به گزارش سوره سینما ، در نهمین قسمت ویژه برنامه «نقد سینما» بهروز افخمی و پگاه ارضی کارگردان فیلم سینمایی «نبات» با هم به گفتوگو نشستند و در بخش میز نقد سینمای ایران فیلم «نبات» با حضور امیررضا مافی و آرش خوشخو به نقد گذاشته شد. در میز پرونده این هفته نیز با حضور کوروش علیانی به بررسی «بازنمایی فلسطین در قاب سینما» پرداخت.
«نقدسینما» که محصول مرکز تلویزیون و انیمیشن حوزه هنری است در اولین بخش «محمد صادق لواسانی» در میز خبر از ادامهدار بودن حواشی سریالهای شبکه نمایش خانگی صحبت کرد. لواسانی به صحبتهای بهرام رادان درباره حواشی «رقص روی شیشه» اشاره کرد و گفت: «دست اندرکارانِ رقص روی شیشه همه توافقات را زیر پا گذاشتهاند و سریالی که قرار بود در ۲۶ قسمت ساخته شود حالا در ۱۲ قسمت تمام شده است که این موضوع اعتراض هواداران و بازیگران سریال را در پی داشته است. او در ادامه گفت حاشیههای سریال «نهنگ آبی» نیز ادامه دار بوده است و لیلا حاتمی نیز بهخاطر به دست نیامدن توافق با عوامل از سریال جدا شده است.»
لواسانی در ادامه از معرفی اعضای جدید شورای اکران توسط حسین انتظامی خبر داد که شامل منوچهر شاهسواری، محسن امیریوسفی، مصطفی کیایی، رضا سعیدیپور، سید مسعوداطیابی و علی سرتیپی است و گفت: «شورای اکران قصد دارد ۱۰ درصد حق پخش کنندگان را به ۷ درصد کاهش دهد و احتمالا ۳ درصد باقی مانده قرار است صرفِ تبلیغات فیلمها شود.»
بهروز افخمی نیز از این تصمیم حمایت کرد و تاکید کرد با بالا رفتن فروش سینمای ایران، این تصمیم، میتواند تصمیمِ درستی باشد. لواسانی از شور و هیاهو برای شروع اکران عید فطر خبر داد و گفت: «چهار فیلم «شبی که ماه کامل شد»، «سرخ پوست»، «زهرمار» و «ما همه با هم هستیم» از هفته آینده اکران خواهند شد و پیشبینی میشود، فروش بالاتری نسبت به اکران عید داشته باشند.»
میز گفتوگوی بهروز افخمی با پگاه ارضی
پگاه ارضی در کودکی مهاجرت کرده و در تورنتو، در رشته بازاریابی بینالمللی، مدیریت بازرگانی و روابط عمومی به تحصیل پرداخته است. او پس از فعالیت در مجلهای به عنوان نویسنده و عکاس به سراغ علاقه اصلی خود، آکادمی فیلم نیویورک رفته و در آنجا دوره فیلمسازی را میگذراند. بعد از آن به ایران بازمیگردد و حدود هشت سال به ساختن فیلم کوتاه مشغول میشود .
پگاه ارضی در پاسخ به افخمی درباره اینکه آیا در ایران زمان این رسیده است که فیلمهایی به زبان انگلیسی ساخته شود؟ میگوید: «نه، سینمای ما الان رو به نابودی است. در ایران ژانرهای کمی داریم و فقط چندتا از ژانرهای ما فعال است. به نظرم باید تمرکز خود را روی این چیزی که داریم بگذاریم تا درست شود.
ارضی در ادامه در پاسخ به ایده ساخت فیلم نبات میگوید: «دغدغه من انسانی است. چیزهایی که به خویشتن برمیگردد. ما باید به خودمان برگردیم و به رفتارهایمان توجه کنیم. مسائل عشقی برای من مهم است، به دلیل اینکه فکر میکنم عشق میتواند پاسخ خوبی به هرچیزی باشد و من فکر کردم که چطور میتوانم مسائل انسانی و روابط خانوادگی را در قالبی ارائه بدهم که خودم به آن نزدیک هستم. با فیلم «نبات» در جشنواره فیلم فجر سال ۹۷ پذیرفته نشدیم. جشنواره فجر منبع تبلیغاتی خوبی است.
وی ادامه داد: نبات فیلم اجتماعی تلخی نیست، تلخ و شیرینی را با هم دارد و اگر هم اشکی ریخته میشود؛ به دلیل این است که احساسات شما برانگیخته میشود. من تلاش کردم زاویه جدیدی از نگاهم در فیلم باشد. سوالهای زیادی از من شده است درباره اینکه فیلم ضد قهرمان است، مرد خوب را نشان میدهی و شما فمنیست را قبول نداری… برای من این بحثها مطرح نیست و تلاش کردم تا نگاهی فرا جنسیتی داشته باشم و این حس را داشتم که ما فیلمهایی با رویکرد مرد ستیزی زیاد داریم، اشکالی ندارد مردهایی که اهل خطا هستند باید نشان دهیم؛ ولی درکنار آن فکر میکنم باید الگوهایی داشته باشیم. شهاب حسینی دستمزد کمی از ما گرفت. به دلیل اینکه برای فیلم اولیها اهمیت زیادی قائل است.
ارضی در پاسخ به شیوه پخش فیلم در سینما گفت: «در دو ماه رمضان و اسفند مردم کمتری به سینما میروند (ماه مرده است). چرا برخی فیلمها را بدون تبلیغات در این ماهها قرار میدهند؟ تلاش شده است که فیلم ما قربانی شود، اما میبینیم با این وجود فروش نسبتا خوبی داشته است.»
ارضی در پاسخ به اکران فیلم نبات در خارج از کشور گفت: «در سراسر لبنان و همچنین کانادا و آمریکا اکران داریم که پخش آن به عهده آقای شهاب حسینی است. از اروپا هم تماسهایی داشتیم که هنوز قطعی نشده است. من به تولید ملی علاقه و اعتقاد زیادی دارم. معتقدم همه ما باید تلاش کنیم و به سینمای خودمان کمک کنیم و به همه میگویم (به ایران) برگردند.»
میز نقد فیلم سینمایی «نبات»
آرش خوشخو در ابتدا گفت : نبات فیلم گرمی است که بین دو سینما مانده است یک ملودرام هالیوودی که مادر خانواده برگشته است و میخواهد خودش را به کانون خانواده نزدیک کند و یک فیلم متعهد اجتماعی مرسوم ایرانی، فیلم بین این دو حرکت میکند و به سمت هیچ کدام نمیرود. شاید بگویید که این خودش یک سبک است. اگر یک فیلم گرم ملودرام ساخته میشد بهتر بود از اینکه به سمت سینمای اجتماعی برود که سرشار از سیاهی و تیرگی است. ما در سال ۷۲ فیلم خواهران غریب را داشتیم که فیلم گرمی بود و تماشاچی با حس خوبی از سالن خارج میشد. «نبات» چنین ظرفیتی داشت، اما به علت دوگانگی پرداخت فیلم بین رئالیسم تلخ اجتماعی و ملودرام گرم خانوادگی سردرگم بود. نبات میتوانست فیلم پرفروشی بشود.
وی افزود: یک مشکل فیلم این بود که فیلمنامه خالی بود، از نیمه فیلم به بعد مخاطب میداند نازنین فراهانی همسر سابق شهاب حسینی و مادر نبات است و دیگر اتفاق جدیدی نمیافتد. ۷-۸ تا ملاقات را داریم و اتفاق جدیدی نمیافتد.
امیررضا مافی نیز در ادامه گفت: نبات میتواند یک وضعیت اخلاقی را برای ما تشریح کند، اینکه مادری که پس از سالها برگشته محق است یا خانمی که این فرزند را بزرگ کرده است؟ در فیلمهای مشابه نیز ما این مورد را داشتهایم. یک فیلمنامهای بود که قبلا کار شده بود. با توجه به اینکه دختر فیلم در سکانسی در روز مادر به پدر هدیه میدهد. در فیلم «نبات» مادر را در موقعیتی قرار میدهیم که به او حق نمیدهیم، اما در یک سوم پایانی فیلم با روکردن یک بیماری میخواهد به او حق دهیم.
وی افزود: «نبات» میتوانست فیلم نیمه بلند خوبی بشود. ملاقاتهای متعدد دارد. میشد قصه را به این سادگی پیش نبرد. فیلمنامهای که ۳ شخصیت اصلی دارد باید در آن با پرسوناژهای عمیق روبرو شویم که گذشته و منطق داشته باشند. در فیلم نمیدانیم چرا نازنین رفته، چرا الان برگشته و چرا شهاب مادر مجازی جایگزین کرده است، اما در کل در قوانین یک فیلم اول، فیلم قابل قبولی بود.»
آرش خوشخو در همین راستا ادامه داد :در سینما اینکه بازی باورپذیر باشد با اینکه مانند واقعیت باشد فرق دارد. بازیگر باید مجموعهای از احساسات و دیدگاهها را در زمان کم روی پرده منتقل کند. در فیلم آقای «حسینی» و خانم «فراهانی» سعی میکردند شبیه واقعیت باشند و زمان تلف میشد و این نکته از نقطه ضعف خیلی از فیلمهای ماست. مخصوصا خانمها سعی میکنند خیلی واقعی باشند. در فیلم صحنهای که خودشان را میزدند خیلی واقعی بود، لازم نیست تماشاچی این میزان از واقعیت را ببیند.
امیررضا مافی نیز گفت: یک موقعیتی درنظر بگیرید که قبلا در نمایش رادیویی نوشته بودم، یک جنایت کار جنگی که در حین فرار به علت ضربهای که به سرش وارد میشود دچار فراموشی میشود، این فردی که در ۸۰ سالگی دستگیر میشود و حدود ۴۰ سال دچار فراموشی بوده آیا باید مجازات بشود یا خیر؟ هم جنایتکار است و هم چیزی به یاد ندارد. در آن نمایش نامه قاضی استعفا میدهد و حکم نمیدهد.
وی خاطرنشان کرد: من نمیدانم خانم «ارضی» در فیلم چه نگاهی داشته است اما آلزایمر از این جهت بسیار اهمیت دارد. ما اگر فراموش کنیم انگار ما نیستیم. اینکه من نباشم یک گریز است. ما به لحاظ اخلاقی نمیتوانیم یک فرد را در موقعیت بغرنج قرار بدهیم تا او را محق کنیم. این استفاده کردن از احساسات مخاطب است. میتوانیم از این نکته استفاده کنیم که من ما، ایگو ما در خاطرات ما ثبت میشود. این برهان استمرار سبب میشود که چه وضعیت اخلاقی مترتب میشود؟ آیا صرف استمرار این فیزیک، قوانین بر این جسم مترتب میشود یا بر من فاعل.
بهروز افخمی عنوان کرد: یک فروپاشی ذهنی دارد اتفاق میافتد، این زن جوری از گذشته ناراحت است که به استقبال فراموشی میرود. آلزایمر به عنوان یک راهی برای فرار کردن مورد استفاده قرار گرفته است.
آرش خوشخو نیز گفت: خانم ارضی نگاه گرمی به زندگی دارد و فیلم بعدی فیلم خوبی میشود. در کل باید به دیالوگها بیشتر دقت کنند و یک دیالوگ نویس داشته باشند.
میز پرونده بررسی «بازنمایی فلسطین در قاب سینما» با حضور کوروش علیانی
بهروز افخمی بحث را اینگونه شروع کرد که: امروز راهپیمایی روز قدس پرشورتر از هر سال با عنوان نه به معامله قرن برگزار شد که از همین امروز به نظر میرسد مرده به دنیا آمده و کارش تمام است.
کوروش علیانی ادامه داد: شما به معامله قرن اشاره کردید و گفتید معامله قرن مرده به دنیا آمد. اتفاق عجیبی است که طرف میگوید معاملهای است که فقط یک طرف حضور دارد و آن فلسطینیها هستند. و در این معامله به فلسطینیها میگوید شما صحبت نکنید. این موضوع را آنقدر خوب رنگ کردند که هنوز امیدوارند برنده شوند. برای آدم «بیبی فیسی» یک سناریو نوشتند و با همان سناریو هم جلو میروند. داستان خیلی سینمایی است.
وی افزود: روایتها هویتساز هستند، هویت فردی، جمعی و هویت سیاسی شکل میدهند. اینکه میگوییم ایرانی هرگز تسلیم نمیشود به این دلیل است که روایت رستم داریم، روایت آرش داریم. اینها روایتهای دوران قدیم هستند و روایت دوران جدید با سینما ساخته میشود. اگر میخواهید بفهمید صهیونیست چیست به داعش نگاه کنید، یک گروه تروریست مسلح که یک حیطه سرزمینی را گرفتند و هر دو نژادپرست هم هستند. این اتفاق ۱۹۴۸ افتاده و داعش مربوط به سالهای نزدیک است.
وی عنوان کرد: مرحوم «سیف ا.. داد» فیلم ملودرامی ساخت که خیلی هویتساز نبود. در نهایت حرف فیلم این بود که ما بر میگردیم. در منازعه قدرت یک امید که در صحنه آخر بگوید ما بر میگردیم هویت نمیسازد. در حال حاضر جنگ رسانهای است که، سازمان نژاد پرست تروریست جلوی همه دنیا ایستاده است و دستش خیلی پر است. وقتی قانون شهروندی یهودی تصویب میکند یعنی حرفش این است که من آخرین جایی هستم که پرچم نژاد پرستی را بالا نگه داشتم . شما میبیند اسپیلبرگ «فهرست شیندلر» میسازد. البته شیندلر ربطی به اسرائیل ندارد. ولی همدلی و هویت ایجاد میکند.»
بهروز افخمی خاطرنشان کرد: از روی فیلم شیندلر کارهای دیگری هم ساخته شده است، ظاهرا اسپیلبرگ نگران شده است روشی که انتخاب کرده بود توسط دیگران علیه خود یهودیها دارد استفاده میشود.
کوروش علیانی گفت: یک زمانی در فیلمهای دوران کودکی میگفتند سرخ پوستها یک سری جانور هستند بعدها دیدند این جواب نمیدهد و به سمت بیطرفی رفتند. یک نحوی از درس گرفتن از تجربههای پیشین در روند کارشان هست. الان در فیلمهایی که خود فیلمسازهای اسرائیلی میسازند روند جدیدی وجود دارد، به جای اینکه جنگ بین عرب و اسرائیل را محور فیلم باشد، ماجرا را به سمت دیگری میبرند. فهمیدهاند که اگر بخواهند ماجرا را در صحنه جنگ تعریف کنند نهایتا میتوانند یک یک باشند. یعنی داستان دیگری تعریف میکنند در این داستان تضاد داخلی اسرائیل به نحو نمادین یا واقعی پررنگ میشود و عربها به حاشیه میروند. اصلا فلسطینی چه کسی است. مثلا در فیلم «طلاق» کارگردان اسرائیلی به اصغر فرهادی میگوید تو جدایی ساختی، بیا جدایی اسرائیلی را ببین.
وی در همین راستا عنوان کرد: فیلم «eyes wide open» داستان یک عشق ممنوعه در یک محله به شدت مذهبی یهودی است که تم تزلزل را دارد. اقای افخمی شما با روشنفکرها سروکار دارید. در ایران مگر روشنفکر چه قدر از پیوند و نظام و ملت دفاع میکند. در عین اینکه این تزلزلها وجود دارد چه مخاطب سفارشی چه غیر سفارشی اینها، یک روند تکاملی را طی میکنند و نباید از آن غافل شد.