سوره سینما – زهره کردلو : «روایت سوره سینما از چهرههای خبرساز هفته» عنوان بستهای خبری است که هر جمعه در قالب آن به بازخوانی مهمترین اخبار مرتبط با هنرمندان حوزه سینما، تئاتر و تلویزیون خواهیم پرداخت. این هفته اما در گزارشی ویژه به چهرههایی که در این ۱۲ روز جنگ سهم ویژهتری در انعکاس همگرایی ملی در فضای هنری کشور داشتند، پرداختهایم.
در روزهایی که ایران در میانه پرحادثهترین هفتههای خود قرار داشت، باز هم هنرمندان، چهرههای شاخص هنر و رسانه، نقش پررنگی در شکلگیری روایت فرهنگی و اجتماعی این ایام ایفا کردند. از قطعه «علاج» محسن چاوشی که بدل به یک بیانیه ملی شد، تا موضعگیریهای صریح مریلا زارعی و اقدامات میدانی رضا کیانیان، همه و همه بخشی از روزهایی بودند که فرهنگ در آن، چهره مقاومت به خود گرفت.
محسن چاوشی؛ صدایی که از دل وطن برآمد و علاج شد
از همان روزهای آغازین جنگ نام محسن چاوشی دوباره در فضای مجازی طنینانداز شد. ترانههایی که واژه به واژهاش خاک، ریشه، خون و وطن بود، بر ویدیوهای وایرال شده شبکههای اجتماعی نشست. با این حال نقطه اوج، انتشار قطعه «علاج» در روز دهم جنگ بود؛ اثری که با وجود محدودیتهای اینترنتی، دستبهدست چرخید و چاوشی رسماً بیانیهای فرهنگی را به میدان آورد.
«علاج» با شعری از کاظم بهمنی، شعری از جنس تهدید و صلابت بود؛ ترکیبی از هشدار به دشمن، دعوت به ایستادگی و تقویت امید. عباراتی چون «صحبت نه از زیاد و کم است… کعبه ورای فهم شماست، سجده به ذوالفقار کنید!» تنها واژه نبودند، بلکه فرمانهای هنری یک ملت مقاوم بودند.
چاوشی همواره هنرمندی بوده که بدون توجه به فضای حاشیهای، تنها با صدای خودش حرف زده؛ حرفهایی که گاه در قالب «ابراهیم» و «بینام» و گاه در قامت «علاج» بر جان مردم نشستهاند. او حتی در این روزها، در سکوت خبری، با کمک به جمعیت خیریه «حیدر» بستههای بهداشتی و درمانی را برای مردم مناطق آسیبدیده فرستاد. هنرمندی که در بزنگاهها همیشه حضور دارد هم با ترانه و هم با عملش، دوشادوش مردم ایستاده است.
رضا کیانیان؛ بازیگر کهنهکار، امدادگر این روزها
رضا کیانیان، بازیگری که نامش همیشه با وقار و اندیشه گره خورده، این روزها بیش از همیشه صدای امید شد. از همان ساعات آغاز جنگ، وقتی بسیاری از چهرههای فرهنگی هنوز در حال سبک و سنگین کردن موضعگیریهایشان بودند، کیانیان با صراحت تمام و با انتشار پستهایی در حمایت از ایران و محکومیت تجاوز، صف اول واکنشها را تشکیل داد.
او با جمله «ققنوس افسانه نیست، ما ققنوسیم» امید را در دل مخاطبانش کاشت و با انتشار متنی خواندنی در روز ۲۹ خرداد همزمان با تولد ۷۵ سالگیاش، نوشت: «در زندگیام قبل از انقلاب را دیدهام، مبارز بودهام، زندان رفتهام، انقلاب را دیدهام، جنگ را دیدهام، محاصره اقتصادی را دیدهام، گرسنگی کشیدهام، تحریم دیدهام و حالا باز یک جنگ دیگر… همه اینها را گذراندهام، این را نیز میگذرانم. همچنانکه در سکانس پایانی فیلم «پاپیون» استیو مک کویین که خود را به دریا میاندازد، فریاد میزند حرامزادهها! من هنوز زندهام! ما نیز رو به تجاوزگران میگوییم حرامزادهها! ما هنوز زندهایم!»
کیانیان اما به دنیای مجازی بسنده نکرد. با لباس هلال احمر در جمع امدادگران حاضر شد، از آنان تقدیر کرد و آنها را «قهرمانان واقعی» نامید. او تصویری جدید از خود ساخت؛ هنرمندی که نه فقط روی صحنه، که در میان مردم نیز حضوری ملموس دارد. با پایان جنگ ۱۲ روزه، پستی منتشر کرد و با اشاره به فیلم «اسب کهر را بنگر» و نوشت: «۹ گلوله برای خائنان، یک گلوله برای دشمن»؛ یک موضعگیری بیپرده در حمایت از وحدت ملی و برخورد با خائنان وجاسوسان.
مریلا زارعی؛ فریادی صریح و زنانه علیه جنایتکار
مریلا زارعی، بازیگر جسور سینمای ایران، از نخستین چهرههایی بود که واکنشی صریح و بیپرده به جنایات رژیم صهیونیستی نشان داد و در واکنش به جنایات صهیونیستی، با ادبیاتی صریح نوشت: «لعنت خدا بر تو که آنقدر وقیحانه جنایت کردی که حتی شیطان هم شرمسار است… ضحاک مار به دوش، بدانی که پایانت نزدیک است.»
این متن صریحترین موضعگیری یک بازیگر زن در جریان جنگ ۱۲ روزه بود. او نهفقط از وطن، بلکه با زبانی پر از طغیان، از دشمن و جنایتش نوشت و بهروشنی خط کشید و مستقیماً دشمن را نشانه گرفت. زارعی بار دیگر نشان داد که اهل ملاحظهکاریهای معمول سینمایی نیست.
مریلا زارعی از آن دست بازیگرانیست که همواره عقایدش را بیپرده بیان کرده است و هم در گفتار، هم در انتخاب نقشهایش وفادار به ارزشهای ملی و میهنی بوده. کارنامهاش پر است از فیلمهایی مثل «شیار ۱۴۳»، «چ»، «بادیگارد» و «هناس»؛ نقشهایی که زن بودن، مادر بودن و ایرانی بودن را در بستر وطندوستی به تصویر کشیدهاند. این بار، نقشآفرینیاش نه بر پرده سینما، که در قاب واقعیترین صحنههاست: صحنه دفاع از وطن.
محسن تنابنده؛ صدای بغض عموی شهید
تنابنده، بازیگر محبوب سریال «پایتخت»، این روزها نه بهخاطر نقشآفرینی، که بهخاطر داغی شخصی و واکنشی اجتماعی در صدر اخبار ایستاد. او با از دست دادن برادرزادهاش، علیرضا تنابنده، که در جریان حملات رژیم صهیونیستی به شهادت رسید، روایتی دردناک از غم شخصیاش را با مردم به اشتراک گذاشت.
اولین واکنش او در پاسخ به سخن قالیباف؛ رئیس مجلس بود که گفت: «وعده ندید، حرف نزنید، عمل کنید» بهسرعت در فضای مجازی دست به دست شد. عدهای آن را مطالبه صریح برای پاسخگویی به حمله صهیونیستی دانستند.
ویدیوهای بسیاری از او در مراسم تشییع پیکر علیرضا منتشر شد. تنابنده با انتشارعکس دست زنی بر تابوت شهید و متنی که ترکیبی دردآلود از شعر، سوگ و واقعیت بود؛ نوشت: «هر سربازی در جیبهایش زنی را با خود به پادگان میبرد…»، روایتی شاعرانه و دردناک از پیوند زن و مرد، عشق و وطن، و قربانیان بیصدای جنگ.
همزمان، ویدیوهای طنز او و سکانسی از «پایتخت ۷» و حمله خرس با لحنی طعنهآمیز فضای مجازی را پر کرد و برای لحظاتی تلخ، لبخند بر لب مردم نشاند.
رضا رشیدپور؛ از خلبانی برای وطن تا برنامهای برای شرایط خاص
در روزهایی که بسیاری از برنامهسازان و مجریان در سکوت بودند، رضا رشیدپور بلافاصله واکنش نشان داد. از همان ساعات اولیه جنگ، با انتشار ویدیوهایی، جانباختن هموطنان را تسلیت گفت و مردم را به آرامش دعوت کرد.
رشیدپور که سابقه خلبانی دارد، در پستی نوشت: «در هر مأموریتی که نیاز به مهارت تخصصی نیست، اما ریسک دارد، حاضرم سربازی کنم.» جملهای که مورد توجه کاربران زیادی قرار گرفت.
او همچنین پیشنهاد ساخت برنامهای گفتوگو محور برای بازتاب صدای مردم و حضور روانشناسان و جامعهشناسان را مطرح کرد؛ برنامهای که هرچند از سد صداوسیما عبور نکرد، اما نهایتاً در روز هشتم جنگ، «شرایط خاص» در پلتفرم فیلیمو آغاز بهکار کرد. برنامهای که تلاش کرد روایتهای مردمی، روایتهای انسانی و واکنشهای فرهنگی را کنار هم بنشاند.
رشیدپور در این برنامه، از انسجام ملی، خطر دو قطبیهای سیاسی و تلاشهای رسانههای معاند گفت. آیتمهایی از چهرههای داخلی و ایرانیان خارج کشور، وجهی تازه به همدلی فرهنگی در این روزها بخشید و با تاکید بر «وطن برای همه» در این هفته، یک رسانه مستقل بود؛ بیواسطه، موثر و مردمی.



































میدان ولیعصر(عج)، خیابان شهیدان سازش، سازمان سینمایی سوره
۰۲۱۹۱۰۷۹۸۰۴
info@sourehcinema.ir