سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۰ شهریور ۱۳۹۲ در ۲:۳۱ ب.ظ چاپ مطلب
احتمال حضور در پروژه‌ای بین‌المللی/

آقاخانی: دوست دارم نقش طنز بازی کنم/امیدوارم سینما به روزهای اوج برگردد

p17bnsusbhsc8n6o188e1f3h9sc5

علیرضا آقاخانی با اشاره به فضای رخوت‌انگیز سینما ابراز امیدواری کرد در آینده‌ای نزدیک سینما به روزهای اوج برگردد.

علیرضا آقاخانی با اشاره به فضای رخوت‌انگیز سینما ابراز امیدواری کرد در آینده‌ای نزدیک سینما به روزهای اوج برگردد.

سوره سینما-آبان عسکری: به مناسبت روز ملی سینما سراغ بازیگری رفتیم که ورودش به سینما کاملا اتفاقی و با ملاقاتی در خیابان شروع شد. او در اولین تجربه بازیگری‌اش یعنی «تنها دوبار زندگی می‌کنیم» نامزد دریافت جایزه معتبر بهترین بازیگر مرد در «جوایز فیلم آسیا و اقیانوسیه» شد. آقاخانی به دلیل نوع بازی اش مورد علاقه تعدادی از سینمادوستان است و همان حضورهای گاه و بیگاه در سینما، نامش را در ذهن ثبت کرده است. حالا بازیگری برای او دغدغه شده و قصد ندارد با حضور در فیلم‌های کم‌اهمیت روند حرفه‌اش را خدشه‌دار کند. با او درباره سینما و بازیگری صحبت کردیم.

این روزها پروژه جدیدی را قبول نکرده‌اید؟

علیرضا آقاخانی: صحبت‌هایی برای بازی در یک فیلم بین‌المللی داشته‌ام.

آمادگی برای حضور در یک فیلم بین‌المللی را دارید؟ فیلم‌های قبلی‌تان باعث این پیشنهاد شد؟

طبعا دو فیلمی که بازی کردم منجر به این پیشنهاد شد. اصول بازیگری همه جا یکی ست. اما تفاوت‌هایی وجود دارد که باید آنها را در نظر داشت و ابزارهایی مثل زبان لازم است که از این جهت مشکلی ندارم. بدم نمی‌آید که بازیگری را در سطح بین‌المللی تجربه کنم.

از «پله آخر» دو سال می‌گذرد و فیلم جدیدی بازی نکردید. دلتان برای بازیگری تنگ نشده؟

بعد از «پله آخر» پیشنهادهای سینمایی که نظرم را جلب کند نداشتم. پیشنهاد بازی در یک سریال داشتم که چون خیلی سفارشی بود نپذیرفتم. قطعا دلم برای بازیگری تنگ شده ولی برای رفع این دلتنگی در هر کاری بازی نمی‌کنم.

پس اگر کار خوب در تلویزیون پیشنهاد شود می‌پذیرید.

تعریف «خوب» نسبی است. در تلویزیون هم بازی می‌کنم اگر قصه و فیلمنامه جذبم کند، حرفی برای گفتن داشته باشد و اساسا به دلم بنشیند. این معیارها را برای سینما هم دارم.

بازیگری کجای زندگیتان است؟

به بازیگری قطعا تعلق خاطر دارم. برخی دوستان اعتقاد دارند بازیگری خود زندگی است اما من معتقدم بخشی از زندگی است. برای من که به عنوان منبع درآمد به آن نگاه نمی‌کنم جایگاه هنری‌تری هم دارد.

شما از آن دست بازیگران خوش‌شانسی هستید که آغاز ورودتان به سینما با یک فیلم قابل توجه اتفاق افتاد بعد از آن هم در فیلم دوم با علی مصفا همکاری کردید. کمی از این اقبال صحبت کنید و از خاطره فیلم «پله آخر».

بله. من این شانس را داشتم که هر دو تجربه‌ام در فضای عمومی سینما فیلم‌های با کیفیت و قابل قبولی باشند. «پله آخر» به خاطر در کنار خانم حاتمی و علی مصفا بودن تجربه خوبی بود. در واقع مثل یک کلاس درس بود. با «پله آخر» و سفرهای جهانی‌ و موفقیت‌هاش لحظات خوبی داشتم.

تجربه‌های قبلی‌تان در ردیف فیلم‌های مستقل جای می‌گیرند. با همین دو فیلم فضای سینمای مستقل ایران را چطور دیدید؟

به این تقسیم‌بندی‌ها چندان معتقد نیستم ولی در ایران چنین مرزبندی‌هایی وجود دارد و ما هم با تکرار این قبیل تقسیم‌بندی‌ها به آن دامن می‌زنیم به هر حال اگر این تعریف را بپذیرم می‌توانم بگویم که فضای سینمای مستقل در ایران با ریسک زیادی همراه است. معمولا فیلمساز با هزینه شخصی فیلمش را می‎سازد. حساسیت همه گروه بر خروجی نهایی کار بالاست و کمتر کسی برای پول وارد این گروه‌ها می‌شود. روابط بین افراد در این فضا صمیمی‌تر و بعضا عمیق‌تر است.

فکر می‌کنم تبدیل به بازیگری شده‌اید  که بیشتر برای نقش‌های خاص و هنری سراغتان می‎‌آیند. خودتان هم این اتفاق را دوست دارید؟

بله معمولا برای نقش‌های متفاوت با وجه هنری با من تماس می‌گیرند و از حساسیت من هم برای فیلمنامه آگاهند. دوست ندارم کارهای تکراری قبول کنم. بعد از «تنها دوبار زندگی می‌کنیم» چندین پیشنهاد مشابه داشتم که نپذیرفتم.

با این دو فیلم که البته موفق هم بوده‌اند نسبت خودتان را با سینمای ایران چطور می‌بینید؟ به قول معروف خودتان را فرزند سینما می‌دانید؟

نمی‌دانم باید بگویم فرزند سینمای ایران هستم یا نیستم. این را مخاطبان باید بگویند. قطعا مخاطبان برای تشخیص چنین نسبتی از همه مقدم‌ترند. مخاطبانی هستند که چندین بار یک فیلم را می‌بینند، سینما را دنبال می‌کنند، اگر کارگردانی یا بازیگری کم‌کار باشد سراغش را می‌گیرند و نبودش را حس می‌کنند. بنابراین پاسخ این سؤال را باید از این دست مخاطبان شنید.

در خودتان می‌بینید که نقش‌های متفاوت از هم بازی کنید و آن قالب سرد را بشکنید؟

اتفاقا خودم دوست دارم همین اتفاق بیفتد برای همین از پذیرفتن نقش‌های تکراری فرار کرده‌ام. به شدت به فیلم‌های کمدی و بازی در کاراکتری کمدی علاقه دارم و دوست دارم این اتفاق برایم بیفتد.

دوست دارید با کدام فیلمساز همکاری کنید یا فرضی دور، حسرت همکاری با کدام کارگردان را می‌خورید؟

خب حسرت همکاری با کسی را نمی‌خورم ولی جای خالی برخی کارگردانان را حس می‌کنم وقتی فضا از این دوستان خالی شود دیگر مسئله این نیست که فرصت همکاری با ایشان از من گرفته شده بلکه اتفاقی فراتر افتاده است. قصعا در شرایطی که این دوستان در سینما حضور داشته باشند اگر دعوتی از من صورت بگیرد خوشحال می‌شوم که همکاری کنم.

فکر می‌کنید در آینده همچنان به عنوان بازیگر در سینما بمانید یا ممکن است سراغ نوشتن یا فیلم ساختن بروید؟

به بازیگری که قطعا ادامه می‌دهم و هنوز دوست دارم تجربه کنم اما به فیلم کوتاه خیلی علاقه‌مندم. دیدن فیلم کوتاه یکی از لذت‌هایم است. به همین خاطر شاید بتوانم بگویم در آینده فیلم کوتاه هم خواهم ساخت.

در آستانه روز ملی سینما چه آرزویی برای سینما دارید؟

مثل همه منتظرم که  سینما جان دوباره بگیرد. به نقطه اوجش برگردد و این افت را جبران کند. از تولیدات پایین و بعضا بی کیفیت می‌توان فهمید که سینما به چه فضای رخوت‌انگیزی دچار شده. پتانسیل سینمای ایران در این میزان نیست. با این وضع کیفی و کمی ببینید در جشنواره‌های خارجی چه افتخاراتی برای سینمای ایران به دست آمده. تصور کنید اگر در همه عرصه‌های تولید فیلم فضا بهتر شود چه نتایج درخشان‌تری به دست خواهد آمد و فرهنگ هنری ایران با چه میزانی عرضه خواهد شد. امیدوارم فضا بهتر شود و دوباره سینما را در نقطه اوج ببینیم.

فیلم‌ها را در سینما  می‌بینید؟ اخیرا کدام فیلم را دیده‌اید؟

معمولا در جشنواره فیلم فجر فیلم‌ها را می‌بینم. در جشنواره امسال هم برخی را دوست داشتم و با برخی دیگر چندان ارتباط نگرفتم. فیلم «دربند» به عنوان یک فیلم خوب در ذهنم ماند.