سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۲ تیر ۱۴۰۲ در ۵:۱۵ ب.ظ چاپ مطلب
محمود عزیزی در گفت‌وگو با سوره سینما؛

هنرمندان؛ کارگران فصلی هستند

Mahmood-Azizi

محمود عزیزی؛ بازیگر باسابقه تئاتر، تلویزیون و سینما با اشاره به شرایط امروز جامعه هنری گفت: بنده بارها این موضوع را گفته‌ام و همچنان به آن تأکید می‌کنم که ما هنرمندان، کارگران فصلی هستیم.

سوره سینماناهید منصوری: محمود عزیزی به عنوان بازیگر، نویسنده، کارگردان و مدرس دانشگاه، یکی از آن هنرمندانی است که تئاترها و سریال‌هایش همیشه در یاد مخاطب باقی مانده است؛ اما متأسفانه این روزها از هنر چنین هنرمندانی محروم مانده‌ایم. مدت‌هاست هنرمندی چون محمود عزیزی را روی صحنه تئاتر، قاب تلویزیون و پرده سینما نمی‌بینیم. از این رو در تماسی تلفنی با محمود عزیزی به عنوان یکی از هنرمندان تحصیل‌کرده و پیشکسوت، جویای حالش شدیم و از او خواستیم اگر فعالیت جدیدی در دست کار دارد، از آن صحبت کند.

در گفت‌وگوی پیش ‌رو، این بازیگر طی درد و دل‌هایی که با ما داشت از نابسامانی شرایط روز هنر در جامعه صحبت کرد و با اشاره به اینکه این روزها برای بازی در هیچ مجموعه‌ای حضور ندارد، گفت: خوشبختانه یک تعدادی از دوستان هستند که همیشه در سینما، تئاتر و تلویزیون پرکار هستند. باقی اما دچار آشفتگی اقتصادی، روحی و روانی شده‌اند. در این میان هم یک تعدادی از همکاران هستند که سنشان بالا رفته و به حدی شرایط مالی بدی دارند که حتی قادر به خرید داروهایشان نیستند!

*تنها چند تکه استخوان باقی مانده است…

وی تأکید کرد: من همیشه سعی می‌کنم چیزی نشنوم و یا به اخبار گوش ندهم تا صدمه کمتری به من وارد شود چراکه همیشه به‌عکس چیزهایی که ما می‌خواهیم بشنویم، عمل می‌شود. به عنوان مثال صندوق حمایت از هنرمندان درست می‌کنند و بعد به نحوی داخل آن اسید می‌ریزند که تنها چند تکه استخوان باقی می‌ماند! ممکن است برای خیلی چیزها قانون وجود داشته باشد اما از آن استفاده نشود اما اگر استفاده می‌شد، همه می‌توانستند زمانی که خلاف قانون اتفاقی رخ می‌داد به همان قانون رجوع کنند. متأسفانه در هیچ کجای قوانین جایگاهی برای «هنر» وجود ندارد.

*هنرمندان؛ کارگران فصلی هستند

این بازیگر کهنه‌کار ادامه داد: بنده بارها این موضوع را گفته‌ام و همچنان به آن تأکید می‌کنم که ما هنرمندان، کارگران فصلی هستیم. به عنوان مثال یک نقاش یا عکاس اگر شانس بیاورد سالی یک‌بار نمایشگاهی از تابلوهایش بگذارد و چند فریم از آن‌ها را بفروشد، یا یک موزیسین در تایم خاصی از سال چند کنسرت می‌گذارد و باقی سال بیکار است. حتی یک بازیگر ممکن است در سال فقط دو کار بازی کند.

بازیگر فیلم «لیلی با من است» افزود: درست است که در همه دنیا هنرمندان کارگران فصلی محسوب می‌شوند اما در کشورهای دیگر از هنرمندان حمایت می‌شود. زمان‌هایی که هنرمندان بیکار هستند با حمایت‌های دولتی زندگی می‌کنند و دولت برای آن‌ها پشتوانه است. در هیچ کجای دنیا هنرمندان مجبور نیستند به خاطر امرارمعاش در انتخاب‌هایشان عجله کنند. از طرفی این‌گونه نیست که آن‌هایی که سنشان بالا می‌رود از گردونه خارج و یا فراموش شوند. در دنیا همه به‌طور مستمر حضور دارند، کار می‌کنند و با تماشاگران پیش می‌روند.

*تهیه‌کنندگان امروزی سواد جامعه‌شناسی و روانشناسی ندارند!

عزیزی ادامه داد: ما چنین مسائلی را در کشورمان رعایت نمی‌کنیم و یک دلیل عمده رعایت نکردن آن، این است که ما تهیه‌کننده به معنای واقعی کلمه نداریم. کسانی که امروز به عنوان تهیه‌کننده حضور دارند با یک آدم‌هایی و یک امکانات خاصی این عنوان را گرفته‌اند. نه سواد جامعه‌شناسی و نه روانشناسی دارند و نه حتی تاریخ سینما را می‌دانند. اصلاً نمی‌توانند جامعه را ارزیابی کنند تا ببینند نیاز واقعی جامعه چیست؟ فقط فکر می‌کنند چگونه گیشه را پر کنند. در هر صورت در سال، یک یا دو فیلم هستند که گیشه خوبی دارند اما این برای جامعه‌ای که این‌همه ادعاهای عجیب دارد خیلی کم و فقیرانه است.

*اگر هنرمند کار نکند فعالیت هنری کشور متوقف می‌شود

بازیگر سریال «ستایش» در ادامه با تأکید بر این امر که در هیچ دوره‌ای  بعد از مشروطه، این تعداد علاقه‌مند به حوزه هنر نداشته‌ایم، توضیح داد: شما آمار موزیسین‌ها، نقاش‌ها، تئاتری‌ها و سینمایی‌های تحصیل‌کرده این روزها را ببینید. یک زمانی سقف مدرک تحصیلات در سینما و تئاتر به دیپلم هم نمی‌رسید اما امروز اگر به مدرک تحصیلی هنرمندان نگاه کنید، می‌بینید که از لیسانس هم بالاتر رفته است. این‌ هنرمندان همه جمعیت علاقه‌مندی هستند که اگر یک روز نباشند یا تصمیم بگیرند کار نکنند، کل فعالیت فرهنگی و هنری کشور از کار می‌ایستد و متوقف می‌شود؛ اما متأسفانه میان اکثریت هنرمندان اشتیاق لازم وجود ندارد چراکه همراهی و هم‌پیمانی را از مدیران نمی‌بینند.

*تئاتر امروز ما مانند یک بدنِ طاعون‌زده است

وی با اشاره به تهیه‌کننده‌ها در حوزه تئاتر بیان کرد: امروزه چند نفر از تئاتری‌های قدیمی هستند که امکانات سینما به آن‌ها این توانایی را داده که در عرصه تئاتر تهیه‌کنندگی کنند و اگر این تعداد اندک و انگشت‌شمار هم نباشند که دیگر تئاتری کار نمی‌شود! آنتونن آرتو (نویسنده، شاعر، مقاله‌نویس، بازیگر و کارگردان فرانسوی تئاتر در قرن بیستم میلادی) یک مثال زیبا در ارتباط با تئاتر دوران خود دارد. او می‌گوید: «تئاتر مثل یک بدن طاعون‌زده است و تا آخرین سلول آن مبتلا نشود، متلاشی نمی‌شود که بفهمیم این بدن نابود شده است.» در روزگاری هم که ما زندگی‌ می‌کنیم همین‌گونه شده، حالا نمی‌دانم چه زمانی آخرین سلول تئاتر، سینما، تجسمی و موسیقی مبتلا می‌شود که بدنه این جریان را از بین ببرد و بوی تعفن آن همگان را خفه کند! درصورتی‌که همیشه می‌توان پیشگیری کرد و هزینه پیشگیری خیلی کمتر از درمان‌های بعدی است.

*برای جذب مخاطب نباید به جایگاه اجتماعی او نگاه کنیم

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: زمانی که ما تئاتر کار می‌کردیم، آرزویمان این بود که آدم‌ها از هر قشری بیایند و اجرای ما را تماشا کنند، بدون اینکه به جایگاه اجتماعی آن‌ها نگاه کنیم. با این نگاه، هر زمان که اجرایی را روی صحنه نمایش می‌بردیم تماشاگران زیادی می‌آمدند و به تماشا می‌نشستند. حالا سینما هم باید با این نگاه پیش برود، با توجه به اینکه سینما یک صنعت نیز محسوب می‌شود می‌توان برای بیشتر شدن مخاطبانشان راه‌حل‌های کارآمدتری هم پیدا کرد.

*مردم حتی پول خرید کتاب را هم ندارند

محمود عزیزی در پایان با اشاره به اینکه در سبد تفریحی خانواده‌ها چیزی باقی نمانده است، گفت: مدام می‌گویند چرا کتاب نمی‌خوانید؟ چرا سرانه مطالعه در کشور تا این حد پایین است؟ اما باید این موضوع را بررسی کنند که در سبد اوقات فراغت یک ایرانی چه چیزهایی گذاشته شده که او بتواند هشت ساعت کار کند، هشت ساعت بخوابد و هشت ساعت تفریح کند. در تفریحاتش پارک هست؟ سینما هست؟ نمایشگاه نقاشی هست؟ کنسرت موسیقی هست؟ راه رفتن در بعضی محله‌های قدیمی هست؟ رفتن به رستوران هست؟ در سبد خیلی‌ها این تفریحات وجود ندارند! این تفریحات از خیلی از مردم گرفته شده است! کسی هم که می‌گوید چرا کتاب نمی‌خوانید متوجه نیست که مردم پول خرید کتاب را هم ندارند! پول رفتن به سینما و تئاتر را ندارند! حل این مشکلات هم می‌تواند از من، شما و آدم‌های جامعه شروع شود. نه خداوند تمایلی دارد که مردم را بدبخت ببیند و نه رسولان خدا. حل این موضوع به دست خود انسان‌هاست…