سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۷ بهمن ۱۴۰۳ در ۱۱:۳۰ ق.ظ چاپ مطلب
بازخوانی فیلم‌به‌فیلم فجر۴۳/ روز پنجم؛

مادرانه‌های «اشک هور» و پدرانه‌های «زیبا صدایم کن»

Fajr43-Day5

در پنجمین روز نمایش فیلم‌های چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، چهار فیلم «اشک هور»، «دست تنها»، «خاتی» و «زیبا صدایم کن» در سالن اصلی برج میلاد روی پرده رفت.

سوره سینماسارا مومنی : در این یادداشت چهار فیلم «اشک هور»، «دست تنها»، «خاتی» و «زیبا صدایم کن» که در روز پنجم جشنواره در برج میلاد اکران شد بررسی می‌شود.

اشک هور

سینمایی «اشک‌ هور» فیلمی با موضوع شهادت و تفحص شهید سیدعلی هاشمی است. این اثر چهارمین فیلم جنگی است که در چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر جشنواره فیلم فجر به تماشای آن نشستم. فیلم در فرم و محتوا استانداردهای قابلی قبولی دارد و آنچه که از یک فیلم جنگی با قابلیت نمایش برای خانواد انتظار می‌رود را برآورده کرده است.

با نگاه مقایسه‌ای به آثار دیگر جشنواره با همین موضوع جنگ، باید بگویم که موسیقی، گریم، صدا و فیلم‌‌برداری، بازی‌ها و از همه مهم‌تر فیلم‌نامه و محتوا امتیاز بیشتری می‌گیرد.

Ashke-Hoor

داستان و روایت فیلم سیری غیرخطی اما مشخص و روشن دارد و به‌نظرمی‌رسد، کارگردان بیش از اینکه بخواهد مخاطب را درگیر پیچیدگی مسائل مستند، واقعی و پرتنش جنگ کند؛ بخشی از آن را که درباره یکی از شهداست، در یک ساختار روایی دلچسب قصه‌گویی کرده است.

خانواده در سینمایی اشک هور، متعلق به بافت دهه شصت و هفتاد و فرهنگ عربی-ایرانی خوزستان است. بنا به رویکرد تیم خلاقه(کارگردان، نویسنده، تهیه‌کننده) این اثر و همچنین روایت واقعی تفحص شهید، نقش و کارکرد مادر بیش از دیگر اعضا برجسته و بازنمایی شده است، اما توی ذوق نمی‌زند و مرکزیت این نقش را در خانواده، تربیت و عاقبت‌بخیری فرزندان بازنمایی می‌کند.

دیدن این فیلم را به خانواده‌ها توصیه می‌کنم.

دست تنها

سینمایی «دست تنها» فیلمی به کارگردانی امیرحسین ثقفی است؛ کسی که پیش از این آثاری مانند «روسی(۱۳۹۶)» و «مرگ کسب و کار من است(۱۳۸۹)» را ساخته است. داستان درباره چند شخصیت است که در یک شبانه‌روز به دلایلی با هم همراه شده و مسائل مختلفی را با هم ازسر می‌گذارنند.

فکر می‌کنم رویکرد کارگردان بیش از اینکه معطوف به محتوا و قصه باشد، بر فرم تکنیک دارد؛ گریم‌های سنگین برخی بازیگران و شخصیت‌پردازی و بازی بازیگران در کل فیلم قابل‌توجه است. شکیب شجره بازی‌ای متفاوت، دقیق و حرفه‌ای دارد؛ تغییر بیان و لحن و کلام، بازی با چهره و سبکی خاص و منحصر از رفتارهای بدنی مانند «بی‌هوا» گام برداشتن و غیره از او یک شخصیت منحصر و ویژه ساخته و به درخشان شدن بازی او کمک کرده است؛ هرچند نقش یک شخصیت ضدقهرمان و دوست‌نداشتنی را ایفا می‌کند. تغییر و تحول شخصیتی او در پایان‌بندی هم پرداختی در سطح و بدون لایه دارد و آنطور که باید، مخاطب با آن ارتباط برقرار نمی‌کند. علت طراحی صحنه‌های پرتنش و خشونت آمیز تا پایان قصه، مبهم است و شاید علت آن، علاقه گروه خلاقه این سینمایی به نمایش عریان خشونت و تنش باشد؛ بدون اینکه کارکردی جز ایجاد انزجار و آزار ذهنی مخاطب، آن هم با شدت بالا در این سینمایی داشته باشد؛ در همین نسبت، نقش و کارکرد شخصیت‌ها، قومیت کردی، ترکی و فارسی آن‌ها نیز مشخص نیست و صرفاً با چند شخصیت اتفاقاً بی‌قصه مواجهیم که تا حتی تا پایان‌بندی فیلم، انگیزه، هدف یا بهانه‌ همراهی کردن این سه نفر دیده نمی‌شود.

Dast-Tanha

مسئله «مهاجرت زنان جوان با هدف خوانندگی»، از جمله موضوعاتی است که در این فیلم بازنمایی شده و تصویر خانواده  هم در فیلم مبهم است و تلاش شده که قدرت، اثر و نسبت خانواده با هرکدام از افراد به درستی تعریف و طراحی شود، اما در عمل فیلم به چنین هدفی نرسیده است؛ به طور مثال با پسری جوان مواجهیم که (بدون علت و قصه‌ای عمیق) از مادرش نفرت دارد و (بدون علت و پرداخت قصه) از این احساسش پشیمان می‌شود.

خاتی

سینمایی «خاتی» اثر فریدون نجفی است. فیلمساز تلاش داشته در خطسیر داستان فیلم چند مسئله «رسم و رسومات قومی پس از بیوگی زن»، «حفاظت از محیط زیست» و «رفتار درست با حیوانات» و «زن مستقل و محکم» را به هم گره زده و قصه‌پردازی کند؛ اما در نهایت نتوانسته به ترکیب و اتصال آن‌ها با هم و رسیدن به یک قصه منسجم برسد؛ به‎طوری که در سکانس‌هایی از فیلم، ارتباط اغراق‌آمیز احساسی  انسان با حیوانی وحشی را که پیش از این انسان‌های دیگر را کشته، می‌بینیم و منطق روشنی در قصه برای این نسبت و روابط پیدا نمی‌کنیم. تعلق قوم بازنمایی‌شده به اقوام چهارمحال و بختیاری، نکته ارزشمندی است که در گریم و طراحی لباس آن‌ها مشهود است؛ اما در لحن و بیان شخصیت‌ها همچنان با انسانی فارس‌زبان و بدون لهجه مواجهیم که انسجام فضاسازی اثر را کمرنگ کرده است. در نگاه کلان با بازنمایی «نگاه سنتی به ارتباطات انسانی و رفتار با حیوانات» مواجهیم که در یک سو، کل قوم اعم از زن و مرد و پیر و جوان و کودک را می‌بینیم و در سوی دیگر زنی تنها را در تقابل با این سنت می‌بینیم که حیوانات رفتار محبت‌آمیزی دارد و از رسومات قومی بیزار است.

Khati

تصویر خانواده، متاثر از جهان قصه فیلم برجسته شده و در کل فیلم، زنان، همسران و فرزندانی را می‌بینیم که همگی باهم یک جماعت قومی را تشکیل داده‌اند. اما در این جماعت، هیچ خانواده کامل، سالم و حتی معمولی وجود ندارد و هرکدام از افراد به شکلی درگیر نوعی از مسائل خانوادگی است که زندگی فردی خودش و دیگرانی که در این قوم زندگی می‌کنند را هم تحت‌تاثیر قرار داده است. این نوع بازنمایی از خانواده، مقصر و مشکل اصلی افراد را در خانواده می‌بیند و راهکار آن را ترک آن‌ها می‌داند؛ چیزی که در پایان‌بندی قصه نیز مشاهده شد.

زیبا صدایم کن

«زیبا صدایم کن» یک سینمایی در قواعد درست حرفه‌ای هنری سینما است و امضای رسول صدرعاملی را دارد و انتظارها در فرم و محتوای اثر را برآورده کرده است؛ بازی‌ها، موسیقی، صدابرداری و صداگذاری، فیلم‌برداری ، تدوین، چهره‌پردازی و غیره همگی در یک مسیر مشخص و منسجم در خدمت مضمون اصلی اثر هستند.

تقریباً هیچ جزئی از نماها بدون معنا و صرفاً برای پرکردن قاب دوربین و صحنه نیست و نگاه نمادین‌کارگردان در کل فیلم قابل فهم و دریافت است؛ از تابلوی خروج پشت در خانم پرستار در آسایشگاه گرفته تا تغییر مدل موی دختر نوجوان در موقعیت‌های مختلف، همگی به درستی استفاده شده و اینجا مجال تحلیل آن‌ها نیست.

Ziba-Sedayam-Kon

فیلم یک کلاس آموزشی و جذاب «قواعد پرداخت نمایشی قصه ایرانی برای تولیدات سینمایی» است؛ قصه‌پردازی فیلم روشن، جذاب و باور‌پذیر است. آغاز، میانه و پایان‌بندی؛  در عین سادگی، خرده‌داستان‌های به‌جا و تکمیل‌کننده خط سیر اصلی دارد و همه‌چیز در قواعد ساختاری یک قصه نمایشی پیش می‌رود و پایانی مناسب را رقم می‌زند؛ فیلم‌نامه اثر قدرتمند است و علاوه بر نامزدی، احتمال بالایی برای دریافت سیمرغ دارد.

جذابیت و کشش فیلم نه از موضوع یا بازیگری یا شخصیت‌پردازی که فقط از پرداخت درست قصه است.

مخاطب هدف فیلم، والدین و نوجوانان(خانواده) است؛ والدی که فرزندی نوجوان دارد و خودش هم درگیر مسئله خودش است و فرزندی که در دوره دوم نوجوانی(۱۵ تا ۱۸ سال) است و دوست دارد طعم استقلال را بچشد. نکته درخشان فیلم، بازنمایی جدید، از پدر، آن هم «پدر یک نوجوان»، و «پدر یک نوجوان دختر» است.  نقش و کارکرد خانواده در فیلم، با تمرکز بر نمایش تعامل والدین و فرزندان بازنمایی تحسین‌برانگیزی از خانواده، به ویژه پدر ارائه کرده است.

تماشای این فیلم را به خانواده‌ها و نوجوانان توصیه می‌کنم.