دارند و تا چه حد تأثیر گذار هستند و در اذهان مخاطب باقی می مانند؟

تلویزیون رسانه ای است که به دلیل وسعت مخاطبش به مراتب از سینما حساس تر است. در صورت نداشتن شناخت اصولی و دقیق  از این رسانه، هر برنامه ای با هر هدفی می تواند به ضد اهداف اولیه خود تبدیل شود و کارکردی وارونه پیدا کرده و به مسائل بسیار دیگری دامن بزند.