به گزارش سوره سینما، نشست رسانهای «زیبا صدایم کن» با حضور رسول صدرعاملی کارگردان، سیدمازیار هاشمی تهیهکننده، آرش صادقبیگی نویسنده، میلاد صدرعاملی نویسنده، محمدرضا صدرعاملی نویسنده، ژولیت رضاعی و مهران غفوریان بازیگر و کریستف رضاعی آهنگساز برگزار شد.
رسول صدرعاملی در ابتدای نشست مطرح کرد: پنج سال پیش کانون پرورش فکری و آقای کریمی صارمی کتاب آقای فریدون حسن زاده را به من دادند و احساس کردم می توان کاری از آن دربیاورم و با اجازه از نویسنده قصه را به روز کرده و حدود چند سال درگیر آن بودیم.
وی ادامه داد: کامبوزیا پرتوی در ابتدا کار را آغاز کرد که متاسفانه او را از دست دادیم. بعد اصغر عبداللهی کار را شروع کرد و باز به نتیجه نرسید که درنهایت میلاد و محمدرضا و آرش فیلمنامه را نوشتند و این تیم بیش از یک سال زحمت کشید. بعد از آن حامد علامتی آمد و اعتماد کرد و همه جوره ما را حمایت کرد.
صدرعاملی افزود: از شنای پروانه آشنایی با مازیار هاشمی بود و به خاطر من پای کار آمد. اراده جمعی کانون، مازیار و فارابی باعث شد فیلم ساخته شود و برای من مهم بود که موقعیت کانون دوباره احیا شود و مرغک کانون باز روی پرده بیاید.
سیدمازیار هاشمی بیان کرد: آشنایی من با آقای صدرعاملی به زمانی برمیگردد که بچه خور را کار کردیم و همکاری ما به شنای پروانه برمیگردد. بعد از آن پروژه، کتاب زیبا صدایم کن را به من دادند و کار از آنجا شروع شد.
آرش صادقبیگی یکی از نویسندگان این اثر توضیح داد: نیاز بود نوجوان جدید و امروزی را ببینیم و آقای حسن زاده نویسنده کتاب هم به ما اجازه دادند که راحت با قصه پیش برویم و دخل و تصرف داشته باشیم.
میلاد صدرعاملی نیز مطرح کرد: تفاوت اصلی این بود که ما باید یک مادر را وارد قصه میکردیم. آدمهای جداافتاده که هرکدام در طرفی از شهر پرت شده اند و باز در کنار هم جمع میشوند. کار بسیار سختی بود که اگر درنمیآمد قصه تاثیرگذاری خود را از دست میداد.
محمدرضا صدرعاملی گفت: درست است که خسرو به ظاهر از آسایشگاه بیرون می آید ولی خسرو است که آدم درست قصه است و جامعه با او به خوبی رفتار نمیکند.
رسول صدرعاملی درباره معرفی یک ترانه دیگر به سینما بیان کرد: از قبل نیت نداشتم که من ترانه دیگری به سینما اضافه کنم. خیلی خوشحالم که بعد از مدت ها به بازیگری رسیدم که بسیار دانا و باهوش است. ژولیت دختر کریستف رضاعی است و بعد از ۳۰۰ نفر از او هم تست گرفتم و زیبای قصه خود را پیدا کردم.
ژولیت رضاعی بازیگر این فیلم بیان کرد: تشکر میکنم که اجازه دادند چنین تجربه ای داشته باشم. وقتی وارد پروژه شدم خیلی شکرگذار شدم که توانستم وارد چنین پروژهای بشوم.
کارگردان این فیلم مطرح کرد: یکی از سختترین پروژه های ممکن برای من و مازیار هاشمی بود. حدود هفتاد درصد فیلم خارجی بود. سر دختری با کفشهای کتانی هم چنین تجربه ای داشتم که بسیار به من کمک کرد.
کریستف رضاعی آهنگساز فیلم توضیح داد: آن قدر داستان قوی است که غرق آن میشویم کار من را راحتتر کرد. از همان ابتدا میدانستم که باید به سمت موسیقی ظریف ازمنظر ساز بروم.
صدرعاملی درباره دلیل حضور موضوعاتی مانند گشت ارشاد و موتورسواری زنان در فیلم بیان کرد: از قبل این اینمسائل فکر شده بود. بحث ما این نبود که کار خاص و عجیبی انجام دهیم. اما شما نمی توانید سال گذشته از میدان تجریش تا ولیعصر بیایید و پدیده هایی مانند گشت ارشاد را نبینید.
رسول صدرعاملی بیان کرد: دقیقا فیلمنامه ای که داشتیم به تصویر کشیده شد و این نسخه پاک و بدون دستکاری است. امیدوارم برای اکران هم دچار ممیزی نشویم. تمام نیت من بود که تجسم و تصور مهربانی را روی پرده ببینید.
مهران غفوریان توضیح داد: من پدرم و یک دختر دارم. آقای صدرعاملی ممنونم از شما برای نشان دادن چنین رابطه پدر و دختری و ممنونم که به من اعتماد کردید.
کارگردان این اثر گفت: از زمان من ترانه پانزده سال دارم تلاش کردم از زاویه ای به خانواده نگاه کنم که نگاه تازه ای باشد. امین حیایی هم سفر است و عذرخواهی کرد که نتوانست اینجا باشد. هنوز بخش قابل توجهی از توانایی های او دیده نشده است.
رسول صدرعاملی بیان کرد: به نظر می آید این دو نسل دهه پنجاه و زد از هم دور افتادهاند ولی اینگونه نیست. اگر رابطه پدر و دختری به رفاقت و همدلی ایجاد شود، مانا خواهد بود. سینما بیش از هر چیزی به تهیهکننده خوب نیاز دارد و خوشحالم که در این پروژه سید مازیار هاشمی را در کنار خود داشتیم.