سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۳ تیر ۱۳۹۱ در ۷:۵۷ ب.ظ چاپ مطلب
تصویر انتظار در سینما/

گفتم بدوم تا تو همه فاصله‌ها را

گفتم بدوم تا تو همه فاصله‌ها را

مفهوم متعالی انتظار برای ظهور منجی در دو فیلم «بوی پیرهن یوسف» و «قدمگاه» به شکلی قابل قبول مطرح و تحلیل شده است.

مفهوم متعالی انتظار برای ظهور منجی در دو فیلم «بوی پیرهن یوسف» و «قدمگاه» به شکلی قابل قبول مطرح و تحلیل شده است.

پایگاه خبری- تحلیلی سوره سینما، مفهوم انتظار در فرهنگ شیعی یکی از ارکان اساسی دینداری است، شیعه در طی اعصار و قرون با تمسک به این باور نورانی زندگی کرده و هر نسل کوشیده این یقین و ایمان را به نسلی دیگر منتقل کند.

به دلیل پیچیدگی‌ها و دشواری‌های استفاده از مفهوم انتظار در قالب سینما، کمتر فیلمی به طور مشخص به این موضوع پرداخته، اما نکته جالب این است که دو فیلم شاخصی که در این باره ساخته شده، آثاری به یادماندنی و موفق بوده‌اند.

فیلم سینمایی «بوی پیرهن یوسف» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا، مفهوم متعالی انتظار را با قصه‌ای امروزی و با مایه ملودرام پیوند زده است، فیلم روایت خواهری است که زمان آزاد شدن اسرای ایرانی به کشور برمی‌گردد، تا نشانی از برادرش پیدا کند، که سال‌ها اسیر بوده است.

شیرین (نیکی کریمی) با دایی غفور (علی نصیریان) آشنا می‌شود، دایی غفور هم میان اسرا به دنبال فرزندش یوسف می‌گردد، فیلم شرح همراهی این دو نفر است، دو شخصیت از دو پایگاه طبقاتی متفاوت که در مسیر دشوار آزمون ایمان و باور به یقینی تازه می‌رسند.

حاتمی‌کیا در «بوی پیرهن یوسف» که یکی از بهترین فیلم‌های کارنامه‌اش است، مفهوم دشوار و عمیق انتظار در فرهنگ شیعه را با داستانی امروزی، پیوند زده. بی‌آنکه گرفتار شعارزدگی یا پیچیده‌گویی شود، انتظار را یکی از علائم ایمان و ثمره آن را وصل می‌داند، شیرین پس از دیدار یوسف، در کوچه‌ای آذین بندی شده به انتظار برادرش خسرو می‌ایستد و فیلم با انتظار او پایان می‌یابد، انتظاری که برای شیعه بیگانه نیست.

یکی از امتیازهای «بوی پیرهن یوسف» این است که نمادها و نشانه‌های ایرانی و اسلامی را با هم پیوند زده است، نام شیرین و خسرو، در کنار یوسف و یعقوب، ماجرای دفاع مقدس و آزادی اسرا در کنار موضوع انتظار که در آیین شیعه مبارک و مقدس است، همه این‌ها در قالبی ملودرام و تاثیرگذار برببیننده‌ای که هم اسطوره‌های ایرانی را می‌شناسد و هم هنوز با پیامدهای سال‌های دفاع مواجه است، قابل درک و دوست داشتنی است.

فیلم سینمایی «قدمگاه» به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور یکی دیگر از فیلم‌هایی است که ارتباط معنایی و البته داستانی با نیمه شعبان، حضرت امام زمان (ع) و مفهوم انتظار دارد. در این فیلم شخصیت‌های یک روستا برای جشن بزرگ نیمه شعبان آماده می‌شوند، جشنی که برای یکی از ساکنان روستا رحمان (بابک حمیدیان) موضوعی مهم است و با گذشته و آینده او ارتباط پیدا می‌کند.

رحمان در آستانه جشن بزرگ و در حالی که مردم روستا خود را برای حضور در این مراسم آماده می‌کنند، متوجه می‌شود که اهالی در پنهان کردن راز بزرگ زندگی او همدست بوده‌اند، او که واقعیت را درباره خود و گذشته دانسته در پایان از روستا می‌رود.

کارگردان در این فیلم، مفهوم وجود منجی و نیاز جامعه بشری به او برای رستگاری را در قالب داستانی به نمایش گذاشته که جذاب، غیرقابل پیش بینی و تازه است. او حتی از اشاره به خواب رحمان که رنگی از معجزه دارد، نمی‌ترسد و این معجزه را در قالبی باورپذیر ارائه می‌دهد.

«قدمگاه» مثل هر اثر دینی معتبری، به مفهوم واقعی دین و اخلاق نزدیک می‌شود و با نگاهی غیرکلیشه‌ای به موضوع انتظار و کارکرد امروزین آن برای انسان، می‌کوشد در زیرلایه‌های اثر، به مخاطب هشیار درباره نتایج انتظار واقعی برای ظهور منجی تلنگر بزند. در این فیلم، جامعه امروزی با همه پلشتی‌ها و ضعف‌هایش تشنه حقیقت و منجی نشان داده شده، هر چند که کمتر کسی در این جامعه مانند رحمان برای دوری از دروغ و ریا هجرت می‌کند تا آزاد و پاک زندگی کند.

هر چند سینمای ایران به طور مشخص درباره موضوع انتظار و حضرت امام زمان (ع) اثر مستقلی نداشته، اما این دو فیلم و رویکرد درست کارگردان‌های آن به این موضوع نشان دهنده توانایی‌های سینماگران برای پرداختن به این مضمون ارزشمند است.