سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۲ اسفند ۱۴۰۲ در ۴:۲۳ ب.ظ چاپ مطلب
۱۰ فیلم؛ ۱۰ روایت - قسمت دوم؛

«بازمانده»؛ روایتی دراماتیک از بزرگ‌ترین بحران امنیتی منطقه

bazmandeh

همراه با حادثه تلخ کرمان در دی ماه گذشته ستونی را شروع کردیم که در آن سراغ خرده روایت‌هایی از ۱۰ فیلم امنیت ملی سینمای کشورمان رفتیم. در قسمت دوم این مجموعه سراغ «بازمانده» می‌رویم. اثر ماندگار سیف‌الله داد.

سوره سینما – محمدعلی حیدری : بحران، مفهومی است که در تمام ابعاد جامعه و تاریخ بشر، جایگاه خود را داشته و شاهد آثار و پیامدهای آن بوده‌ایم. در این سفر سینمایی، به هر فیلم به عنوان یک روایت مستقل، درون داستانی فراتر از خودِ فیلم پرداخته‌ایم و تلاش کرده‌ایم به تبیین و درک عمیق‌تر آنها کمک کنیم تا با تصاویر و زبان سینما، تاثیرگذاری‌ها و انگیزه‌های انسانی را به نمایش بگذاریم. از آغاز تا پایان این سفر، هر فیلم موضوعاتی را به تصویر می‌کشد که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم با بحران‌های امنیت ملی مرتبط است. قسمت دوم به «بازمانده» ساخته ماندگار مرحوم سیف الله داد اختصاص دارد.

«بازمانده»

شش سال بعد از «سرب» مسعود کیمیایی، شادروان سیف‌الله داد با ساخت فیلمی درخشان؛ موفق شد اثری ماندگار در کارنامه خود ثبت کند. «بازمانده» اگرچه مستقیما مربوط به ایران نیست اما در مورد یک بحران منطقه‌ای ساخته شده است. بحرانی که سال گذشته کل غرب آسیا را در آستانه یک جنگ بزرگ قرار داد و امروز نسل کشی فلسطینی‌ها را در دستور کار قرار داده. ساخته داد اثری منحصر به فرد است که با بازیگران غیر ایرانی و با زبان عربی ساخته شد. سیف‌الله داد فیلمنامه این فیلم را بر اساس داستانی از غسان کنفانی نویسنده فلسطینی به نام بازگشت به حیفا نوشت. و موضوع آن به سال ۱۹۴۸ و تشکیل اسرائیل و حکومت آن بر شهر حیفا بازمی‌گردد.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: سال ۱۹۴۸، فلسطین، شهر تحت اشغال حیفا؛ دکتر سعید به همراه همسرش لطیفه و نوزادشان فرهان در این شهر زندگی می کنند. دکتر سعید، شمعون ـ همسایه و همبازی یهودی دوران کودکی خود ـ را حین بمب گذاری در یک قطار می بیند. اما مطلع کردن پلیس، آغاز دردسرهای او و خانواده اش است. شمعون با تهدید از او می خواهد شهر را ترک کند اما سعید امتناع می کند. صفیه ـ مادر سعید ـ برای تشویق فرزندش به ترک شهر، به حیفا می آید. اما صبح روزی که قرار است خانواده دکتر سعید شهر را ترک کنند، حیفا مورد تهاجم صهیونیست ها قرار می گیرد و از این خانواده، تنها صفیه و فرهان زنده می مانند. خانه دکتر سعید به زن و شوهری یهودی می رسد و آنها سرپرستی فرهان را که در خانه تنها مانده، به عهده می گیرند. صفیه که می خواهد تنها یادگار خانواده اش را حفظ کند، به عنوان دایه فرهان وارد خانواده یهودی می شود. از سوی دیگر، همسر صفیه که درگیر مبارزه با صهیونیست هاست نقشه انفجار بمب در یک قطار حامل صهیونیست ها را طرح ریزی می کند. صفیه می پذیرد تا چمدان حاوی بمب را حمل کند. شمعون، زن و شوهر یهودی، صفیه و نوه او نیز از مسافران قطار هستند. درست در لحظه ای که هویت صفیه در حال لو رفتن است، او با فرهان از قطار بیرون می پرد و انفجار روی می دهد. صفیه به شدت آسیب می بیند و فرهان زنده می ماند.

این فیلم در جشنواره فیلم فجر سال ۱۳۷۴ جایزه ویژه هیئت داوران را کسب کرد و کاندیدای بهترین فیلمنامه و بازیگر نقش اول زن هم شد. سلما مصری هم بخاطر بازی در این فیلم لوح تقدیر دریافت کرد.

* روایت منوچهر محمدی تهیه‌کننده بازمانده درباره برخوردهای عجیب و غریب با فیلم

منوچهر محمدی در سال ۹۰ در یادداشتی در روزنامه اعتماد می‌نویسد: سال ۱۳۷۴ بود و موسم جشنواره فیلم فجر. در موعد مقرر نسخه ای ویدئویی از فیلم «بازمانده»، ساخته مرحوم سیف الله داد را به جشنواره ارائه کرده و منتظر اعلام نظر هیئت بازبینی و شورای صدور پروانه نمایش شدیم. تا حدود یک هفته بعد هیچ خبری از دفتر جشنواره نرسید و برای ما مشخص نشد بالاخره «بازمانده» مورد پسند دوستان برای حضور در جشنواره قرار گرفته یا نه. بعد از هفت، هشت روز یکی از آقایان مدیران سینمای ایران با من تماس گرفت و طی مکالمه کوتاهی که با هم داشتیم گفت ما می‌خواهیم درباره «بازمانده» با شما گفت وگویی داشته باشیم اما ترجیح می‌دهیم این ملاقات جایی غیر از دفتر جشنواره انجام شود. قبول کردیم و بر اساس خواست این آقایان در مکانی خارج از دفتر جشنواره ملاقات انجام شد. در این دیدار، دوستان ضمن صحه گذاشتن بر اهمیت فیلم «بازمانده» به لحاظ پرداختن به مظلومیت ملت فلسطین و اشغالگری رژیم صهیونیستی، فیلم را به دلیل پوشش خانم‌ها – که به زعم آقایان مناسب نبود – اثری غیر قابل نمایش عنوان کردند. اما نکته جالب ماجرا اینجا بود که از ما می‌خواستند خود ما به شکل خودجوش اعلام کنیم فیلم‌مان فاقد کیفیت و استاندارد لازم است و به همین دلیل قصد ارائه آن به جشنواره را نداریم! هرچه ما استدلال کردیم که این فیلم می‌تواند توجه مخاطبان – از هر طیف – را به خود جلب کرده و فارغ از ایرادات شما به یک اتفاق در جشنواره تبدیل شود، به گوش این دوستان نرفت: همچنان اصرار داشتند که فیلم در جشنواره آن سال حضور نداشته باشد و البته تمایلی هم نداشتند مسوولیت این امر به نام خودشان در تاریخ ثبت شود. (منبع: سایت نما۳۰)

* واکنش مرحوم سیف‌الله داد به توقیف فیلم بازمانده

این موضوع که آقایان حاضر نبودند هزینه تصمیم خود را بپذیرند در نوع خودش خیلی جالب بود اما نکته جالب‌تر عکس العمل مرحوم سیف الله داد بود که در کمال فروتنی پذیرفت اعلام کند بازمانده به دلیل مشکلات فنی به جشنواره نمی‌رسد. این حرکت قطعا یک از خودگذشتگی به تمام معنا بود که تنها و تنها می‌توانست از شخصی چون داد با آن حجب و حیای خاص سر بزند. این ماجرا گذشت و سال ۷۵ رسید. دوباره موسم جشنواره بود و ما بازمانده را بدون کوچک‌ترین تغییری بار دیگر به دفتر جشنواره دادیم. این بار فیلم پذیرفته شد و از سوی مردم، منتقدان و مسوولان جشنواره مورد توجه قرار گرفت. (منبع: همان)

*مهاجرانی: بارها دوستان فلسطینی‌ام گفته‌اند، همچنان فیلم بازمانده بهترین فیلم فلسطینی است

عطاء‌الله مهاجرانی وزیر سابق فرهنگ وارشاد اسلامی در یادداشتی در هفتم مرداد ۸۸ در روزنامه اعتماد ملی می‌نویسد: سیف الله هم نویسنده توانایی بود و هم سینماگری ممتاز. بارها دوستان فلسطینی‌ام گفته اند، همچنان «بازمانده» بهترین فیلم فلسطینی است. سیف الله گفت: می‌خواستم آخرین سکانس فیلم پیام روشنی داشته باشد. وقتی صفیه با کودک می‌خواهد خودش رااز قطار پرتاب کند. چه باید بگوید. آن شب رفتم زینبیه. در ذهنم درخشید: صفیه آیه الکرسی را می‌خواند. خداوندی که حی و قیوم است…صفیه با کودک خودش را پرتاب می‌کند. صفیه شهید می‌شود و کودک که پدر و مادر و پدر بزرگ و مادر بزرگش همه شهید شده‌اند. خانه‌شان را مصادره کرده اند. زنده می‌ماند. فیلم با صدای گریه کودک، انگار گریه تولد ادامه پیدا می‌کند… (منبع: همان)

*فیلم بازمانده بخش‌هایی از زیبایی‌های ویران شده سوریه را ثبت کرده است

منوچهر محمدی تهیه کننده فیلم بازمانده در نشستی در جشنواره جهانی درباره این فیلم گفته: «من و سیف‌الله داد وجب به وجب تمام سوریه را برای لوکیشن‌های فیلم گشتیم. سوریه کشوری بسیار زیبا با تمدنی دیدنی بود و من این روزها که اوضاع دمشق، حلب و پالمیرا را می‌بینم خیلی تاسف می‌خورم. سوری‌ها تمدن زیبایی دارند که یک رفتار جاهلی با استفاده از نام اسلام به صورت دگم همه آن زیبایی‌ها را نابود کرده و من خوشحالم «بازمانده» بخش‌هایی از این زیبایی را ثبت کرده است.»


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>