سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۱ مهر ۱۴۰۲ در ۳:۲۸ ب.ظ چاپ مطلب
خرده روایت‌هایی از فیلم «الرساله»؛

سنگ‌اندازی سعودی‌ها در راه ساخت بزرگ‌ترین فیلم جهان اسلام

The-Message-1

به بهانه سالروز ولادت رسول اکرم (ص) نگاهی به خرده روایت‌های فیلم سینمایی «الرساله» (محمد رسول‌الله) ساخته مصطفی عقاد انداخته‌ایم.

سوره سینما – امروز؛ هفدهم ربیع‌الاول سالروز ولادت رسول اکرم (ص) است، مردی که حتی دشمنانش پیش از بعثت او را به ۵ صفت امین، طاهر، صادق، حکیم و رحیم می‌شناختند. نوشتن درباره پیامبر ما مسلمانان کار راحتی نیست و البته کار هر شخصی هم نیست اما امروز می‌تواند بهانه‌ای باشد تا نگاهی به روایت‌هایی بیندازیم که از فیلم «الرساله» ساخته مصطفی عقاد در دسترس است.

حدود ۴۰ سال پیش که ایده اسلامی کردن سینما مطرح بود، فیلمی اکران شد که بخشی از اتفاقات تاریخ صدر اسلام را تصویر کرده بود. فیلمی با عنوان «الرساله» و با بازی بازیگران شناخته‌شده‌ای که البته شهرتشان به باورپذیری فیلم لطمه‌ای وارد نکرده بود. «الرساله» با کارگردانی مصطفی عقاد که تهیه‌کننده و کارگردانی سوری-آمریکایی بود ساخته شد. پیش از ساخت «الرساله»، فیلم‌هایی مانند «ده فرمان» به کارگردانی سیسیل دو میل که درباره حضرت موسی بود و یا «کتاب آفرینش» به کارگردانی جان هیوستون که درباره حضرت آدم، حضرت نوح، حضرت ابراهیم و… بود، ساخته شده بود و «الرساله» بعد از این ها درباره رسول اکرم (ص) ساخته شد.

اما مصطفی عقاد که بود و چرا تصمیم گرفت فیلمی درباره تاریخ صدر اسلام و پیامبر شیعیان بسازد؟

*چرا «الرساله» ساخته شد؟

«من باید فیلمی درباره پیامبر بسازم.» مصطفی عقاد از زمانی که فیلم «لورنس عربستان» را از دیوید لین دید، این فکر در ذهنش بود که فیلمی درباره تاریخ صدر اسلام بسازد. ساخت فیلمی درباره پیامبر (ص) دغدغه دوران جوانی او بوده، اما به دلیل وجود محدودیت‌ها و البته بی‌اعتمادی‌هایی که به وی به‌عنوان فردی که می‌خواست فیلم رفیع‌ترین چهره اسلامی را بسازد، این امکان برای او مهیا نبود. عقاد قصد داشت شخصیت پیامبر اسلام را به غربی‌ها معرفی کند و باورهای غلط را در مورد دین اسلام از بین ببرد، اما ساخت چنین فیلمی برای این کارگردان کاری سهل نبود، او می‌خواست فیلم را هم‌زمان در ۲ نسخه انگلیسی و عربی و با ۲ گروه بازیگران متفاوت بسازد. عقاد با همه دشواری‌ها اما به این خواسته خود جامه عمل پوشاند و فیلم را با دو زبان انگلیسی (که برای غربی‌ها اکران شد) و زبان عربی (که برای کشورهای عرب‌زبان اکران شد) تولید کرد.

عقاد سال‌ها پیش در یکی از مصاحبه‌هایش درباره ساخت این فیلم گفته بود: «ما حدس زدیم که ساختن نسخه عربی ۲۵درصد بیشتر خواهد شد. فکر کردیم بازیگران انگلیسی‌زبان بازی می‌کنند، کنار می‌روند و سپس گروه عربی بازی می‌کنند. همان صحنه، همان مکان ولی چون نخستین‌ بار بود، حوادث غیر قابل‌ پیش‌بینی‌ای به‌ وجود آمد. مسئله‌ای که کشف کردیم در زبان بود. به عنوان مثال بازیگر انگلیسی دیالوگی را باید حین راه‌رفتن تا نقطه مشخصی می‌گفت. اما به زبان عربی باید کلام بیشتری صرف می‌شد تا همان مطلب گفته شود؛ چراکه عربی زبان پرشاخ‌وبرگ‌تری بود. بنابراین فهمیدیم که باید صحنه را بازتر کنیم، نورپردازی را وسعت دهیم و همه این‌ها هزینه بیشتری را می‌طلبید.»

The-Message-3

وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش بیان می‌کند: «بعد از مدتی کار فهمیدیم که چیزی به‌ عنوان بازیگر بین‌المللی وجود ندارد و اگر به هر دو بازیگر، همان زمینه و امکانات را بدهید هر دو، یک مدل جواب می‌دهند. بعضی اوقات این بهتر می‌شد و بعضی اوقات آن دیگری. برای بازیگران عرب، اول ترسناک بود. عبدالله قیس می‌گفت «من نمی‌توانم بعد از بازی آنتونی کویین بازی کنم؟» آنتونی کویین می‌گفت «چطور در مقابل یک عرب مسلمان نقش یک عرب مسلمان را بازی کنم؟» من هم پیش خودم می‌گفتم خوب شد هر دو از هم می‌ترسند!! هر کدام می‌خواستند طرف مقابل اول جلوی دوربین برود تا او را مشاهده کند. تصمیم گرفتیم برای صحنه‌های داخلی، انگلیسی‌ها اول بروند. تکنیسین‌های نور با بازیگران انگلیسی‌زبان هماهنگ بودند و الگوی خوبی برای عرب‌زبان‌ها بود. ولی برای صحنه‌های خارجی که عموماً سیاهی‌لشکر داشتند، عرب‌ها می‌رفتند و با سیاهی‌لشکرها رابطه مستقیم برقرار می‌کردند و وقتی نوبت انگلیسی‌زبان‌ها می‌رسید، سیاهی‌لشکرها دقیقاً می‌دانستند چه کار کنند.»

*دردسرهای ساخت یک فیلم مذهبی برای کارگردان آمریکایی

ساخت یک فیلم مذهبی با چنین ابعادی، دوزبانه بودن آن و امکانات نه چندان گسترده‌ای که در آن زمان موجود بود، برای یک کارگردان آمریکایی دشوارتر از چیزی بود که خود عقاد به آن اندیشیده بود. او می‌خواست با تمام این پیچیدگی‌ها فیلمی بسازد که نقش اول آن را نمی‌توانست مقابل دوربین قرار دهد و تصویری از او داشته باشد.

عقاد در همان زمان گفته بود که چطور برای به توافق رسیدن با شاخص‌ترین مسئولین مذهبی دین اسلام در دنیا ۵ سال وقت صرف کرد تا بتواند فیلم «الرساله» را بسازد.

بارها تأکید کرده بود علی‌رغم اینکه تأییدیه دانشگاه «الازهر» را داشته و آن‌ها صفحه به صفحه فیلم‌نامه را مُهر کرده بودند و مجلس الشیعه در لبنان هم آن را مُهر کرده بوده اما وقتی به سراغ عربستان سعودی می‌رود تا اجازه نهایی را بگیرد دچار دردسرهای بی‌پایانی می‌شود. اما بیشترین سختی برای این کارگردان نوشتن فیلمنامه‌ای بود که مورد تائید مذاهب اسلامی باشد. او برای نوشتن فیلم‌نامه از «هری کیگ»؛ نویسنده ایرلندی کمک گرفت. کیگ بعد از نگارش فیلم‌نامه اولیه با عقاد، یک سال در هتل هیلتون نیل قاهره اقامت کرد. او با کمک ۵ فیلمنامه‌نویس عرب، فیلم‌نامه نهایی را ورق به ورق می‌نوشتند و به دانشگاه «الازهر» می‌فرستادند.

اما سنگ‌اندازی عربستان سعودی پیش پای این کارگردان و فیلمش تمامی نداشت. مصطفی عقاد در روایتی از چالش‌هایش با عربستان سعودی چنین گفته است: «به ما گفتند که باید از «رابط فی العالم الاسلامیه» در عربستان سعودی اجازه بگیرید. آن‌ها مثلاً «جناح راست افراطی» بودند. آن‌ها فکر می‌کردند که همه ملحدند. الازهری‌ها ملحدند. باید می‌رفتم آنجا و می‌فهمیدم چرا با آن مخالف‌اند. من به آن‌ها دربارهٔ این «صورت حرام» گفتم که من در دانشگاه کالیفرنیا یاد گرفته‌ام که کسی که تئوری عکاسی و عدسی‌ها را پایه‌گذاری کرد، یک مسلمان بود به نام «حسن ابن حیفا» و حالا ما اینجا، به اذان مسلمین داریم می‌گوییم که حرام است؟! عکس ملک فیصل در روزنامه بود؛ گفتم: این‌یک «صورت حرام» است؟ گفت که نه این اشکال ندارد، چون «انجماد سایه» (freezing shadow) است. می‌دانید آن‌ها در حماقتشان باهوش‌اند. می‌گفت شما در سینما آن را به حرکت درمی‌آورید و به آن روح می‌بخشید و خلقت روح، فقط به خدا مربوط است. من گفتم که اگر تصویر خودم را در آیینه ببینم دلیل نیست که من یک روح خلق کرده‌ام و اگر من قادر بودم که روح خلق کنم، ارواح بسیاری برای تمام جهان عرب خلق می‌کردم. بعد به او گفتم که در زمانی که ما داریم دربارهٔ «صورت حرام» جروبحث می‌کنیم، آن‌ها روی کره ماه می‌نشینند، چون هم‌زمان با این واقعه بود و در تلویزیون دیده می‌شد، بعد رئیس آن‌ها از آن عقب فریاد می‌زند و می‌گفت آن‌ها روی کرهٔ ماه ننشسته‌اند، شما را فریب داده‌اند، آن کرهٔ ماه نیست. فکر کردم که فایده ندارد؛ بنابراین، من بدون تصویب آن‌ها، کار را شروع کردم، ولی این مراحل دو سال طول کشید و بعد از این‌که تهیه‌کننده‌ها را یافتم، کار سه سال دیگر طول کشید.»

The-Message-2

*رهبر لیبی حامی ساخت «الرساله»

در نهایت فیلم با هزینه‌ای ۱۰ میلیون دلاری ساخته شد اما چه کسی حامی ساخت این فیلم بود و توانست از پس هزینه‌هایش برآید؟ مصطفی عقاد همه تلاشش را کرد تا بتواند تهیه‌کنندگان هالیوودی را قانع کند تا از ساخت فیلمش حمایت کنند اما موفق نشد چون آن‌ها حاضر نبودند پولشان را برای فیلمی خرج کنند که نقش اولش حضور فیزیکی ندارد. کویت و عربستان نیز ابتدا موافقت کردند تا برای ساخت این فیلم سرمایه‌گذاری کنند اما با مخالفت علمای تندرو مواجه شدند و از حمایتشان دست کشیدند. از طرفی مراکش تا نیمه کار با پروژه همراهی کرد اما از اواسط آن فیلم را رها کرد. در نهایت «معمر قذافی»؛ رهبر لیبی به‌شرط اینکه عقاد بعد از این فیلم، فیلمی درباره عمر مختار بسازد، اجازه داد مابقی فیلم در لیبی کار شود و از نظر مالی نیز این پروژه را حمایت کرد.

«الرساله» از ۹ مارس ۱۹۷۷ (۱۸ اسفند ۱۳۵۵) در سینماهای آمریکای شمالی و از ۸ جولای ۱۹۷۷ (۱۷ تیر ۱۳۵۶) به ترکیه رسید و ۱۵ میلیون دلار فروخت. با این وجود اکران جهانی فیلم در بعضی کشورهای اسلامی مانند مصر و سوریه (زادگاه عقاد) اجازه پخش پیدا نکرد.

*انتخاب بازیگران بر چه اساسی بود؟

بازیگران هالیوودی فیلم «الرساله» با اینکه به اندازه کافی شهرت داشتند اما وقتی در نقش‌های خود قرار گرفتند به اندازه‌ای باورپذیر بودند که گویی عرب‌زاده هستند. پیش از تولید فیلم، همه گمان می‌کردند هیچ بازیگری مناسب‌تر از آنتونی کویین پیدا نمی‌شود و پس از پایان کار به این باور مُهر تأیید زده شد چراکه در «الرساله»، آنتونی کویین بهترین انتخاب برای نقش «حمزه» بود، چه از لحاظ سنی و جه به لحاظ چهره که کاملاً شبیه به عرب‌ها بود.

از طرفی به عقاد پیشنهاد داده بودند که نقش «بلال» را به «محمدعلی کلی»؛ بوکسور معروف بدهد و حتی فشارهایی هم از این حضور وجود داشت اما عقاد می‌ترسید شهرت این ورزشکار مقصود اصلی فیلم را از بین ببرد. به همین دلیل حضور محمدعلی کلی را در فیلم نپذیرفت.

*کارگردان «الرساله» چگونه از دنیا رفت؟

مصطفی عقاد سال‌ها بعد از ساخت فیلم «الرساله» قربانی تروریسم می‌شود و طی یک عملیات انتحاری از سوی القاعده کشته می‌شود. این کارگردان در سال ۲۰۰۵ به همراه دخترش بر اثر انفجار بمبی به وسیله القاعده که در مجلس عروسی در هتلی در اردن کار گذاشته‌شده بود، کشته شد.

درباره جزییات این کشتار فجیع روایات مختلفی بیان شده، در یکی از رسانه‌های غربی این چنین آورده شده است: «در آن روز ساجده و شوهرش طبق برنامه به هتل رادیسون رفتند که در آن یک جشن عروسی برپا بود. همسر ساجده به سالن مردها می‌رود و در زمان مقرر با گفتن الله‌اکبر، بمب را منفجر می‌کند. هم‌زمان، ساجده نیز که به سالن زن‌ها رفته بود ضامن بمب خود را فشار می‌دهد، اما بمب عمل نمی‌کند و تلاش مجدد ساجده نیز کارگر نمی‌شود و او در همان شلوغی، موفق به فرار می‌شود. سه روز بعد، مأموران امنیتی اردن او را در منزل خواهرش در شهرستان سلط دستگیر کردند. شوهرخواهر او نیز، در بمب‌گذاری‌های ۲۰۰۵ میلادی دخالت داشت و پس‌ازآن به عراق رفته بود. در آن انفجار ۱۳۸۴ خورشیدی چندین نفر کشته شدند که مشهورترین آن‌ها مصطفی عقاد کارگردان مشهور مصری و سازنده فیلم‌های «الرساله» و «عمر مختار» بود. دختر مصطفی عقاد نیز در این انفجار کشته شد.»


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>