سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۳ تیر ۱۳۹۰ در ۳:۴۲ ب.ظ چاپ مطلب
اختصاصی / قسمت سی و ششم مختارنامه

مختار می آید. مختار می ماند؟!

مختار می آید. مختار می ماند؟!

سوره سینما: اگر یادتان باشد همه جا و در همه یادداشت ها، سخن از غیبت مختار در میدان نبرد بود و اینکه او منتقمی جنگ جو است یا حاکمی مقتدر؟!

سوره سینما: اگر یادتان باشد همه جا و در همه یادداشت ها، سخن از غیبت مختار در میدان نبرد بود و اینکه او منتقمی جنگ جو است یا حاکمی مقتدر؟!

در این قسمت از سریال تلویزیونی مختارنامه به دام افتادن «شبث» آخرین فرد باقیمانده از اشقیای حاضر در دشت کربلا را مشاهده کردیم . همچنین دیدیم که ادامه جنگ حروراء ، «بن کامل» برای رفع نفاق میان عرب و عجم وارد میدان شد و موفق به حل مشکلات پیش آمده می گردید. از طرفی در اردوی «مصعب بن زبیر» نیز اختلاف نظر حاکم شد و تا حدودی رشته امور از دست آل زبیر تاحدودی خارج گشت. دیگر واقعه مهم این قسمت که گذشته از سیر داستان ، برای تماشاگر معنای دیگری داشت و بار دیگر متوجه شد که فریب نخورده و «مختارنامه» حقیقتا «مختار» نامه است، تغییر استراتژی جنگی مختار و حضور او در میدان نبرد حروراء بود.

این قسمت ها که در آن شاهد حضور چند جنگ خاص بودیم ، از نظر فضاسازی و صحنه پردازی با جنگ های پیشین سریال مختارنامه کتفاوت های چشم گیری داشت ، که همه این ها دست در دست هم داد ، تا اسطوره در حال فرسایش «مختار» ، بار دیگر در شمایل یک قهرمان نامیرا رخ بنماید و مخاطب را درگیر حضورش کند .

درست است که نمی شود یک سریال سراسر جنگ و خون ریزی باشد ، زیرا ذائقه مردم آن را پس می زند و یا حداقل تنوع طیفی مخاطبش را از دست می دهد . اما این نکته ای است که وقتی شروع به ساخت این مجموعه شد ، باید در نظر سازندگان می آمد و بعد از ساخت ، برای هرگونه اقدامی دیر است . بن مایه و خشت اول این سریال ، خواه ناخواه ، «جنگ » است . تصور کنید حالا که با این هزینه میلیاردی ، سریالی درباره جنگ و انتقام مختار ساخته شده است و قرار است نشان دهد که چگونه «مختار» به طرز فجیعی حق شروران کربلا را کف دستشان می گذارد و آنها را تا حدودی در همین دنیا به سزای اعمالشان می رساند . درست بعد از اتمام ساختش ، همه یادشان می آید که خشونت برای مخاطب ضرر دارد !!

این همان فاجعه ای است که برای سریال «مختارنامه » رخ داد . فاجعه ای که به قیمت از دست دادن جمع کثیری از مخاطبانش تمام شد . مصلحت اندیشی هایی که حقیقت های تاریخی را زیر سوال برد ! جای قاتل ها و مقتول ها را عوض کرد ! قشنگ ترین و پر زحمت ترین و پر سر و صدا ترین صحنه های سریال را حذف کرد ! ماهیت حقیقی و حقوقی «مختار» ، اسطوره این سریال را به طرز اسف ناکی تغییر داد ! سن افراد را جا به جا کرد و … خلاصه هر آنچه نباید اتفاق می افتاد ، افتاد . تا سرانجام این مهم دروغین حاصل آید ، که مختار جنگنده ای منتقم نبود ، بلکه شخصی بسیار رئوف ، مهربان دل و با سیرتی پیامبر گونه بود، که فقط حکومت آن زمان را به دست داشت و هیچ گونه سر از تن جدا کردنی از وی سر نزد. بیننده گرامی مختار را همین گونه که ما می گوییم دوست بدارید و…
دوست داشتنی که با جبر ساندگان، از طرف تماشاگران تیزبین، حاصل نشد! دریغ.