سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۸ دی ۱۳۸۹ در ۱۲:۳۳ ب.ظ چاپ مطلب
مختار نامه از منظر سوره سینما؛

مروری بر قسمت شانزدهم/ نعل وارو

مروری بر قسمت شانزدهم/ نعل وارو

سوره سینما: در قسمتی که از نظر بینندگان عزیز گذشت شاهد وقایع مهمی بودیم ، که به اختصار یادآوری می کنیم

سوره سینما: در قسمتی که از نظر بینندگان عزیز گذشت شاهد وقایع مهمی بودیم ، که به اختصار یادآوری می کنیم

با نشر خبر مرگ یزید شاه ، آشوب و چند دستگی کوفه را فراگرفت و بن حریث ، سرش را پایین انداخته ، خواست بالای منبر برود . این مسئله اعتراض عده ای از مخالفان را بر انگیخت و در راس این مخالفان کسی نبود جز عامر بین مسعود ، که سرانجام خود وی به حکومت کوفه منصوب شد. از جانبی دیگر در مکه آشوب بود . عبدا…بن زبیر حکومت کوفه را به مختار سپرد ولی وی از این حکم سر باز زد و با طرح نقشه ای از مکه بگریخت و به جانب کوفه رهسپار شد…

مختار نامه یک سریال بسیار پر زحمت و زمان بر است که کم کم ( از قسمت کعبه سوزی به این طرف ) بیش از پیش رنگ و بوی یک سریال چند وجهی و تاریخی را به خود می گیرد و هر قسمت ، گره ای تازه به سلسله داستانی آن وارد می گردد . گره هایی که امید بسیاری داریم ، که کسی چون “میرباقری ” در نهایت می تواند تک تکشان را به خوبی از هم بگشاید و این تاریخ عظیم را به حال خود رها نکند.

طرح مسایل و جنجال ها بسیار طبیعی و مخاطب پسند است . دیالوگ ها و مناسبات و روابط افراد ، لبریز از آموزه های سیاسی است . نکته هایی که در طول تاریخ مدام تکرار می شوند و چه خوب است که با مطالعه آنها پند بگیریم. یکی از این آموزه های سیاسی ، حضور عامر بن مسعود در مخالفت با حکومت امیر بن زیاد بود ، چیزی از زمان سریال نگذشت تا متوجه شدیم ، حرف ها و نصیحت های دلسوزانه اش نه از سر محبت مردم کوفه ، بلکه برای مطرح کردن خود و رسیدن به حکومت بود .

از دیگر آموزه های ارزنده این سریال ، رفتار عبدا… بن زبیر می باشد. کاراکتری که با بازی درخشان و ماندگار رضا کیانیان ، وزنه ای در قصه “مختار نامه ” است و سراسر سیاست مداری و تزویر . با گذشت زمان ، دست آل زبیر برای مختار و هم برای مردم باز می شود. مختار که با کیاست خود از ابتدا به آنها اعتماد صد در صد نداشت ، در این قسمت با دیالوگی در رابطه با شرط بیعت ، این عدم اعتماد را به مخاطب نشان داد و محبوبیتش را نزد مخاطب افزایش می دهد. همچنین عبدا… بن زبیر هم در پشت جمله هایی کوتاه و ساده ، عظمت حیله گری خود را نمایان ساخت مثلا درآنجا که :

سیاست خوبی است ، انتخاب نماینده ای که می دان مناسب نیست ، اما برای جلب حمایت مردم و نظر مثبت آنها به حکومت آل زبیر …

در این قسمت ، بار دیگر حضور فتنه انگیز زنان شیطانی در واقعه های عظیم تاریخی رخ می نماید . حقیقتی که هم در تاریخ و هم در جهان بینی “میرباقری ” جایگاه ویژه ای دارد. زنی که کابینش خون مختار است.!

ما در ابتدا به بحث روی مضمون و محتوا پرداختیم و در آخر به ظاهر می رسیم. زیرا می دانیم هدف اصلی القای پیام و حقیقت تاریخی به مخاطب است ، اما در هر صورت ظاهر و شیوه القا هم مسئله ای است که نمی شود از آن به سادگی گذشت. دست انداز دیالوگ های فیلم ، همزمان با حساس تر شدن ماجرای سریال اوج می گیرد و تقریبا تبدیل به مسئله ای نگران کننده و خطرناک برای طرفداران این سریال شده است .

دیالوگ هایی از جمله : دنبال نخود سیاه فرستادن ، به درد جرز دیوار ، شعر نبود معر بود ، نظریه ی آب دوغی ، زر زدی و … امثال اینها ، گرچه در خور متن و مفهوم فاخر این سریال و شان مخاطبان نیست ، اما با این حال اگر کوچک ترین منبعی ، صحت تاریخی این عبارات در زبان عرب چند صد سال پیش را اثبات می کرد ، به دیده اغماز می نگریستیم.

دریغ که این گونه نیست…


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>