سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۰ بهمن ۱۳۹۰ در ۱۱:۰۱ ب.ظ چاپ مطلب
اختتامیه جشنواره ایران 1404/

مومنی شریف: انقلاب اسلامی به ملت ایران هویت تازه داد

مومنی شریف: انقلاب اسلامی به ملت ایران هویت تازه داد

رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی را هویت دهنده به ملت ایران دانست

رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی را هویت دهنده به ملت ایران دانست

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی سوره سینما، محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری دومین سخنران مراسم اختتامیه بود. وی سخنانش را با شعری از شاعر تونسی شروع کرد: این روزها مردم شمال آفریقا در شعارهایشان استنادی به شعر شاعری دارند که حدود هشتاد سال پیش رخ از این جهان بسته است. ابوالقاسم شابی شاعر جوان تونسی که برای مردم کشور خود زندگی در تحت لوای استعمارگران را نمی پسندید، آینده ای عزتمندی را برای آنان ترسیم می کرد. او در یکی از اشعارش می گوید:

اذا الشعب یوما اراد الحیاه / فلابد ان یستجیب القدر

اگر ملتی روزی اراده حیات و زندگی کند، حتماً سرنوشت با او همراه خواهد بود. زیرا این سنت الهی است.

ملت ایران این مهم را تجربه کرد. ملت ایران، ملتی که در روزگار نه چندان دور از نظر تاریخ، پایه‌گذار فرهنگ وتمدن اسلامی بود و در گسترش اسلام بیش از دیگران نقش داشت، در دویست سال سیطره و تحقیر استعمار کارش به جایی رسید که روزی نخست وزیر وابسته آن در برابر نمایندگان مجلس گفت: ملت ایران نمی تواند لولهنگ بسازد چه برسد به اداره صنعت نفت!

اما به برکت انقلاب اسلامی، آن ملت، هویت دیگری یافت که امروز دنیا او را با آن می شناسند. ملتی سرافراز، مؤمن و باهوش و شکست ناپذیر که به آن چه که اراده کند، حتماً می رسد.

طبعاً در برابر اراده این ملت، افق ۱۴۰۴ رؤیایی و دست نیافتنی نیست، بلکه اگر شرایط فراهم شود، ان شاءالله به بالاتر و فراتر از آن خواهد رسید.

اما نکته دوم، آنانی که با ادبیات و هنر سرکار داشته باشند، می دانند که در روزگاران نه چندان دور، از وظایف هنرمندان و ادیبان، ترسیم آینده مطلوب برای ملتشان بود. زیرا این گونه هنرمندان که غالباً به صفت حکمت و اصلاح نیز آراسته بودند، به علت ارتفاع دیدشان و روحیه کمال جویی و آرمانخواهانه، نسبت به وضع موجود انتقاد داشتند و افق های به مراتب بالاتری را نسبت به مدیران و سیاستمداران می دیدند که معمولاً دغدغه پاسخگویی به امروزشان را داشتند و دارند. لذا گویی ترسیم چشم انداز از وظایف ذاتی آنان بود. مخصوصاً غربی ها از این رهگذر به موفقیت های بزرگی دست یافتند.

امروز شرایط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و حاکمیت دولت ها سبب شده که ناخواسته، نوعی تقسیم وظیفه عملاً اتفاق بیفتد، که وظیفه برنامه نویسی و بودجه ریزی و تولید محتوا و سند های راهبردی کار دولت ها باشد و از این سو، هنرمندان به نقد شرایط موجود  قانع باشند و در واقع به یک نقد انفعالی که در زبان عمومی به آن غر زدن می گوییم، روی بیاورند.

در نتیجه از آنجایی که زبان هنر و ادب زبانی موثر، عمومی و فطری است، آنچه که هنرمندان تولید می کنند، مخاطب عمومی دارد. هنرمندان و مردم در حالی طرف صحبت همدیگر هستند که خود را در موقعیتی غیر اثر گذار و یا دست بالا منتقد و سرعت گیر و نق زن می بینند.

ادامه این روند چه نتیجه ای در بر دارد؟ ادامه این روند منجر به ایجاد نارضایتی در طرفین ماجرا و ایجاد نا امیدی در مردم و بدنه جامعه است. بدنه ای که اجزای آن را اقشاری از جامعه تشکیل می‌دهند که برنامه نویسان و بودجه ریزان و چشم انداز نویسان، مبنای کارشان را روی همت و تلاش و فعالیت آن قرار داده اند.

احساس بی اثر بودن در طراحی و اجرا و بعد، احساس دیده نشدن و بی اعتنایی، در جامعه نخبه و هنری ما تولید ناامیدی و یاس  می کند. یاسی که نقطه مقابل امید است و امیدی که لازمه و سرچشمه تحقق هر چشم اندازی است.

برای ۲۰ سال بعد کشور، سندی آرمانخواهانه و متکی بر واقعیات و توانایی های نیروی انسانی و ملی و فنی و اقتصادی نگاشته شده است. چه کسانی و در چه فضایی می توانند این افق ترسیم شده را مدل سازی کنند و به زبان عموم بیان کنند، طوری که تا حد ممکن، تصویر و تصوری یک دست و مشترک در ذهن نسل امروز شکل بگیرد؟ طبعا، آن کسان هنرمندان هستند که با قدرت خلق و تجسیم و تصویر خود، دنیای آینده را برای امروزیان دیدنی می کنند و آن فضا هم فضای ادبیات و هنر است. ادبیات و هنری که زبان جان مردم است و با آنان به زبان روحشان حرف می زند و آنچه می‌خواهد، بر دلشان می نشاند.

اگر پرسیده شود در این تعریف، وظیفه رصد و نقد و اصلاحگری هنرمند چه می شود؟ پاسخ این است که در این تعریف، اتفاقا نقد هنرمندان مبنا می یابد و “افق” اش مشخص است و نه تنها موجب یاس و ناامیدی نمی شود، راه صلاح و اصلاح را هموار می کند. و کدام راه طولانی است که با آمادگی و اصلاح نقص ها و رفع عیوب طی نشود؟

خدا را سپاسگزاریم که به همکاران عزیزمان توفیق داد نخستین جشنواره هنری ایران ۱۴۰۴ در یکی از سرنوشت سازترین مقاطع تاریخ جهان که ملت های ستمدیده منطقه خواهان آینده ای بدون متسکبران هستند، برگزار کنند. از آنان و همه کسانی که کمک کردند این اتفاق بیفتد متشکریم و مخصوصاً از  اصحاب رسانه، به و یژه سازمان صدا و سیما و نیز بنیاد شهید و ایثارگران و سازمان فرهنگی – هنری و معاونت فرهنگی واجتماعی شهردارای تهران که یاریگر ما در این جشنواره بودند، متشکریم.

نخستین جشنواره هنری ایران ۱۴۰۴ در واقع فراخوانی بود برای استمداد از هنرمندان ارجمند کشورمان برای ترسیم آینده مطلوب خود. از همه آنانی که با توجه به همه دشواریهای موضوع به ما پاسخ مثبت دادند سپاسگزاریم. یقیناً در ایام این دغدغه در اذهان همه هنرمندان ایجاد شد و ان شاءالله ما اثر مثبت آن را در سال‌های آتی خواهیم دید.

و نکته آخر این که، این جشنواره از سال آینده به صورت موضوعی برگزار خواهد شد لذا پیشنهاد ما برای سال آینده، موضوع “خانواده مطلوب در ایران ۱۴۰۴ ” است.

سخنم را با بیتی از شاعر فقید تونسی آغاز کردم و با شعری هم از همو به پایان می برم که:

إذَا مَا  طَمَحْـت  إلِـى  غَـایَهٍ               رَکِبتَ   الْمُنَى  وَنَسِیتَ   الحَذَر

وَمَنْ  لا  یُحِبّ  صُعُودَ  الجِبَـالِ           یَعِشْ  أَبَدَ  الدَّهْرِ  بَیْنَ   الحُفَـر

پس از پایان سخنان رئیس حوزه هنری، بخش اهدای جوایز مراسم اختتامیه با معرفی برگزیدگان در بخش‌های موسیقی، نمایش، هنرهای تجسمی و سینما ادامه یافت. اسامی کامل برگزیدگان بخش‌های مختلف جشنواره هنری ایران ۱۴۰۴ متعاقبا منتشر می‌شود.